«علی فرهادی» سخنگوی وزارت آموزش و پرورش شیوع انواع ناهنجاری مثل مصرف سیگار را با توجه به این که در داخل مدرسه انجام نمیشود، مرتبط به آمارهای بیرون از مدرسه دانست.
به گزارش خبرنگار سرویس اجتماعی تابناک، فرهادی که در مورد مصرف دخانیات در میان دانشآموزان مورد سئوال قرار گرفته بوده، گفته است: دخانیات در مدارس ممنوع است و مدیران و معاونان بهشدت مراقب هستند که خدای ناکرده هیچگونه بزه و آسیب اجتماعی در مدرسه نداشته باشیم و اگر بعضا بیرون از مدرسه اتفاقی بیفتد، آمار آن مربوط به بیرون از مدرسه است.
وی تصریح کرد: اکنون آماری از شیوع دخانیات در میان دانشآموزان در دسترس نداریم و قطعاً هم اگر آسیب اجتماعی در میان دانشآموزان بوده، منشأ آن مدرسه نیست، اما مدرسه میتواند مکان حل آن باشد. چنانچه دانشآموزی دخانیات مصرف کند، حتما مشاوران مدرسه با آنان گفتگو خواهند کرد.
خبرنگار ایلنا که این گفتگو را انجام داده است کاش این سئوال را میپرسید که با این حساب، آیا، چون مصرف سیگار دانش آموز در داخل خانه و پیش خانواده هم انجام نمیشود، پس مرتبط با خانواده و آمار شیوع سیگار در خانوادهها نخواهد بود؟ یا به فرض پدری که هیچ وقت در داخل خانه سیگار نمیکشد و به احترام خانواده اش حیاط منزل را برای این کار انتخاب کرده، در بررسی شرایط سیگاریها، ارتباطی با برنامههای سلامت خانواده نخواهد داشت؟
سخنگوی محترم نیندیشیده است که دانش آموز درگیر با سیگار، اصولا شرایط سیگار کشیدن در داخل مدرسه را ندارد. پس با این حساب همه مدارس ما خالی از آسیب به شمار میروند؟ آیا این، موفقیت بزرگ سیستم اموزش و پرورش ما محسوب میشود؟ ندیدن ما و شما و به حساب نیاوردن معضلی که دانش آموز ما با آن درگیر است، آیا واقعیت را حل میکند؟
به راستی نسبت این دانش آموز با مدرسه، نسبت ساعتهای سیگار کشیدنش با زمان رفت امد به مدرسه، نسبت این اتفاق با حضور در کنار همکلاسی و موضوعاتی از این دست، ارتباطی با مدرسه ندارد؟
این دانش آموز که در خانه خودشان هم طبیعتا سیگار نمیکشد. پس آیا ضرورتی برای نگرانی خانواده وجود نخواهد داشت؟ آیا در این شرایط، مسئولیت پدر یا مادر در رسیدگی به موضوع، به رفتگر محله انتقال مییابد؟!
طبیعتا این نوع تعاریف، ابتکار شخص آقای فرهادی نیست و خیلی از مسئولین فعلی و قبلی این وزارتخانه و نیز نهادهای دیگر، اینگونه استدلالها را تبدیل به روند جاری در شیوهای ارایه کار و یا گریز از آن کرده اند. اما نتیچه چنین سفسطههای عرفی شده، دور شدن هر چه بیشتر از واقعیتها و شانه خالی کردن از مسئولیت و گسترش آسیبها خواهد بود.