دقیقاً چهار سال پیش در همین روز بود که خبر تصویب طرح آموزش زبانهای محلی در کمیسیون آموزش مجلس اعلام شد و البته باز هم، بعد از مدتی، به فراموشی سپرده شد.
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی تابناک، در چهارمین سالگرد تصویب کلیات آموزش زبانهای محلی کشورمان که در زمان خود به سرنوشت فراموشی و خاموشی دچار شد، بار دیگر طرحی به همان نام و نشان در کمیسیون آموزش مجلس تصویب شد.
در برابر غنا و ارزشهای فوق العاده زبانهای محلی و قومی در ایران، اما برای ششمین بار در طی ۲۳ سال گذشته است که نمایندگان مجلس طرح آموزش زبانهای محلی را در مجلس مطرح میکنند؛ این طرح قبلاً پنج بار مطرح شده بود و در آن مراحل، خود نمایندگان طراح نیز تصویب و اجرایی کردن آن را ادامه ندادند و حتی در جلسات دفاع و توجیه نیز حضور نیافتند.
طرحی که پیشتر و فراتر از آن تأییدیه قانون اساسی مبنی بر آزاد بودن آموزش زبانهای محلی را داشته و به جز شیوههای اجرایی و دستورالعملهای لازم، تصویب چنین طرحی ضرورتی ندارد. اما اینکه چرا گهگاه ارائه، تصویب و بعد فراموش میشود، جای سؤال دارد.
قرائتهای خاص از اصل ۱۵
شاید تفسیرها و برداشتهای متفاوت از ماده ۱۵ قانون اساسی باشد که شرایط برای تصویب نهایی چنین طرحی مهیا نیست. در سال ۱۳۹۹ نیز این طرح، از سوی تعدادی از نمایندگان مطرح و بعد فراموش شده بود و مباحث متعددی درباره آن انجام شد. عدهای میگفتند که اصولاً قانون اساسی، آموزش زبانهای محلی را وظیفه آموزش و پرورش و آموزش عالی عنوان نکرده، بلکه آموزش و ترویج آن را در کنار زبان و ادبیات فارسی، آزاد برشمرده است. حال که آموزش این زبانها آزاد است و در مناطق متعدد و یا از طریق مؤسسات آموزشی میتوان آنها را آموزش داد، لذا ضرورت دیگری برای موظف کردن آموزش و پرورش یا دانشگاهها، به واسطه اصل ۱۵ قانون اساسی، وجود ندارد. بنابراین، وظیفهای بر دوش مدارس نیست.
اما موافقان طرح، الزامات امنیتی و کمک به همگرایی ملی را از اهداف پیگیریهای خود عنوان میکنند. نکته قابل تأمل این است که همین استدلال دقیقاً در جبهه مخالف نیز استفاده میشود و آنها چنین طرحهایی را عامل واگرایی و دارای مشکلات امنیتی برای کشور عنوان میکنند.
«علیرضا منادی سفیدان»، نماینده تبریز است که در ادوار ریاست وی بر کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری مجلس شورای اسلامی، چنین طرحی همواره مورد پیگیری نصف و نیمه بوده است. منادی سفیدان، این بار در پستی در صفحه اینستاگرام خود، اعلام کرده که ترویج و حفظ فرهنگ و زبانهای محلی و قومی گامی اساسی برای حمایت از حقوق اقلیتها و تضمین تنوع فرهنگی در کشور محسوب میشود. او افزوده است که تصویب نهایی و اجرای این طرح میتواند تأثیرات مثبتی بر افزایش درک و همکاری میان اقوام مختلف جامعه ایران داشته باشد و به حفظ و گسترش میراث فرهنگی و زبانی کشور یاری رساند.
طولانی ترین یک ماهه تاریخ!
منادی سفیدان در سال ۱۴۰۱ اعلام کرده بود که کمیسیون آموزش مجلس، فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی را مکلف کرده در عرض یک ماه، زبان محلی شهرها و استانها را مشخص کرده و محتوای آموزشی آنها را تهیه نماید! از آن روز بیش از دو سال میگذرد و این تنها سی روز تاریخ است که دو سال به درازا انجامیده است.
عجیبتر این که همان زمان منادی رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات از عدم همکاری خود امضا کنندگان طرح در به نتیجه رسیدن آن خبر داد که حتی برای جلسه ویژهای که درباره دفاع آنها از این طرح تشکیل شده بود، حاضر نشدهاند! در آن زمان گفته میشد وزارت آموزش و پرورش مکلف است تا از سال تحصیلی ۱۴۰۳–۱۴۰۲ ترتیبی اتخاذ کند تا ادبیات و زبانهای اقوام کشور متناسب با هر منطقه به صورت دو واحد اختیاری یعنی دو ساعت در هفته در پایههای هفتم و دهم آموزش داده شود.
سابقه بد مجلسیها در پیگیری طرح
سابقه مطرح شدن طرحهای مرتبط با اصل ۱۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، که به آموزش زبانهای محلی و قومی اشاره دارد، به سالهای مختلف بازمیگردد. در مراحل متعدد این طرح به هر دلیلی مطرح شده و به هر دلیلی اجرایی نشده است.
سال ۱۳۸۰: برای اولین بار و به صورت جدی و رسمی، طرح آموزش زبانهای محلی در مجلس ششم مطرح شد، اما در آن زمان این طرح به تصویب نرسید.
سال ۱۳۹۰: طرحی در مجلس نهم برای آموزش زبانهای محلی و قومی به تصویب رسید، اما به دلیل عدم اجرای آن، نتایج ملموسی نداشت.
سال ۱۳۹۶: مجدداً طرحی برای آموزش زبانهای محلی در مجلس دهم مطرح شد که اعلام شد به بررسیهای بیشتری نیاز دارد و دیگر پیگیری نشد.
سال ۱۴۰۰: طرح آموزش زبانهای محلی مجدداً در مجلس یازدهم مطرح شد و تعدادی از نمایندگان آن را امضا کردند.
سال ۱۴۰۱: این طرح دوباره مورد بررسی قرار گرفت و نمایندگان بیشتری به حمایت از آن پرداختند.
سال ۱۴۰۳: ...
بی محلی به شیوه نمایندگان محلی
با چنین سابقهای، اگر بگوییم که بیتوجهی اصلی به زبان محلی از سوی خود نمایندگان محلی و وکلای مناطق برخوردار از این زبانها که اتفاقاً از زبانهای بسیار مستحکم و با ادبیاتی بسیار قوی هستند، انجام گرفته، آیا بیراه گفتهایم؟ چه استاندارد و ضرورتی را رعایت نمیکنند که چنین موضوع مهمی که به ارتقاء فرهنگی کشور کمک شایانی میکند، اینگونه به محاق رفته و سردرگم بماند؟
بر اساس آمارها، حدود ۵۳ درصد از دانشآموزان کشورمان دو زبانه هستند و این میزان، نشاندهنده اهمیت برنامهریزی برای تحصیل به زبان مادری در کنار زبان فارسی است. اما همین طرح اگر دستاویزی سیاسی و بهانهای برای طرح موضوعات دیگر باشد، به همین شرایط تکراری دچار خواهد شد و نباید چندان امیدی بدان بست.
این بار هم در حالی که نمایندگان مجلس شورای اسلامی به بررسی لایحه بودجه ۱۴۰۴ مشغولند، اما چنین طرحی نیز مجدداً مطرح میشود. نمایندگانی که از تعطیل بودن ۴۵ ساله چنین اصلی در قانون اساسی گلایه دارند، حتماً میدانند که طرح مربوطه نیز از طریق خود آنها و همکاران سابقشان، ۲۳ سال است که بازی داده میشود و برآیندش هیچ به علاوه گرفتن زمان و صرف بودجه بیهوده در خانه ملت است. سابقه طرح آموزش زبانهای محلی در مجلس، با زبان بیزبانی میگوید که در کنار عوامل احتمالی دیگر، اما یک جای کار نمایندگان نیز ایراد دارد.