به گزارش تابناک به نقل از میزان، ۱۳ آبان سالگرد تسخیر لانه جاسوسی است، واقعهای تاریخی که حضرت امام خمینی (ره) آن را «انقلاب دوم» نامیدند و روز گذشته نیز رهبر انقلاب اسلامی در دیدار با دانشآموزان و دانشجویان درباره آن گفتند: مسئله لانه جاسوسی نمیتواند مورد سوال و تردید قرار بگیرد.
ایشان با مطرح کردن این شبهه که بعضی میگویند سفارت آمریکا هم مثل سفارتخانه همه کشورها، محل تحرکات دیپلماتیک و جمعآوری اطلاعات بوده است؛ پس چرا تسخیر شد؟ گفتند: سفارت آمریکا در تهران، همانگونه که اسناد بدست آمده از آن تأیید میکند، ستاد برنامهریزی برای تحریک و ساماندهی ضدانقلاب و تفالههای ساواک شاه، ایجاد اختلاف، تحریک قومیتها، کودتا، تهدید جان امام خمینی (ره) و نابودی انقلاب بود و این واقعیت حتی اگر برخی از عاملان آن حادثه دچار تردید شده باشند، تغییر نمیکند.
رهبر انقلاب همچنین با اشاره به برخی تاریخنویسان منحرف که تسخیر لانه جاسوسی را نقطه آغاز رویارویی ملت ایران و آمریکا مینامند، افزودند: این یک دروغ است و این مقابله، حداقل به ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ برمیگردد؛ زیرا آمریکاییها در آن تاریخ با خیانت به حسن اعتماد سادهلوحانه دولت مصدق، آن حکومت ملی و مردمی را با کودتایی خونین سرنگون و حکومت ظالمانه شاه را دوباره برقرار کردند.
در همین رابطه فواد ایزدی گفت: رهبر انقلاب روزگذشته به یک نکته اشاره کردند که خیلی مهم است؛ اگر تسخیر لانه جاسوسی نبود آمریکا یک پایگاه وسط تهران برای فعالیتهای ضد ایرانی داشت.
این کارشناس مسائل آمریکا بیان کرد: آمریکاییها به قدری در کشورهای مختلف جنایت کرده و رهبران آنها را ترور کردهاند که برای مصونیت از این جنایتها دست بسیاری از کشورها بسته است. بر اساس اسناد لانه جاسوسی اگر تسخیر لانه جاسوسی نبود حتی جان امام راحل هم در خطر بود چرا که سفارت آمریکا در ایران تبدیل به مرکز براندازی و ترور شده بود.
وی با بیان اینکه اگر سفارت تسخیر نشده بود طراحی برای براندازی که ما در سال ۱۳۳۲ تجربه کردیم دوباره اتفاق میافتاد گفت: اهمیت ایران در سال ۱۳۳۲ برای آمریکا این بود که کشورمان نفت و گاز دارد. نفت و گاز سال ۱۳۳۲ و ۱۳۵۷ نیز تغییر نکرده بود اتفاقا منابع نفتی و گازی جدید هم کشف شده بود.
ایزادی گفت: دغدغه دوم آمریکاییها نسبت به ایران این بود که کشورمان هممرز شوروی سابق بود و در درگیری آمریکا با شوروی، ایران اهمیت داشت، سال ۱۳۵۸ اوج درگیری امریکا و شوروی بود و هنوز فروپاشی انجام نشده بود و رقابتهای این دو کشور همچنان برقرار بود.
این کارشناس مسائل آمریکا ادامه داد: از سال ۱۳۳۲ که آمریکاییها در کشورمان کودتا کردند عمق بیشتری به حضور نفوذ خود در ایران دادند تا مطمئن شوند که در ایران دچار مشکلی نمیشوند. انقلاب شکستی برای آنان بود و قطعا آمریکاییها دنبال جبران شکست بودند. از این نظر روزنامه واشنگتن پست مقالات و گزارشهایی را با عنوان اینکه «چه کسی ایران را از دست داد» منشتر کرد که نشان میداد نگرانی آمریکاییها این بود که ایران متعلق به آنهاست و در محیطهای آشکار رسانهای صحبت از پیدا کردن مقصر از دست دادن ایران بود.
وی با اشاره به اینکه تسخیر لانه جاسوسی ادامه حیات انقلاب را تضمین کرد گفت: ادامه حیات انقلاب با حضور صدها مستشار آمریکایی ممکن نبود و اخراج جاسوسها از ایران منجر به ادامه حیات انقلاب و رشد آن شد.
ایزدی با اشاره به اینکه آمریکاییها فرصت داشتند تا عملکرد بد خود را جبران کنند ادامه داد: بعد از پیروزی انقلاب میتوانستند با نیروهای دولت جدید ارتباط بگیرند، اما نگرفتند و سفارت خود را به مرکز براندازی تبدیل کردندن. میتوانستند اجازه ندهند شاه وارد آمریکا شود یا عملیات طبس را انجام ندهند. میتوانستند بعد از آزادی جاسوسها روابط خود را با ایران اصلاح کنند، اما شروع به حمایت از صدام کردند. میتوانستند بعد از جنگ تحریمهای جدید را انجام ندهند، اما اعمال کردند.
این کارشناس مسائل آمریکا اظهار کرد: در دورههای تاریخ بعد از انقلاب اسلامی اولویت دولتهای مختلف کاهش تنش بود، آمریکاییها میتوانستند از تلاشهای دولتهای متعدد استفاده کنند، اما استفاده نکردند. در آخر هم خودشان از برجام خارج شدند و بایدن هم که منتقد ترامپ بود تلاشی برای احیای برجام نکرد.
وی با تاکید بر اینکه آمریکاییها قهرمان فرصتسوزی بودند و خودشان فرصتها را از دست دادند گفت: اینکه عدهای معتقدند رابطه ایران با امریکا میتوانست بهتر شود از یک نظر درست است و ارتباط میتوانست بهبود یابد؛ اما طرف امریکایی نخواست و هر دولت اصلاحطلب و غیر اصلاحطلبی که در ایران سرکار آمد این فرصت را به او داد، اما تمایلی نشان نداد و ادامه رابطه یکطرفه امکانپذیر نیست.
ایزدی در پاسخ به این سوال که آیا احساس ملت آمریکا بعد از تسخیر لانه جاسوسی نسبت به کشور و ملت ایران تغییر کرده است بیان کرد: در آمریکا افراد نژادپرست در زمان تسخیر لانه جاسوسی ناراحت و تحقیر شدند، اما در همان آمریکا افراد زخمخورده از دولت همچون جمعیت رنگین پوست که تحت فشار بودند خوشحال شدند.
این کارشناس مسائل آمریکا ادامه داد: این موضوع وقتی برجسته شد که امام راحل تصمیم بر آزادی برخی پرسنل سیاهپوست که در جمع دستگیرشدگان لانه تسخیری بودند گرفتند و این خبر ویژهای برای سیاه پوستان آمریکا بود، چرا که مشاهده کردند دولت خودشان جامعه سیاهپوست را تحت فشار گذاشته و فعالیت نژادپرستانه انجام میدهد، اما یک روحانی مسلمان شیعه ایرانی و دولت ایران آنها را مورد عفو قرار داده و آزاد کرده است.
وی ادامه داد: برخورد دولت ایران با جمعیت رنگینپوست نسبت به دولت آمریکا بهتر بود و این جمعیت در آمریکا از اینکه دولت جنایتکار خودشان ضربه خورده بود خوشحال شدند. آنها امروز در دانشگاههای نخبهپرور آمریکا مثل کلمبیا بیانیه میدهند که ما غربیهایی هستیم که برای ریشهکن کردن تمدن غرب تلاش میکنیم.
ایزدی ضمن بیان اینکه تسخیر لانه جاسوسی قلب هر کسی در دنیا که از آمریکا زخم خورده بود و بالغ بر بیش از نیمی از جمعیت دنیاست را خوشحال کرد گفت: این اقدام جایگاه ایران را دنیا در حوزه قدرت نرم به عنوان کشور انقلابی استکبارستیز افزایش داد.
وی با اشاره به اینکه اگر تسخیر لانه جاسوسی انجام نمیشد انقلاب را قطعا نابود میکردند تاکید کرد: اگر آمریکاییها پایگاه را حفظ کرده بودند دست به اقدامات مخرب میزدند. آمریکاییها سالهاست در ترور و سرنگونی حکومتها تجربه دارند و یک بار در ایران موفق شده بودند. اگر ایرانیها دوباره از همان مرکز و ساختمان فریب میخوردند قطعا آبروی ایران در تاریخ میرفت. اما با هوشمندی امام راحل و دانشجویان در آن تاریخ این اتفاق نیفتاد.