به گزارش تابناک؛ بیش از سه دهه است که نظام اسلامی ایران در روابط بین الملل با چالش فعالیتهای هستهای مواجه است. زمانی بی پرده بعض از قدرتهای شیطانی بصراحت لزوم هرنوع بهره مندی از توان هستهای را برای ایران بدلیل برخورداری از منابع طبیعی نظیرنفت وگاز منع میکردند؛ به گونهای که گویا کاربرد انرژی هستهای نظیر انرژیهای فسیلی است و از طرح سایر فوائد آن در بخشهای نظامی، صنعتی، کشاورزی وپزشکی تعمدا تغافل می کردند مقاومت مردم ایران واتخاذ سیاستهای اصولی این مرحله را با موفقیت به نفع جمهوری اسلامی ایران سپری کرد، ولی طرح وپیگیری رویکرد غلط رفتن ایران به سوی تولید سلاح هسته ای، هیچ گاه از برنامههای امپراطوری خبری استکبار جهانی کنار گذاشته نشد و همچنان این راهبرد را در مواقف گوناگون طرح ودامن زده ومی زنند و آژانس بینالمللی انرژی هستهای که حسب ظاهر یک ارگان مستقل سازمان ملل متحد است، ولی همواره ابزاری بوده در جهت تبیین این راهبرد ومقاصدی که استکبار جهانی دارد.
در مقطعی این موضوع چنان فراگیر شد که رهبر معظم انقلاب نظر خود را در پیامی به کنفرانس بینالمللی خلع سلاح و عدم اشاعه سلاحهای هستهای اینگونه مطرح فرمودند: «به اعتقاد ما افزون بر سلاح هستهای، دیگر انواع سلاحهای کشتار جمعی، نظیر سلاح شیمیایی و سلاح میکروبی نیز تهدیدی جدی علیه بشریت تلقی میشوند... ما کاربرد این سلاحها را حرام... میدانیم.»
این فتوا، توسط مراجع تقلیدی مانند آیات عظام آقایان مکارم شیرازی، نوری همدانی، جعفر سبحانی و جوادی آملی نیز تأیید و تأکید گردید؛ و در مراکز تحلیل سیاسی و اندیشکدههای بینالمللی بازتاب داشت و در سازمان ملل به عنوان سندی رسمی ثبت شد؛ و هیلاری کلینتون، وزیر خارجه وقت آمریکا هم در جهت زمینهسازی مذاکره آمریکا با ایران در فروردین ۱۳۹۱ش به این دیدگاه فقهی رهبر انقلاب اشاره کرد. باراک اوباما، رئیسجمهور وقت آمریکا نیز در ۲ مهر ۱۳۹۲ش در سازمان ملل با استناد به این فتوا، مورد توجه رسانههای جهان قرار گرفت؛ و جاناتان گرانف، رئیس مؤسسه امنیت جهانی در آمریکا، در مصاحبهای از رهبر ایران خواست در نامهای به سران مذهبی جهان ممنوعیت استفاده از سلاح هستهای در هر شرایطی را اعلام کند تا آنها نیز به او بپیوندند.
این فتوا علی الاصول از مبانی محکم دینی، قرآنی و حدیثی برخوردار است و سابقه حکم حرمت استفادههای از سلاحهای کشتار وسیع انسانها و نابودی موجودات زنده و تخریب محیط زیست یا همان نابود کردن حَرث (کشاورزی) و نسل است نزد فقهای شیعه، حداقل به ده قرن پیش برمیگردد.
جمهوری اسلامی در حال حاضر راهبرد برخورداری از توان بالقوه هستهای را در پیش گرفته است و سعی داشته تا با بهرهگیری از این قدرت، رفتارهای تهاجمی رژیم اسراییل را پاسخ دهد. این راهبرد تا حد زیادی موفق بوده و توانسته از یک سو بر محاسبات هزینه-فایده دشمن در نوع مواجهه مستقیم با ایران اثر بگذارد و رفتار او را در چارچوب قواعد بازی تنظیم کند.
حال در شرایط فعلی و رفتاری که دولت غاصب وقصاب اسرائیل در قامت یک موجود ویرانگر حرث ونسل ظاهر شده و بقول موشه دایان ملعون همانند یک سگ هار عمل می کند و خوف این وجود دارد که چه بسا از سلاح کشتار جمعی و هستهای برای نابودی ملت مظلوم فلسطین و لبنان وسایرین استفاده کند آیا داشتن چنین سلاحی حتی برای باز دارندگی این دشمن خوناشام برای مسلمان حرام ابدی است؟ یا اینکه با توجه به پویایی فقه شیعه و لزوم حفظ بقای کشور در برابر دشمنان، بعید نیست که در صورت پیچیدهتر شدن معادلات و افزایش تهدیدات اسراییل علیه ایران، لزوم تغییر در دکترین هستهای و دفاعی کشور را لازم بدانیم.
شاهد براین ضرورت فرمایش اخیر مقام معظم رهبری در دیدار اخیر دانشآموزان و دانشجویان با استناد به آیه کریمه آیه «وأعِدّوا لهُم ما استطعتُم مِن قُوّةٍ» که از لزوم آمادگی نظامی در برابر دشمنان متجاوز سخن میگوید، بیان داشتند که «در مقابله با استکبار، همه آنچه باید و شاید برای آمادگی ملت ایران انجام بگیرد، چه از لحاظ نظامی، چه از لحاظ تسلیحات و چه از لحاظ کارهای سیاسی حتما انجام میدهیم». ونیز مصاحبه دکتر کمال خرازی، مشاوررهبرانقلاب و رییس شورای راهبردی روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران در مصاحبه اخیر خود با المیادین لبنان بیان داشته است که «اگر ایران با تهدید موجودیتی مواجه شود و بقای آن مورد مخاطره قرار گیرد، احتمال تغییر در دکترین هستهای کشور وجود دارد».
بیان این سخنان در شرایط فعلی منطقه، نشان از رویکرد واقعگرایانه به میدان داشته و این پیام را به دشمنان منتقل میکند که جمهوری اسلامی متناسب با شرایط، راهبردهای کلان دفاعی خود را تنظیم میکند.
ازجمله شرایطی که اتخاذ چنین راهبردی را اجتناب ناپذیر میکند ضرورت برخورداری از قدرت شبیه دشمن و بلکه برتر از آن خاصه در مواقع اضطراراست بعقیده نگارنده ذیل آیه کریمه ۶۰ سوره انفال غایت برخورداری از توان قدرت نظامی ودفاعی را ترس دشمنان مسلمانان و خداوند متعال در جرات حمله وآسیب زدن به آنان میداند. «تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّکُم وَآخَرینَ مِن دونِهِم لا تَعلَمونَهُمُ اللَّهُ یَعلَمُهُم تا به وسیله آن (توان نظامی)، دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید! و (همچنین) گروه دیگری غیر از اینها را، که شما نمیشناسید و خدا آنها را میشناسد!»
بر اساس منطوق این آیه صرف برخورداری از توان دفاعی و نظامی نقش بازدارنده در تهاجم دشمن دارد و محاسبات آنان را در هر اقدامی بر علیه مسلمانان بهم خواهد ریخت بنابراین داشتن سلاح هستهای لزوما به معنی استفاده از آن نیست بلکه نقش آن به مثابه بازدارنده گی مشروعیت ساخت ونگهداری آن را مشروع مینماید علاوه بر آیه کریمه سوره انفال، آیه ۱۹۴ سوره بقره «فَمَنِ اعْتَدَىٰ عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَىٰ عَلَیْکُمْ ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ هر که به ستم بر شما دست دراز کند او را از پای در آورید به قدر ستمی که به شما رسانده است، و از خدا پروا کنید و بدانید که خدا با پرهیزکاران است». نیز دال براین معناست و «قاعده اضطرار» و «قاعده الضرورات تبیح المحظورات» یعنی ضرورتها ممنوعات را مباح میکند» هر نوع اقدام خلاف حکم اولی را درشرایط اجتناب ناپذیر ممکن میسازد. نظیر خوردن میته در نبودن غذا و خوف تلف ونوشیدن ممنوعات برای رفع عطش و درمان بیماری. به امید تحقق زمان عاری از سلاحهای کشتارجمعی ونابودی ستمگران. والسلام