به گزارش سرویس سیاسی تابناک، اواخر سال ۱۳۹۶، وقتی روز به روز حضور دونالد ترامپ در رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری آمریکا جدیتر میشد، تهدیدهای او علیه ایران و برجام نیز بیشتر و بیشتر میشد. در مقابل مسئولان جمهوری اسلامی ایران نیز مدام تکرار و تاکید میکردند که ما برای هر احتمالی، پیشبینیهای لازم را کردهایم.
حسن روحانی، اسحاق جهانگیری، محمدجواد ظریف و دیگر مقامات دولتی و حتی حکومتی مدام به مردم یادآوری میکردند، «شما آسوده بخوابید که ما بیداریم!»
که ترامپ رئیس جمهور آمریکا هم که بشود، دولت دیپلمات مآبمان اجازه نخواهد داد آن پیرمرد زلفطلا غلط اضافه کند و از برجام خارج شود، یا حتی اگر غلط اضافه کرد و خارج هم شد، خب اینها دارند مدام و مستمر میگویند که باکی نیست و ما بلدیم چکار کنیم و ملت نگران و ناراحت نباشند.
در همان روزها که مسئولان ما سرخوش از آفتاب تابان برجام، مثل شیر جلوی یانکی پیر رجز میخواندند، نخست وزیر چشم بادامیها هم به قصد بیبهره نماندن از خوان گسترده طرحهای اقتصادی ایران، عزم سفر به کشورمان را کرده بود، اما گوشه چشمی هم به رقابتهای انتخاباتی آمریکا داشت که هنوز در مرحله درون حزبی و برای انتخاب کاندیدای دو حزب دمکرات و جمهوریخواه جریان داشت.
سید عباس عراقچی سفیر سابق ایران در ژاپن، معاون امور حقوقی و بینالملل وزارت امور خارجه و عضو ارشد تیم مذاکره کننده ایران در مذاکرات برجام، در حالی روز ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۵ در جریان سفر «آکیه آبه» همسر نخست وزیر ژاپن به کشورمان برای شرکت در اولین سمپوزیوم مشترک ایران و ژاپن، از سفر قریبالوقوع آقای آبه، نخست وزیر ژاپن به تهران خبر داد، که تنها چند روز بعد با اعلام نتایج جدیدتر از رقابتهای درون حزبی انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و قریب به یقین شدن شانس ترامپ برای احراز سمت کاندیداتوری حزب جمهوریخواهد در این انتخابات، شینزو آبه سفر خود به ایران را لغو کرد.
وقتی زمستان همان سال ۱۳۹۵ برای یک ماموریت کاری به ژاپن سفر کردم، مسئولان سفارت کشورمان تاکید داشتند که آبه به خاطر جدی گرفتن تهدیدهای ترامپ علیه ایران، سفر به تهران را تا اطلاع ثانوی کنسل کرده بود.
در ایران نیز همانگونه که ذکر کردم و با یک جستجوی ساده اینترنتی قابل بررسی است، مسئولان کشورمان مدام تاکید میکردند که برای هر احتمالی از جمله خروج آمریکا از برجام برنامه دارند. به عنوان مثال رئیس جمهور وقت روز شنبه ۱ اردیبهشت در نشست هماندیشی مدیران ارشد دولت تدبیر و امید در محل سالن اجلاس سران گفت که «ما مشکلی نداریم، دولت برای برجام هر فکری که لازم بوده، نه امروز، که ماهها پیش تدبیر و برنامهریزی کرده است. ما مشکلی نداریم. زندگی، تجارت و رفت و آمد مردم دچار مشکلی نخواهد شد.
البته اگر لازم باشد روزی در مقابل، ما هم راحتی را از آنها سلب کنیم، خیلی برای ما مشکل نیست. کار سختی در پیش نخواهیم داشت.» جملاتی که مرتب از همه مقامات دولتی و حکومتی شنیده میشد تا نه تنها مردم ایران که به انسان ترسویی مثل نخست وزیر چشم تنگ ژاپنیها نیز قوت قلب بدهد که ما نه تنها از ترامپ و تهدیداتش نمیترسیم، نه تنها برای خنثیسازی اقدامات خصمانه احتمالیاش برنامه داریم، بلکه حتی اگر لازم باشد میتوانیم در مقابل راحتی را نیز از آنها سلب کنیم.
زمان گذشت و این رجزخوانیها، ابتدا با قطعی شدن کاندیداتوری ترامپ از سوی حزب جمهوریخواه و سپس پیروزی او در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بیش از پیش تشدید شد؛ و البته خیال ما هم راحت بود که یک دولت دیپلماسی فهمِ دیپلماسی بلد، بر مصدر کار قرار گرفته که به جای خواندن بیانیههای سیاسی در عرصههای بینالمللی اقتضائات دیپلماتیک را خوب میفهمد و در برابر هر احتمالی نه امروز که از ماهها پیش تدبیر و برنامهریزی کرده و اساسا دولت تدبیر و امید است.
این طعنه و کنایهها البته فقط به دولت حسن روحانی وارد نیست و متاسفانه درک و استنباط کلی ما ایرانیان از فضای بینالملل و اقتضائات و معنای رفتار کشورها دچار یک نقصان تاریخی است.
در حالی که نخست وزیر ژاپن به صرف تقویت احتمال حضور ترامپ به عنوان یکی از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده و نه حتی کاندیدای قطعی حزب جمهوریخواه، در آن سوی کره زمین، از خیر و البته خطر سفر به ایران چشم پوشید، مسئولان کشورمان که محور تهدیدات و رجزخوانیهای مستمر ترامپ بودند، مدام خطاب به مردم ایران تکرار کردند که «شما آسوده بخوابید که ما بیداریم!»
یک سال و نیم پس از تصمیم نخست وزیر ژاپن در بهار سال ۱۳۹۵ برای خودداری از سفر به ایران، از بابت اینکه نکند با رئیس جمهور شدن ترامپ او و کشورش را به خاطر ارتقای سطح روابط با ایران مواخذه کند، پیرمرد موطلایی آمریکایی در پاییز ۱۳۹۶ منتخب مردم ینگه دنیا شد و تهدیدات خود درباره خروج از برجام و افزایش فشارها بر ایران را این بار به شکل رسمی و از جایگاه رئیس جمهور ایالات متحده تکرار کرد.
حدود ۶ ماه بعد در اردیبهشت سال ۱۳۹۷، یعنی ۲ سال بعد از لغو سفر نخست وزیر ژاپن، ترامپ بالاخره وعده خود برای خروج از برجام را عملی کرد و البته سران دیپلماسیفهم کشورمان باز هم به مردم قوت قلب دادند.
رئیس جمهور نه تنها توضیح داد که همه چیز در امن و امان است، حتی ابراز خوشحالی که شر یک موجود مزاحم از برجام کم شده است.
موضوع در جلسه هیئت دولت نیز مطرح و بررسی، تصمیمات لازم اتخاذ و به دستگاههای ذیربط ابلاغ شد، اما فحوای کلام مسئولان و اقدامات دولت و روند اوضاع کشور، گواه آن بود که هم انتظار عملی شدن تهدیدات ترامپ برای خروج از برجام را نداشتند و هم واقعا برنامه و تدبیری برای احتمال تحقق آن نیاندیشیده بودند.
اسحاق دکتر جهانگیری در حالی که حداقل ۲ سال همراه با رئیس و دیگر اعضای دولت رجز خوانده بودند که ترامپ نمیتواند از برجام خارج شود و اگر هم بشود باکی نداریم و همه پیشبینیهای لازم را کردهایم، کمتر از ۲ ماه پس از اعلام خروج آمریکا از برجام در نشست هماندیشی مدیران ارشد دولت تدبیر و امید، با بیان اینکه رئیس جمهوری آمریکا به هیچ اصول اخلاقی و بین المللی پایبند نیست و دهها اتاق فکر در آمریکا موضوع تحریم ایران را در دستور کار دارند، باز هم ادعا کرد که اگر با جدیت پای کار بایستیم دشمن را ذلیل خواهیم کرد.
وی در حالی مدعی شد که امروز مهمترین تهدید عدم شناخت شرایط و آگاه نکردن مردم است و ما موظفیم با تدبیر از رنج و فشار زندگی مردم بکاهیم که امروز به روشنی میتوان قضاوت کرد که تصمیمات و اقدامات آن روزهای دولت در واکنش به خروج آمریکا از برجام، بدون هیچ برنامه و پیشبینی مشخصی صورت گرفت و هر کدام بیش از دیگری بر وخامت اوضاع افزود.
نکته مهم دیگری که تعداد کمی از افراد از آن اطلاع دارند، اعتراف مهمی است که جهانگیری به صراحت و ظریف و روحانی در لفافه در همین جلسه داشتند. اگر چه از قول جهانگیری در خبر رسمی نقل شده که «برای همه مسائل و ابر چالشهای کشور برنامهریزی صحیحی در دولت صورت گرفت و برنامه مدونی نیز برای حل معضل اشتغال فراهم شده بود، اما ما با اتفاق جدیدی روبرو شدیم که آن خروج آمریکا از برجام و اعلام تحریم ظرف سه و شش ماه پس از خروج از برجام بود» و ادامه داده بود که «تفاوت تحریمهای پیشرو با تحریمهای گذشته این است که رئیس جمهور فعلی آمریکا به هیچ اصل اخلاقی و بینالمللی پایبند نیست و هر آنچه که تشخیص دهد منافع آمریکا را تامین میکند، به هر قیمتی که باشد نسبت به آن تصمیمگیری مینماید».
حتی اگر آن بخش منتشر نشده سخنان جهانگیری، روحانی و ظریف را نادیده و ناشنیده بگیریم که گفتند «در بدترین حالت و بدبینانهترین پیشبینیها هم هرگز تصور نمیکردیم که ترامپ تهدید خروج از برجام را عملی کند»، باز همین که جهانگیری در بخش منتشر شده اعتراف کرده که از نظر مسئولان دولت، با اتفاق جدیدی روبرو شدهایم و به این نتیجه رسیدهاند که این رئیس جمهور آمریکا با قبلیها متفاوت است، گواه آن است که حداقل ۲ سال دیرتر از نخست وزیر ژاپن به این نتیجه رسیدهاند.
شینزو آبه در حالی که هیچ مدخلیت مستقیمی در تهدیدهای ترامپ به عنوان کاندیدای احتمالی انتخابات ریاست جمهوری آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران نداشت، سفر خود به ایران را در بهار ۱۳۹۵ لغو کرد، اما مسئولان دولت ما که خود را عالمان دیپلماسی میدانستند، ۲ سال بعد وقتی ترامپ به عنوان رئیس جمهوری ایالات متحده تهدیدات خود را عملی کرد، با تعجب گفتند ما با اتفاق جدیدی روبرو شدیم؛ عجب؟!
همه آنچه در بالا تقریر شد برای رسیدن به این نتیجه بود که متاسفانه مدعیترین مسئولان کشورمان در فهم ساختارها، روندها و قواعد تعاملات بینالمللی هم حداقل ۲ سال دیر فهمیدند که باید تهدیدات ترامپ را جدی بگیرند و تازه بعد از اینکه این تهدیدات محقق شد هم نتیجه عملکرد آنها گواه آن است که باز هم نمیدانستند چه باید بکنند.
نشان به این نشان که حداقل ۳ سال و نیم وقت دولت، معیشت مردم و آینده کشور را صرف دل بستن به عمل کشورهای اروپایی به تعهداتشان در برجام کردند و نفهمیدند که چه ما خوشمان بیاید و چه نیاید، نه تنها کشورهای اروپایی، بلکه حتی چین و تا حدودی روسیه هم بدون چراغ سبز آمریکا حاضر به همکاری گسترده و جدی با ایران نیستند.
اخیرا این جمله بار دیگر از برایان هوک نقل شده که گفته است، ما به هیچ کشوری نمیگوییم با ایران مراوده اقتصادی نداشته باشد، بلکه فقط به آنها میگوییم که بین مراوده با آمریکا و ایران یکی را انتخاب کنید.
فقط توجه به همین یک جمله ولادیمیر پوتین که برخی مسئولان سودای همراهی با او و همزاد چینیاش را برای پایین کشیدن دلار از اریکه قدرت در جهان را در سر میپروراندند، که گفته بود ما به دنبال حذف دلار نبوده و نیستیم و یا شی جین پینگ که در سفر چند ماه قبل خود به آمریکا گفت که ما به دنبال قدرتمند شدن و رشد اقتصادی هستیم، اما نه در مقابل آمریکا بلکه کنار آمریکا، کافی است تا بدانیم که چه بپسندیم و چه نپسندیم، باید چشمها را بشوییم و جور دیگری به مناسبات قدرت در جهان بنگریم.