به گزارش سرویس علم و فناوری تابناک، با پیشرفت فناوری و دیجیتالی شدن میدانهای نبرد، اهمیت جنگ الکترونیک به طور چشمگیری افزایش یافته است. این حوزه اکنون به یک رکن استراتژی نظامی تبدیل شده و به کشورها امکان میدهد درگیریها را با کنترل محیط الکترومغناطیسی به نفع خود هدایت کنند.
دستهبندی جنگ الکترونیک
جنگ الکترونیک به سه دسته اصلی تقسیم میشود:
۱. حمله الکترونیک (EA): استفاده از انرژی الکترومغناطیسی برای تخریب یا از کار انداختن تجهیزات دشمن، مانند اختلال رادار یا استفاده از موشکهای ضد تشعشع.
۲. حفاظت الکترونیک (EP): حفاظت از سامانههای خودی در برابر فعالیتهای جنگ الکترونیک دشمن، برای حفظ عملکرد سیستمهای ارتباطی، ناوبری و حسگرها.
۳. پشتیبانی الکترونیک (ES): شناسایی، تشخیص و مکانیابی انتشارهای الکترومغناطیسی دشمن برای ارائه اطلاعات حیاتی جهت تصمیمگیری.
تاریخچه و تکامل جنگ الکترونیک
ریشههای جنگ الکترونیک به جنگهای جهانی اول و دوم بازمیگردد که در آن از روشهای ابتدایی اختلال رادار و شنود سیگنال استفاده میشد. اما دوران جنگ سرد نقطه عطفی در توسعه قابلیتهای EW بود، زیرا ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی به شدت روی فناوریهای پیشرفته برای مقابله با سیستمهای نظامی یکدیگر سرمایهگذاری کردند.
نقش حیاتی EW در جنگهای مدرن
با گسترش سریع فناوریهای دیجیتال و افزایش وابستگی به سیستمهای شبکهای، اهمیت جنگ الکترونیک بیشتر شده است. درگیریهای مدرن اغلب به توانایی تسلط بر طیف الکترومغناطیسی وابستهاند. برای مثال، اختلال در سامانههای ارتباطی دشمن میتواند قابلیتهای فرماندهی و کنترل آنها را مختل کند، در حالی که حفاظت از سامانههای خودی استمرار عملیات را تضمین میکند.
ابزارهایی برای تسلط بر طیف الکترومغناطیسی
فناوریهای حمله الکترونیکی (EA)
حمله الکترونیکی شامل عملیات تهاجمی برای اختلال یا نابودی سیستمهای الکترونیکی دشمن است. فناوریهای اصلی این حوزه عبارتاند از:
۱. سیستمهای پارازیت:
این دستگاهها سیگنالهای الکترومغناطیسی منتشر میکنند تا در رادار، ارتباطات یا سیستمهای ناوبری دشمن اختلال ایجاد کنند. بهعنوان مثال، پارازیت رادار میتواند سیستمهای پدافند هوایی دشمن را کور کند و مانع از شناسایی و ردیابی هواپیماهای ورودی شود.
نمونه: سیستم پارازیت تاکتیکی AN/ALQ-۹۹، مورد استفاده در هواپیمای EA-۱۸G Growler نیروی دریایی ایالات متحده، قادر است رادار و سیستمهای ارتباطی دشمن را مختل کند و از نیروهای خودی در مأموریتها محافظت کند.
۲. موشکهای ضد رادار (ARMs):
این موشکها انتشارهای الکترومغناطیسی رادارهای دشمن را شناسایی و به سمت آنها هدایت میشوند و با نابودی آنها توانایی دشمن برای شناسایی و ردیابی تهدیدات را خنثی میکنند.
نمونه: AGM-۸۸ HARM (موشک ضد رادار با سرعت بالا) که توسط ارتش ایالات متحده استفاده میشود و در برخی جنگها برای هدف قرار دادن و نابودی سیستمهای راداری به کار گرفته شده است.
۳. تسلیحات انرژی هدایتشده (DEWs):
فناوریهای نوظهوری مانند مایکروویوهای پرقدرت و لیزرها تجهیزات الکترونیکی را بدون تخریب فیزیکی از کار میاندازند.
- نمونه: پروژه CHAMP، توسعهیافته توسط نیروی هوایی ایالات متحده، از مایکروویوهای پرقدرت برای از کار انداختن سیستمهای الکترونیکی در یک منطقه هدف استفاده میکند و زیرساختها را سالم باقی میگذارد.
فناوریهای حفاظت الکترونیکی (EP)
حفاظت الکترونیکی برای ایمنسازی سیستمهای خودی در برابر فعالیتهای EW دشمن طراحی شده است. فناوریهای کلیدی عبارتاند از:
۱. پرش فرکانس:
این تکنیک با تغییر سریع فرکانسهای ارتباطی، از دخالت یا شنود دشمن جلوگیری میکند.
- نمونه: سیستم SINCGARS (سیستم رادیویی تک کاناله زمینی و هوابرد) ارتش ایالات متحده از پرش فرکانس برای اطمینان از ارتباطات امن و قابلاعتماد در محیطهای مورد مناقشه استفاده میکند.
۲. رادار با احتمال کم رهگیری (LPI):
این رادارها سیگنالهایی ارسال میکنند که شناسایی آنها برای دشمن دشوار است و خطر هدف قرار گرفتن توسط حمله الکترونیکی را کاهش میدهند.
- نمونه: رادار AN/APG-۸۱ که در جنگنده F-۳۵ Lightning II استفاده میشود و از فناوری LPI برای کاهش امکان شناسایی توسط حسگرهای دشمن بهره میبرد.
۳. محافظت و تقویت:
اقدامات فیزیکی و الکترونیکی برای محافظت از تجهیزات در برابر تداخل الکترومغناطیسی، مانند پالسهای الکترومغناطیسی (EMPs) یا مایکروویوهای پرقدرت، انجام میشود.
- نمونه: خودروها و هواپیماهای نظامی اغلب با محافظهایی تجهیز میشوند تا سیستمهای الکترونیکی آنها در برابر EMPهای ناشی از انفجارهای هستهای یا تسلیحات تخصصی محافظت شوند.
فناوریهای پشتیبانی الکترونیکی (ES)
پشتیبانی الکترونیکی به جمعآوری اطلاعات از انتشارهای الکترومغناطیسی دشمن اختصاص دارد. فناوریهای کلیدی عبارتاند از:
۱. سیستمهای اطلاعات سیگنال (SIGINT):
این سیستمها ارتباطات، رادار و سیگنالهای الکترونیکی دشمن را شناسایی، رهگیری و تحلیل میکنند تا تهدیدات و آسیبپذیریها مشخص شوند.
نمونه: هواپیمای EP-۳E Aries II نیروی دریایی ایالات متحده مجهز به سیستمهای SIGINT است که سیگنالهای الکترونیکی دشمن را جمعآوری و تحلیل میکند و اطلاعات حیاتی برای عملیات نظامی ارائه میدهد.
۲. تحلیلگرهای طیفی:
این ابزارها طیف الکترومغناطیسی را برای شناسایی و طبقهبندی انتشارهای دشمن پایش میکنند و آگاهی موقعیتی آنی ارائه میدهند.
- نمونه: AN/PRD-۱۳ (V) ۱، یک تحلیلگر طیفی قابل حمل که توسط ارتش ایالات متحده برای شناسایی و مکانیابی سیگنالهای دشمن در میدان استفاده میشود.
۳. سیستمهای تعیین جهت (DF):
این سیستمها منبع انتشارهای دشمن را شناسایی میکنند و امکان هدفگیری دقیق برای حمله الکترونیکی یا حملات فیزیکی را فراهم میآورند.
- نمونه:سیستم تاکتیکی AN/TRQ-۳۲ (V) ۲ ارتش ایالات متحده که سیگنالهای ارتباطی دشمن را مکانیابی کرده و دادههای هدفگیری برای اقدامات متقابل ارائه میدهد.
فناوریهای نوظهور
پیشرفتهای هوش مصنوعی (AI)، یادگیری ماشین و سیستمهای خودکار در حال تغییر بنیادین جنگ الکترونیک هستند. الگوریتمهای مبتنی بر AI میتوانند دادههای گسترده الکترومغناطیسی را تحلیل و الگوهای دشمن را شناسایی کنند.
چالشها، روندهای آینده و پیامدهای استراتژیک جنگ الکترونیک
چالشهای جنگ الکترونیک
۱. پیشرفت سریع فناوریها: نوآوریهای مداوم در الکترونیک، محاسبات و هوش مصنوعی فرصتها و تهدیدهایی را ایجاد کردهاند. در حالی که فناوریهای جدید قابلیتهای EW را افزایش میدهند، به دشمنان نیز امکان توسعه اقدامات متقابل را میدهند و رقابت تسلیحاتی پیچیدهتری شکل میگیرد.
۲. تراکم طیف فرکانسی: شلوغی طیف الکترومغناطیسی به دلیل استفادههای نظامی و غیرنظامی، شناسایی و هدفگیری سیگنالهای دشمن را دشوار میکند و احتمال ایجاد اختلال در سامانههای خودی یا بیطرف را افزایش میدهد.
۳. همگرایی جنگ سایبری و الکترونیک: ادغام این دو حوزه، نقاط ضعف جدیدی ایجاد کرده است که دشمنان میتوانند برای اختلال در سامانههای EW یا تقویت حملات سایبری از آنها استفاده کنند.
۴. هزینه و پیچیدگی: توسعه و استفاده از سیستمهای پیشرفته EW نیازمند منابع مالی و فنی قابلتوجه است که برای کشورهای کوچک یا سازمانهای با بودجه محدود، چالشبرانگیز است.
۵. دشمنان تطبیقپذیر: دشمنان به طور مداوم تاکتیکها و رویههای خود را برای مقابله با اقدامات EW تغییر میدهند، که نیازمند نوآوری و انعطافپذیری مداوم است.
روندهای آینده در جنگ الکترونیک
۱. هوش مصنوعی و یادگیری ماشین: این فناوریها نقش اساسی در تحلیل دادههای الکترومغناطیسی، خودکارسازی تصمیمگیری و بهبود دقت حملات الکترونیک خواهند داشت. همچنین توانایی پیشبینی و مقابله با فعالیتهای EW دشمن را تقویت میکنند.
۲. سلاحهای انرژی متمرکز: توسعه میکروویوهای پرقدرت و لیزرها قابلیتهای جدیدی برای از کار انداختن تجهیزات دشمن بدون تخریب فیزیکی فراهم میکند و هزینهها و خسارات جانبی را کاهش میدهد.
۳. سامانههای خودکار و بدون سرنشین: پهپادها و رباتهای مجهز به قابلیتهای EW انعطافپذیری بیشتری در عملیات، بهویژه در محیطهای خطرناک، ایجاد میکنند.
۴. فناوریهای کوانتومی: محاسبات و حسگرهای کوانتومی میتوانند انقلابی در پردازش و شناسایی سیگنالها ایجاد کنند، هرچند این فناوریها هنوز در مراحل اولیه توسعه قرار دارند.
۵. عملیات یکپارچه چندبعدی: EW بیش از پیش با حوزههای دیگر جنگ، از جمله سایبری، فضایی و عملیاتهای سنتی، ادغام خواهد شد تا رویکردی هماهنگ و جامع در درگیریهای مدرن ایجاد کند.
پیامدهای استراتژیک جنگ الکترونیک
۱. تسلط بر طیف الکترومغناطیسی: کنترل این طیف اکنون به عاملی حیاتی در موفقیت نظامی تبدیل شده است. کشورهایی که بتوانند بهطور مؤثر از این حوزه بهرهبرداری کنند، برتری قابلتوجهی در درگیریهای آینده خواهند داشت.
۲. بازدارندگی و تشدید درگیریها: قابلیتهای EW میتوانند بهعنوان عاملی بازدارنده عمل کنند، اما ممکن است به تشدید درگیریها، بهویژه در صورت هدفگیری زیرساختهای حیاتی یا شبکههای غیرنظامی، منجر شوند.
۳. جنگ نامتقارن: بازیگران غیردولتی و کشورهای کوچک میتوانند از فناوریهای EW با هزینه پایین برای مقابله با ارتشهای پیشرفته استفاده کنند و توازن قوا را در جنگهای نامتقارن تغییر دهند.
۴. تحولات قدرت جهانی: توسعه و استقرار قابلیتهای پیشرفته EW دینامیک قدرت جهانی را تغییر میدهد. کشورهایی مانند ایالات متحده، چین و روسیه سرمایهگذاریهای عظیمی برای حفظ برتری استراتژیک در این حوزه انجام میدهند.
سامانه مجید در رژه روز ارتش در 29 فروردین 1400