اين گزارش به قلم «روديگر فوکزون»، «اميرا الاهل»، «ينس گلوزينگ»، «آلکساندر يونگ»، «پادما رائو»، «تيلو تيلکه»، «فولکارد ويندفوهر» و «برنهارد زند» است که در شماره 16 آوريل سال جاري ميلادي هفتهنامه «اشپيگل» با عنوان «خشم و عصبانيت فقرا» منتشر شده است.نااميدي و يأس 850 ميليون نفر در جهان که هر شب در شمال آفريقا، آسيا و آمريکاي لاتين گرسنه به بالين ميروند، باعث آشوبها و درگيرهايي در اين مناطق شده است. اين در حالي است که بانک جهاني نيز هشدار ميدهد که چنانچه بهاي مواد غذايي همچنان گران و غيرقابل پرداخت شود، احتمال فروپاشي قدرتهاي منطقهاي چون مصر نيز وجود دارد.
«فورت ديامانچه»، يک زندان قديمي در تپههاي شهر «پورتو پرينس» ـ پايتخت هائيتي ـ است که «جهنم زمين» ناميده ميشود.
در حالي که تيمهاي مرگ و شکنجه «فرانسوا دو وليه»، ديکتاتور سابق هائيتي، در اين زندان در گذشته مخالفان را شکنجه ميکردند، در حال حاضر هزاران نفر از مردم فقير و گرسنه در ميان زبالهها در اين محل زندگي ميکنند اما حتي سگها نيز در اين مکان مواد غذايي پيدا نميکنند.
زنان بر روي بام اين زندان سابق، نوعي بيسکويت را پهن ميکنند که مهمترين بخش آن، ماده چسبنده زردرنگي است که کاميونها از تپهها و کوههاي نزديک جمعآوري ميكنند و زنان آن را با نمک و روغن گياهي مخلوط کرده و اين خمير را در نور خورشيد خشک ميکنند و بدين ترتيب نوعي بيسکويت از آن تهيه ميشود.
اين بيسکويتها، مزه روغن و چربي ميدهد و رطوبت دهان را جذب ميکند و مزه گنديدهاي را بر جاي ميگذارد، اما براي بسياري از مردم هائيتي، تنها وعده غذايي روزانه است.
اين بيسکويتها اغلب باعث اسهال ميشوند، اما احساس گرسنگي را موقتا از بين ميبرند.
«ماري نوئل»، يک زن 40 ساله که به هفت فرزند خود از اين بيسکويتها ميدهد، ميگويد: اميدوارم روزي بتوانم از دادن اين بيسکويتها به فرزندانم خودداري کنم.
همچون ديگر مواد غذايي، بهاي ماده چسبنده براي تهيه 100 بيسکويت نيز طي يک سال از 5 دلار به 5 / 6 دلار افزايش يافته است. اين در حالي است که براي نان گندم و يا نان ذرت، بهاي بيشتري بايد پرداخت کرد. به همين دليل، هائيتي شاهد اعتراضات و درگيريهاي خياباني همراه با پرتاب سنگ در پايتخت خود بوده است و مردم در برابر قصر رئيسجمهوري اين کشور شعار «ما گرسنه هستيم» سر دادند و تعدادي نيز کشته شدند و لاستيکهاي خودروها نيز به آتش کشيده شدند.
اين آشوبها و درگيريها در هائيتي نمونهاي از آشوبهايي بود که در حال حاضر ما شاهد افزايش آن در سراسر جهان هستيم و مقدمهاي هستند از آنچه که در آينده ما شاهد آن خواهيم بود.
کمبود مواد غذايي رو به افزايش است و بهاي آن گران ميشود به طوري که براي بسياري از مردم حتي غيرقابل پراخت است.
در حالي که دويست ثروتمند جهان، 40 درصد از ثروت و پول کل مردم جهان را در اختيار دارند، 850 ميليون نفر روزانه مجبورند که گرسنه شب را سپري کنند.
«کوفي عنان»، دبير کل سابق سازمان ملل متحد با توجه به اين وضعيت ميگويد: اين فقر يکي از بدترين موارد نقض حقوق بشر است.
آيا جاي تعجب است که با توجه به اين وضعيت، يأس و نااميدي مردم به خشونت تبديل شود؟
بحران مواد غذايي و تغذيه همچون يک مجازات انجيلي گريبانگير مردم فقير جهان در آفريقا، جنوب آسيا و خاورميانه شده است.
در حالي که ساليان متمادي قيمت برنج، ذرت و گندم نسبتا ثابت مانده بود، اما تنها در سه سال گذشته بهاي اين مواد غذايي تا 181 درصد افزايش يافته است.
پيامدهاي ادامه کمبود مواد غذايي شايد شديدتر از بحران در بازارهاي مالي و بورس خواهد شد، زيرا که گرسنگان که بينهايت خشمگين و عصباني هستند، در صورت اعتراض چيزي را از دست نميدهند.
بانک جهاني و صندوق بينالمللي پول نيز به تازگي در رابطه با اين بحران اساسي تبادل نظر کردهاند و «روبرت سوليک»، رئيس بانک جهاني، هشدار ميدهد که در نتيجه افزايش انفجارآميز قيمت مواد غذايي، دستكم 33 کشور از جمله قدرتهاي منطقهاي چون مصر، اندونزي و پاکستان در معرض تهديد بيثباتي هستند و ارتش بايد از حملونقلهاي آرد محافظت کند.
از سوي ديگر، فقر و نياز در شمال آفريقا باعث تقويت جنبشهاي اسلامي شده است. در هفتههاي گذشته در کامرون، موريتاني، موزامبيک، سنگال و سواحل عاج نيز ناآراميهايي به وجود آمده است.
اين وضعيت دلايل زيادي از جمله موارد زير دارد:
• در حالي که جمعيت جهان به طور مدام افزايش مييابد، وسعت زمين براي کشت و کاشت کاهش مييابد.
• فاجعه تغيير آب و هوا باعث زيان و خسارتهاي غيرقابل برگشت به زمينهاي کشت ميشود از طريق خشکسالي، بالا آمدن آب درياها، زير آب رفتن زمينهاي کشت و نابودي آنها و طوفانها
• به خاطر تغيير ذايقه و عادات غذايي، ميزان رو به افزايشي از زمينهاي زراعي و جنگلها به چراگاه چهارپايان تبديل ميشوند.
• بانک جهاني خواستار اصلاحات به سمت بازار آزاد اقتصادي در کشورهاي در حال توسعه و لغو اخذ گمرک از واردات کالاهاي خارجي به خاطر حمايت از کالاهاي داخلي است اما اين امر اغلب خسارتهاي شديدي به کشاورزان محلي وارد ميکند.
• دلالها قيمت مواد خام را گران ميکنند و بهاي بالاي نفت نيز باعث ميشود که براي توليد انرژي از گياهان، از کشت غلات و ذرت خوراکي صرف نظر کرده و «گياهان مخصوص توليد انرژي» کشت شوند.
• ميليونها نفر از قربانيان جنگهاي داخلي که نيازمند کمکهاي غذايي هستند، قادر به توليد مواد غذايي نيستند.
مسئله تنها کمبود مواد غذايي نيست بلکه هم اکنون يک بحران تغذيهاي اساسي در جهان وجود دارد و اين امر به ويژه گريبانگير فقرايي است که بايد بيش از حد معمول و توان براي خوارک و نوشيدني خود هزينه کنند. بدين ترتيب پيشرفتهاي سالهاي گذشته در رابطه با مبارزه با گرسنگي و بيماري نابود ميشود.
رشد جمعيت و کاهش زمينهاي کشت باعث يک مبارزه براي کسب بهترين زمينهاي زراعي و به معناي ديگر يک «مناقشه جديد شمال ـ جنوب» شده است.
«پاول کروگمن»، اقتصاددان آمريکايي معتقد است: در حالي که اين روزها گزارشهاي زيادي در مورد وجود يک بحران اقتصادي در جهان به گوش ميرسد، اما همزمان يک بحران جهاني ديگر وجود دارد که متوجه تعداد زيادتري از انسانها ميشود.
مردم مکزيک در آغاز سال گذشته به عنوان اولين مردم يک کشور به خاطر افزايش قيمت آرد ذرت که ماده غذايي اصلي براي آنهاست، در خيابان دست به اعتراض زدند.
مکزيک قادر است صرفا بخشي از مايحتاج ذرت خود را تأمين کند و بقيه نياز خود را بايد به ويژه از آمريکا وارد کند، اين در حالي است که کشاورزان اين کشور اکثرا ذرت خود را به توليدکنندگان ماده سوختي گياهي ميفروشند که با قيمت بهتري ميخرند.
«فليپ کلادرون»، رئيسجمهوري مکزيک براي جلوگيري از ادامه اعتراضات تصميم به افزايش اعطاي يارانهها براي ذرت گرفت، اما تنها برخي از کشورها قادر به اتخاذ چنين تصميمي هستند.
طبقات پايين اجتماع در هائيتي و يا بوليوي، در الجزاير و يا در يمن گرفتار تورم اقتصادي هستند.
مردم يمن روزانه به طور ميانگين يک يورو و 18 سنت ( حدود 1700 تومان) در اختيار دارند و دولت اين کشور نيز گرفتار موج مهاجرت از سومالي، جنگ داخلي در شمال و بعلاوه تداوم خطر تروريسم است. از سوي ديگر از ماه فوريه نرخ گندم دو برابر، نرخ برنج و روغن خوراکي پنج برابر شده است و درگيريها در يمن براي دسترسي به نان ارزان در پايان ماه مارس چندين کشته برجاي گذاشته است.
در حالي که نرخ مواد غذايي در لبنان در سه ماهه گذشته 145 درصد افزايش يافته است، نرخ اين مواد در سوريه نيز يک پنج افزايش يافته است.
به گفته يک فرد ساکن دمشق، در حالي که براي خريد سبزي جعفري در گذشته بهاي چنداني پرداخت نميشد، ناگهان بايد سه برابر گذشته براي آن پرداخت شود.
از سوي ديگر عراق و سودان که در گذشته «انبار نان» کشورهاي عربي محسوب ميشدند، امروز وابسته به برنامه غذايي سازمان ملل هستند و بالغ بر يک ميليون عراقي و دو ميليون سوداني نياز به کمک دارند. اين در حاليست که زندگي در دارفور در سودان هميشه سخت بوده است. همچنين در چهار دهه گذشته در اين استان، مرزجنوبي «صحرا» به طرف جنوب پيشروي كرده است و ميزان بارندگي نيز بشدت کاهش يافته است.
ميزان برداشت ارزن هندي (sorghum) در سودان که مهمترين نوع ارزن است، دو سوم کاهش يافته است.
جنگ داخلي نيز بيش از دو ميليون نفر در اردوگاههاي پناهندگي را وابسته به کمکهاي مواد غذايي کرده است و از ساليان متمادي است که مزراع ديگر کشت نمي شوند.
«يوهان وان در کامپ» از سازمان امداد گرسنگان جهان در آلمان معتقد است که انسانها در برابر چشمان ما کشته ميشوند و جهان صرفا تماشا ميکند.
جهان سوم در يک نسل گذشته نيز در برابر چالش مشابهي قرار داشت و در آن زمان کشورهاي زير توسعه، يک انقلاب سبز آغاز کردند و کشاورزان توانستند با استفاده از کود، سموم شيميايي و بذر هيبريدي ميزان برداشت خود را به شدت افزايش دهند.
برخي از جمله رؤساي بخش تحقيقات و پژوهش کنسرسيومهاي کشاورزي نيز هم اکنون به يک انقلاب سبز جديد فکر ميکنند تا بتوان با کمک فناوري ژنتيک مشکل تغذيه جهاني را حل کرد، اما سؤال اين است که با چه سرعتي ميتوان اين امر را محقق کرد؟
در اين ميان مسئله گرسنگي حتي موضوع اصلي در مناطق ثروتمندي چون دبي نيز شده است و فروشگاههاي اين کشور موظف شده اند تا قيمت 20 ماده غذايي اصلي را حداقل تا يک سال ثابت نگه دارند تا کارگران پاکستاني و هندي مقيم دبي که در بخش ساخت هتلها، موزهها و جزاير مصنوعي مشغول بکارند، بتوانند مواد غذايي خود را تأمين کنند.
حقوق ناچيز اين بردگان کار (کارگران پاکستاني و هندي) به پول ملي دبي پرداخت ميشود که به دلار رو به ضعف وابسته است.
دبي به عنوان سودکننده جهاني شدن در حاشيه خليج فارس نميخواهد که در سايه آسمانخرانشها و بازارهاي خريد، با يک آشوب و قيام اين افراد به خاطر گرسنگي روبهرو شود.
«رابين لودگه»، از برنامه غذايي جهاني سازمان ملل متحد نيز معتقد است که علاوه بر پيامدهاي ژئوپليتيکي چنين شورشها و آشوبهايي در اين منطقه به ويژه براي مصر به مراتب شديدتر از ديگر نقاط جهان است.
«سعد ابراهيم» که يک فروشگاه خوراک ماکاروني در منطقهاي پشت مسجد الازهر در قاهره دارد، مجبور است ماکاروني مورد نياز خود را سه برابر قيمت پاييز سال گذشته خريداري کند. ابراهيم دولت مصر را در اين گراني مقصر ميداند و معتقد است که اين کشور به عنوان يک کشور داراي کشاورزي بايست به جاي پرداخت پول زياد براي واردات مواد غذايي ، بايست نياز خود را در داخل تامين کند.
32 ميليون از 80 ميليون نفر جمعيت مصر مجبورند که با درآمد و حقوق يک يورو در روز زندگي خود را تامين کنند و حتي 16 ميليون نفر از آنها درآمد و حقوق کمتري در اختيار دارند. نرخ تورم اقتصادي در اين کشور نيز در ماه فوريه به بيش از 12 درصد افزايش يافت که اين امر به ويژه تاثير شديدي بر گراني گندم داشته است.
دولت مصر دهههاي متمادي با اعطاي يارانه براي نان که ماده غذايي اصلي مردم اين کشور، باعث آرامش شده است، اما اين امر تا چه زماني ميتواند ادامه داشته باشد؟
صفها در برابر نانواييهايي که نان ارزان عرضه ميکنند، هر روز طولاني تر ميشود، زيرا که مردم اين کشور هر چه بيشتر به کمکهاي دولتي وابسته ميشوند.
زماني که نانوايان محتکر در مصر در هفتههاي گذشته قصد فروش آرد دولتي ارزان را به قيمت گران در بازار سياه داشتند، باعث اعتراض و ناآرامي شده و حداقل 11 کشته برجاي گذاشت.
در اين ميان دولت مصر در بودجه سال آينده خود مبلغ 5/2 ميليارد دلار براي يارانه نان تخصيص داده است که اين امر ميتواند پيامدهاي ناهنجاري داشته باشد از جمله اينکه برخي از کشاورزان اين نان ارزان را به چهارپايان خود بدهند.
با توجه به افزايش ميزان مصرف گوشت قشري که از وضعيت مالي خوبي برخوردار هستند و رويکرد هر چه بيشتر قشر متوسط جديد در دهلي پايتخت هند و پكن پايتخت چين به اين ماده غذايي، پرورش چهارپايان سودآور است. اما پرورش دهندگان گاو براي توليد هر کيلو گوشت در يک گاو به هفت کيلو علوفه و خوراک دامي و ميزان زيادي آب نياز دارد. بدين خاطر قيمت گوشت افزايش مييابد.
در اردن که در حقيقت از يک کشاورزي امروزينه برخوردار است، مواد غذايي اصلي ظرف يک سال 60 درصد افزايش يافته است و حتي سبزي فروشان شکوه ميکنند که مشتريان به علت گراني، حاضر به خريد سبزي نيستند.
بدين خاطر «عبدالله» شاه اردن نگران شورشهاي جديدي است به مانند آنچه در سال 1996 ميلادي در شهر کوهستاني کاراک بين مردم اين منطقه و پليس اتفاق افتاد است.
در الجزاير نيز قيمت روغن خوراکي، روغن ذرت، شکر و آرد نسبت به شش ماه گذشته دو برابر شده است و طبق اعلام راديو الجزاير، دولت اين کشور نيز اقدامي ديگري به جز افزايش 15 درصدي حقوق بخش خدمات عمومي نکرده است.
دولت الجزاير تاکنون از درآمدهاي گازي و نفتي خود براي افزايش يارانههاي مواد غذايي استفاده نکرده است، زيرا در غير اينصورت قادر به بازپرداخت به موقع بدهيهاي خارجي خود نخواهد بود.
اما حدود 200 ميليون نفر از اکثر افرادي که از تغذيه کافي برخوردار نيستند، در هند زندگي ميکنند که دو کنفرانس بين المللي نيز اخيرا در اين کشوردر مورد بحران غذايي برگزار شد.
«ژاک ديوف»، از سنگال و رئيس کل سازمان کشاورزي و خوار و بار سازمان ملل اعلام کرد که نياز رو به افزايش هند و چين از دلايل اصلي اين وضعيت است که ميتواند به يک فاجعه غيرقابل پيش بيني منجر شود.
در حالي که چين بايد مواد غذايي مردم خود را تامين کند که يک چهارم جمعيت جهان هستند اما صرفا 7 درصد از زمينهاي کشاورزي و کشت و کار جهان را در اخيتار دارد و اين وضعيت براي هند نيز صدق ميکند.
بدين ترتيب هند و چين مجبور به واردات ميزان بالايي از مواد غذايي هستند اما کشورهاي صادرکننده به چين و هند نيز مجبورند به منظور جلوگيري از کمبود ناگهاني در کشورهاي خود, صرفا بطور محدود مجوز فروش مواد غذايي به هند و چين صادر کنند.
زماني که مردم گرشنه در هائيتي اخيرا دست به آشوب و اعتراض زدند، آمريکا نيز سفارت خود در اين کشور را موقتا تعطيل کرد. اين حوادث آژير خطري براي «گوردون بروان»، نخست وزير انگليس نيز بود که در نتيجه وي نامهاي به «ياسوئو فوکودا» همتاي ژاپني خود نوشت که در حال حاضر رياست دورهاي هفت کشور صنعتي و پيشرفته (آمريکا، ژاپن، انگليس، آلمان، فرانسه، کانادا وايتاليا ) و روسيه موسوم به گروه هشت را در اختيار دارد.
بروان در اين نامه توصيه کرده است که جامعه بينالمللي بايست براي دسترسي به «يک پاسخ کاملا هماهنگ شده» به مسئله گرسنگي مزمن تلاش کند. جهان هم اکنون به چنين پاسخي نياز دارد.
ترجمه: مرتضي جواديان