ما ایرانیان در میان آرزوها، امیدها و ناامیدیهای شخصی یا مشترک، یک حسرت مشترک نیز داریم. حسرتی که به نظر میرسد اکثریت جامعه ما با آن میسوزند و میسازند.
به گزارش خبرنگار سرویس اجتماعی تابناک، صحبت از یک حسرت مشترک در بین ما ایرانیان است. مساله ای که اصلا مساله نیست و پیش تر می توانست به راحتی حل شود؛ اکثر ما در برابر نزدیکترین فرد زندگیمان و عزیزترین فرد در حیاتمان، حرف یا حرفهای ناگفتهای داریم که جرات نکردهایم به زبان بیاوریم. علتش هر چه باشد، مهم نیست. مهم حسرتی است که از نبود گفتوگو و بلد نبودن آن یا یاد نگرفتنش در ما شکل گرفته و چه بسا همین حسرت، تبدیل به عقدههای رفتاری شود.
گفتوگو به عنوان یک ابزار اساسی در ایجاد و تقویت روابط اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی شناخته میشود. در این راستا، جامعهشناسان بر اهمیت تعاملات مؤثر در سطوح مختلف اجتماعی تأکید میکنند. یکی از این جامعهشناسان، با اشاره به چالشهای موجود در ایران، به بررسی تأثیر دولت بر فرهنگ گفتوگو و تعاملات اجتماعی پرداخته است.
اهمیت گفتوگو
گفتوگو نه تنها در روابط خانوادگی بلکه در تعاملات گروههای اجتماعی و ارتباط دولت با مردم نیز ضروری است. این تعاملات میتوانند به شکلگیری فهم مشترک، همبستگی اجتماعی و کاهش تنشها کمک کنند. اما در ایران، تمرکز منابع و تصمیمگیریها در دست دولت، فضای گفتوگو را محدود کرده است.
نتایج منفی عدم گفتوگو
نتیجه این وضعیت، افزایش پروندههای قضایی، طلاق و دیگر مشکلات اجتماعی است. عدم وجود یک بستر مناسب برای گفتوگو، به افزایش تنشها و کاهش همبستگی اجتماعی منجر میشود. در این شرایط، افراد به جای همکاری، به دنبال حل مشکلات خود از طریق نهادهای دولتی هستند و این وابستگی میتواند به بحرانهای عمیقتری منجر شود. این را اردشیر گراوند، پژوهشگر و صاحبنظر اجتماعی، در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی تابناک عنوان میکند و معتقد است: وقتی تمامی ابزارهای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و امنیتی در اختیار دولت باشد، افراد و گروههای اجتماعی عملاً انگیزهای برای گفتوگو و همکاری با یکدیگر نخواهند داشت. این وابستگی به دولت، موجب میشود که گروههای اجتماعی به جای یافتن نقاط مشترک، به رقابت و حتی تقابل با یکدیگر بپردازند.
نقش دولت در ترویج گفتوگو
دولتها میتوانند با ایجاد بسترهای مناسب، به ترویج فرهنگ گفتوگو کمک کنند. این شامل ایجاد فضاهای عمومی برای تبادل نظر، حمایت از سازمانهای غیردولتی و تشویق به مشارکت فعال شهروندان است. دولتها باید به جای تمرکز بر کنترل و نظارت، به تسهیل گفتوگو و تعاملات اجتماعی بپردازند.
دعوت به تمرین
این جامعهشناس از همه شهروندان دعوت میکند تا در تمرین گفتوگو با یکدیگر مشارکت کنند. این تمرین میتواند به تقویت روابط اجتماعی، کاهش تنشها و ایجاد جامعهای همدل و همکار منجر شود. در نهایت، ایجاد یک فرهنگ گفتوگو محور نیازمند همکاری همهجانبه دولت و مردم است.
گراوند، پژوهشگر و صاحبنظر اجتماعی، در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی تابناک درباره چالشها و ضرورتهای تعامل اجتماعی در ایران، به بررسی موانع و پیامدهای نبود فرهنگ گفتوگو پرداخت. وی تأکید کرد که ضعف در برقراری ارتباط سازنده میان افراد، گروههای اجتماعی، و حتی ارتباط میان مردم و دولت، از مهمترین دلایل گسترش مشکلات اجتماعی در ایران است.
گفتوگو ضرورت است
گراوند با اشاره به اهمیت تعامل در سطوح مختلف اجتماعی گفت: «گفتوگو یک ضرورت انکارناپذیر است؛ از روابط خانوادگی گرفته تا تعامل گروههای اجتماعی، ارتباط دولت با مردم و حتی روابط بینالمللی. هرکدام از این سطوح نیازمند بستری مناسب برای شکلگیری ارتباطات مؤثر هستند. اما در ایران، بهدلیل تمرکز منابع و تصمیمگیریها در دست دولت، این فضا محدود شده است. مردم بهجای همکاری با یکدیگر، نگاهشان به دولت دوخته شده و بهنوعی همهچیز از مجرای دولت تعریف میشود.»
نبود فلسفه زیستن مشترک
این پژوهشگر اجتماعی همچنین به موضوع ازدواج و طلاق اشاره کرد و گفت: «یکی از مشکلات اصلی نظام اجتماعی ما، نبود یک فلسفه زیستن مشترک است. ما هنوز نتوانستهایم ارزشها و اهداف متعالی را در جامعه نهادینه کنیم. مدارس، دانشگاهها، خانوادهها و سایر نهادهای فرهنگی و اجتماعی در این زمینه عملکرد موفقی نداشتهاند. به همین دلیل، بسیاری از افراد در مسیر زندگی خود دچار سردرگمی هستند و نمیدانند اهداف و اولویتهای اصلیشان چیست.» وی با ارائه آماری گفت: «برای مثال، نرخ مشارکت اجتماعی زنان در ایران طی سالهای اخیر افزایش یافته، اما این افزایش بهدلیل بلوغ آگاهانه نبوده، بلکه بهدلیل شرایط اجتماعی و اقتصادی بوده است. ما نیازمند بازنگری در رویکردهای فرهنگی و اجتماعی خود هستیم تا بتوانیم این تغییرات را بهسمت اهداف متعالی هدایت کنیم.»
ضرورت بازسازی روابط اجتماعی
اردشیر گراوند در ادامه سخنان خود، بر اهمیت بازسازی روابط میان مردم تأکید کرد و گفت: «در جامعهای که افراد نتوانند با یکدیگر تعامل کنند، شکوفایی فردی و اجتماعی ممکن نیست. شکوفایی فردی تنها زمانی معنا پیدا میکند که افراد در کنار دیگران رشد کنند و این رشد متقابل باشد. در غیر این صورت، یک فرد موفق اما منزوی، نمیتواند تأثیری مثبت بر جامعه بگذارد و خود نیز از شکوفایی جمعی محروم میماند.» او همچنین هشدار داد: «اگر جامعهای فلسفه زیستن مشترک نداشته باشد، افراد در مسیر زندگی خود دچار انزوا یا رفتارهای ناسازگار میشوند. این وضعیت موجب افزایش آمار طلاق، بیکاری، اعتیاد و سایر آسیبهای اجتماعی میشود. جامعه ما باید بهسوی خلق ارزشهای مشترک حرکت کند و این تنها از طریق تقویت فرهنگ گفتوگو و تعامل سازنده ممکن است.»
راهکارهای پیشنهادی
اردشیر گراوند در پایان این گفتوگو، به ارائه راهکارهایی برای بهبود وضعیت اجتماعی پرداخت و گفت: «ایجاد بستری برای گفتوگو در سطوح مختلف اجتماعی، بازنگری در سیاستهای متمرکز دولت، و توانمندسازی نهادهای مردمی از جمله اقداماتی است که میتواند به بهبود وضعیت تعاملات اجتماعی کمک کند. همچنین، نظام آموزشی و رسانهها باید نقش فعالی در ترویج ارزشهای مشترک و اهداف متعالی ایفا کنند.» این پژوهشگر تأکید کرد که بدون تغییر در نگاه و عملکرد اجتماعی، چالشهای موجود همچنان پابرجا خواهند ماند و جامعه بهسوی تنشهای بیشتر حرکت خواهد کرد.