اوضاع روی نیمکت رئال مادرید در فصل جدید لالیگا برای کارلتو خوب پیش نرفته و حتی حضور امباپه هم کمکی به این تیم نکرده است.
به گزارش تابناک به نقل از ورزش سه، رئال مادرید مقابل تیمهایی بازی کرده که به خوبی دفاع میکنند، مانند مایورکا که برابر آنها 1-1 مساوی کرد یا رئال وایادولید که برابر آنها 3-0 پیروز شد اما شاگردان آنچلوتی برای زدن گل اول خیلی تلاش کردند.
همچنین مقابل لاس پالماس و اسپانیول با موقعیتهای کمی بازی کردند. یافتن راههای نفوذ برای بازیکنان رئال آسان نبود. در بسیاری از بازیها مالکیت طولانی داشتند و در این مدت به دنبال راههایی برای عبور از خط دفاعی حریف بودند. اما حرکت دادن توپ از یک سمت به سمت دیگر به لمس توپهای بیشتری نیاز دارد، که این کار را برای خط دفاعی حریف آسان تر میکند.
این پاسها اکثرا بدون کمترین ریسک ارسال میشوند، از یک بازیکن به بازیکن دیگر تا به سمت دیگر زمین برسد و این منجر به گردش کندتر و بدون غافلگیری حریف میشود. طبق آمار اوپتا تیم آنچلوتی از نظر انتقال و عبور توپ از خط دفاعی حریف در رده نهم است و و بارسلونا در صدر قرار دارد.
از سوی دیگر طبق دادههای Comparisonator از طریق Wyscout این تیم در فصل گذشته پاسهای بلند بیشتری ارسال کرده است (به طور متوسط 40 ارسال در مقایسه با 37 ارسال در این فصل) و اکنون آنها پاسهای بیشتری در خط حمله به یکدیگر میدهند (60.92 در مقابل 73). همچنین در نیمه حریف هم پاسهای بیشتری میدهند. این یک آمار کلی است ولی نشان میدهد که بازیکنان رئال پس از ورود به زمین حریف به جای ارسالهای مستقیم تلاش میکنند را پاسهای زمینی بیشتر به دروازه حریفان نزدیک شوند.
اما اجازه دهید کمی بیشتر روی این موضوع دقیق شویم. بیایید همه چیزهایی را که تا به حال گفته شد با نکاتی که از مسابقات ذکر شده ترکیب کنیم و آمار دقیق را ببینیم.
به عنوان مثال، در اولین بازی مقابل مایورکا قبل از اینکه به گل برسند طولانیترین زمان مالکیت توپ 98 ثانیه بود، 34 لمس و 32 پاس رقم خورد که تعداد زیادی از آن در نیمه حریف بود اما هیچ تغییری در بازی صورت نگرفت و فقط این تعداد پاس رد و بدل شد.
در مقابل وایادولید چیزی مشابه به بازی اول رخ داد. هیچ موقعیت مشخصی وجود نداشت. در این بازی بیشترین زمان مالکیت توپ 76 ثانیه بود که با 25 لمس و 20 پاس همراه شد که اکثر آنها کوتاه بودند. در این مدت هیچ بازیکنی نفوذ نکرد و موقعیت خطرناکی ایجاد نشد.
در بازی هفته سوم مقابل لاس پالماس با وجود گلزنی رئال، همین روند تکرار شد. در تصویر میبینید که بازیکنان رئال توپ را با پاسهای کوتاه از یک سمت زمین به سمت دیگر میبرند.
و در بازی مقابل اسپانیول هم به همین شکل بود. به همین دلیل، مادرید نیمه اول خوبی را پشت سر گذاشت و سرعت بیشتری در بازی داشت. از طرفی رقیب آنها پیش افتاد. این تفکیک پاسهای ارسال شده، تنها چند نمونه از قابل پیش بینی بودن بازی رئال در شروع این فصل است.
این نشان میدهد که آنها نمیتوانند با ارسالهای غیرقابل پیش بینی حریف را غافلگیر کنند و برای ایجاد یک راه نفوذ در خط دفاعی حریف باید پاسهای زیادی داشته باشند.
در واقع با دیدن این آمار مشخص میشود دید تونی کروس و مهارت ارسال پاسهای دقیق او چقدر تاثیرگذار بود. ارسالهای کروس چه به صورت طولی و چه عرضی میتوانست جریان بازی را تغییر دهد. گاهی این ارسالها فشار را از روی رئال برمیداشت و گاهی هم بهترین فرصت برای گلزنی همبازیانش را میساخت. این نوع روش بازی تقریباً از زمان بازنشستگی تونی کروس در مادرید کاملاً ناپدید شده است.
به منظور تجزیه و تحلیل مختصر، لازم است دو منطقه به وضوح زیر ذره بین قرار بگیرد: یکی برای شروع ارسال پاس و دیگری برای منطقه دریافت پاس. یعنی گذر از «منطقه کروس» به «منطقه کارواخال/والورده».
بیایید به چند تصویر از یک مسابقه نگاه کنیم تا به طور کامل آن را درک کنیم، حتی اگر از یک مسابقه مربوط به چندین فصل قبل باشد.
یک بازی شلوغ در جناح چپ، با تراکم بازیکنان بالا، با حضور حداکثری پنج نفر از تیم مقابل. کروس به سمت راست نگاه میکند و توپ را با ارسال بلند به آن سمت زمین میفرستد.
مدافع کناری توپ را دریافت میکند و کل تیم حریف باید جابجا شوند به سمت دیگر مایل شوند که این باعث میشود فاصله بین بازیکنان بیشتر شود. در واقع این پاس توانسته فاصله خوبی بین بازیکنان خط دفاعی ایجاد کند.
این بار میخواهیم روی تغییرات میانی بیشتر تمرکز کنیم و آن را به فصل جاری و چند فصل اخیر محدود میکنیم. نتیجه بسیار متفاوت است. در واقع همه چیز در انحصار تونی کروس است.
فصل گذشته او در هر 90 دقیقه به صورت میانگین 0.98 موقعیت گل ایجاد میکرد که 0.78 آن موفقیت آمیز بود. نفر بعدی جود بلینگام بود، که فاصله بسیار زیادی با هافبک آلمانی داشت: 0.25 موقعیت گل که تنها 0.22 آن موفقیت آمیز بود.
این روند در فصول گذشته نیز به همین صورت است. در فصل 23-2022 هم کروس آمار مشابهی داشت: میانگین 0.98 شوت در 90 دقیقه که 0.82 آن موفقیت آمیز بوده است. دنی سبایوس به ترتیب با آمار 0.69 شوت که به طور میانگین 0.64 آن موفقیت آمیز بود، نزدیکترین بازیکن به آمار کروس بود. در فصل 22-2021 این ستاره آلمانی آمار بهتری داشت و به میانگین 1.65 موقعیت رسید.
وقت آن است که ببینیم چه کسی میتواند در این فصل جای کروس را بگیرد و هیچکس نتوانسته به این آمار نزدیک شود. اینطور به نظر میرسد که مادرید تقریباً این قدرت را از دست داده است.
نه اورلین شوآمنی و نه فده والورده نتوانستهاند این کار را انجام دهند. آنها در بهترین حالت حتی نصف آماری که کروس در آخرین فصل ثبت کرده را هم رقم نزدهاند.
هنوز بخش زیادی از فصل باقی مانده، اما واضح است مادرید برای یافتن راه گلزنی و رسیدن به دروازه حریف سختتر از همیشه تلاش میکند.
امکان دارد که دلایل مختلفی در این افت وجود داشته باشد اما امکان ندارد که جای خالی جادوی کروس در رئال را نادیده گرفت. او حداقل همیشه یک راه حل داشت و حالا باید رئال آن را در بازیکن با بازیکنان دیگری پیدا کند. خوب یا بد، این مادرید متفاوت است و هیچ شباهتی به رئال همراه با کروس ندارد.