صنعت موسیقی یکی از حوزههایی است که همواره با فرهنگ، احساسات و جوهر انسانی پیوند داشته است. این صنعت بهویژه در زمینه اجراهای زنده یا همان کنسرتها جایگاه ویژهای پیدا کرده است. کنسرتهایی که برای بسیاری از مخاطبان تبدیل به یک تجربه حسی و موسیقایی بیبدیل میشود. اما آیا در وضعیت کنونی کنسرتهای ایران، این تجربه همچنان بینظیر و با کیفیت باقی مانده است؟
به گزارش سرویس فرهنگی تابناک، در سالهای اخیر، شاهد روندی در این صنعت هستیم که سؤالهایی را مطرح میکند؛ سؤالاتی مانند اینکه آیا کنسرتها تنها بهعنوان رویدادهایی برای سرگرم کردن مخاطب و کسب درآمد از این طریق برگزار میشوند؟ آیا واقعاً توجهی به کیفیت اجرای هنرمندان و محتوای موسیقی وجود دارد یا اینکه این تنها یک بازی تجاری است؟
یکی از مشکلات عمده که در بررسی کنسرتهای ایرانی مشاهده میشود، توجه به کمیت به جای کیفیت است. در بسیاری از موارد، شاهد این هستیم که برخی از خوانندگان و گروههای موسیقی در طول یک ماه چندین کنسرت برگزار میکنند. این اجراهای مکرر که عمدتاً با هدف مارکتینگ و تجارت صورت میگیرد، بهویژه در تبلیغات رسانهای، بهعنوان نشانهای از «شکوفایی صنعت موسیقی» مطرح میشود.
در حالیکه شاید تعداد بالای کنسرتها نمایانگر یک رونق تجاری باشد، واقعیت این است که این شکوفایی در بسیاری از موارد تنها به لحاظ کمی است، نه کیفی. بسیاری از مخاطبان که بلیتهای گرانقیمت خریداری میکنند، پس از کنسرتها متوجه میشوند که کیفیت اجرا و محتوای موسیقی، در مقایسه با تبلیغات، پایینتر از انتظارهایشان بوده است. این نوع اجراهای سطحی که بیشتر به سرگرمی میپردازند تا ارائه یک تجربه هنری و موسیقایی ماندگار، باعث کاهش رضایت مخاطب و بهویژه کسانی میشود که به دنبال تجربهای اصیل و هنری در کنسرتها هستند.
در دنیای موسیقی حرفهای، یکی از مهمترین عوامل حفظ و ارتقای کیفیت صدا و اجرا، تمرینات مستمر و بهرهمندی از مربیان تخصصی است. خوانندگان معتبر و گروههای موسیقی بزرگ در سراسر دنیا همیشه برای حفظ سطح بالا و بدون نقص اجراهای خود از مربیان آواز و برنامههای تمرینی سخت استفاده کردهاند. این موضوع تنها به حفظ سلامت صدای آنها کمک نمیکند، بلکه باعث میشود آنها بتوانند در هر کنسرت و اجرا به بهترین شکل ممکن عمل کنند.
در مقایسه با خوانندگان جهانی مانند "سلن دیون"، "اد شیرن" یا "ادل" که همواره تحت نظر مربیان آواز و با برنامههای تمرینی ویژه به اجراهای خود میپردازند، بسیاری از خوانندگان ایرانی از چنین روندهایی غافل هستند. این خوانندگان مطرح جهانی، که هنر خود را با تلاش و تمرینهای مستمر ارتقا میدهند، بهطور مداوم بر روی تکنیکهای آواز، هماهنگی با ارکستر، و جزئیات فنی کار خود تمرکز دارند. آنها میدانند که تنها با استعداد طبیعی نمیتوان در دنیای پررقابت موسیقی جهانی جایگاهی ثابت پیدا کرد.
این در حالی است که در ایران، بسیاری از خوانندگان بهویژه در سطوح پایینتر و حتی برخی از خوانندگان مشهور، بدون داشتن مربی آواز و تمرینات فنی مناسب، وارد صحنه میشوند. این مسئله باعث میشود که کیفیت اجرای آنها در کنسرتها بهشدت تحت تاثیر قرار بگیرد و نتوانند تجربهای با استانداردهای جهانی به مخاطبان خود ارائه دهند.
در ایران، بسیاری از خوانندگان پس از رسیدن به جایگاه خاصی، بهویژه در برگزاری کنسرتها، احساس میکنند که نیازی به آموزشهای بیشتر ندارند. این رویکرد بهویژه زمانی که کیفیت اجرای آنها دچار افت میشود، بیشتر مشهود است. زمانی که فیلمهایی از اجراهای ضعیف منتشر میشود، شاهد واکنشهایی هستیم که خوانندگان مدعی میشوند که باید اجرا را بهعنوان یک «پروسه» دید. آنها از مخاطبان و رسانهها میخواهند تا به جنبههای مثبت اجرا توجه کنند، بدون اینکه نقدی به بخشهای ضعیف اجرای خود، وارد بدانند.
در این میان، این سؤال مطرح میشود که آیا کنسرت، که مخاطبان بهدنبال تجربهای بینقص از یک اجرای زنده هستند، جایی برای تمرین و خطا دارد؟ مردم برای دیدن کنسرت به سالنها میروند و بیصبرانه منتظر اجرای باکیفیت خوانندگان خود هستند. آنها نمیخواهند فقط بخشی از اجرا خوب باشد؛ بلکه از ابتدا تا انتهای کنسرت، انتظار دارند که همهچیز در سطحی عالی باشد. اگر بعد از پایان کنسرت، خواننده بخواهد به ارزیابی شخصی بپردازد و بگوید که "ده درصد از اجرا ضعیف بود" آیا مخاطبان باید آن بخش از پول بلیت را بازپس گیرند؟ مسلماً چنین چیزی در دنیای واقعی هنر اتفاق نمیافتد.
موضوع دیگری که بهشدت در اجراهای کنسرتهای ایرانی مطرح است، استفاده از «پلیبک» به جای اجرای زنده است. این اتفاق در حالی رخ میدهد که بسیاری از خوانندگان در ایران، حتی بخشهایی از آنچه که ادعا میکنند بهترین بخش اجرای آنهاست، بهطور کامل از روی ضبط صدا اجرا میکنند.
در جهانی که هر کنسرت تبدیل به تجربهای زنده و بینقص میشود، استفاده از پلیبک در ایران بهعنوان یک راهحل برای رفع نواقص صدای زنده و ضعفهای اجرا، یک تناقض آشکار است. این روش در حقیقت یک فریب هنری است که بهجای توجه به کیفیت واقعی اجرا، تنها ظاهر کار را حفظ میکند. در حالیکه باید بهدنبال بهبود مستمر در اجرای زنده بود، استفاده از پلیبک میتواند احساس فریب را در دل مخاطب ایجاد کند.
در کنار این مشکلات فنی و اجرایی، مساله دیگری که در کنسرتها مطرح است، توجه بیش از حد به ظاهر خوانندگان و پوشش آنهاست. بسیاری از خوانندگان ایرانی برای جلب توجه بیشتر، از پوششهای عجیب و غریب استفاده میکنند. این لباسها و ظاهر شاید برای برخی از طرفداران جذابیت داشته باشد، اما در حقیقت بهجای تمرکز بر هنر و اجرا، بیشتر بر جذابیت ظاهری خواننده تاکید دارد.
در دنیای موسیقی، مخاطبان به دنبال هنرمندانی هستند که علاوهبر داشتن ظاهر زیبا، کیفیت اجرایی برجستهای نیز ارائه دهند. در ایران، با توجه به فرهنگ و هویتهای مختلف، جوانان و نوجوانانی که به این خوانندگان به عنوان الگو نگاه میکنند، گاهاً درک درستی از هنر و کیفیت موسیقی ندارند. آنها ممکن است بیشتر به ظاهر و لباسهای خوانندگان توجه کنند تا کیفیت و محتوا. این موضوع باعث میشود که برخی خوانندگان به اشتباه گمان کنند که اجرایی خوب، تنها نیازمند ظاهر جذاب است و هر نقصی در اجرا بهراحتی از دید مخاطبان نادیده گرفته میشود.
در بسیاری از کنسرتها، شاهد آن هستیم که خوانندگان بیشتر از آنکه به کیفیت موسیقی و محتوای ترانهها توجه کنند، در پی ایجاد لحظاتی شاد و پرانرژی برای مخاطب خود هستند. این رویکرد، اگرچه برای برخی از مخاطبان جذاب و سرگرمکننده است، اما برای کسانی که به دنبال یک تجربه موسیقایی واقعی و عمیق هستند، غالباً ناامیدکننده است. بسیاری از خوانندگان و گروهها، بهجای تمرکز بر روی کیفیت آواز و هماهنگی با ارکستر، بیشتر سعی دارند که از ذائقه مخاطب استفاده کرده و با یکسری ترفندهای ظاهری یا خلق لحظاتی احساسی، خود را در دل تماشاگران جا دهند. این رویکرد باعث میشود که گاهی اجرای موسیقی به یک نمایش سرگرمکننده تبدیل شود و ویژگیهای اصلی آن که همان هنر و کیفیت صدا است، نادیده گرفته شود.
در بسیاری از کنسرتها، نورپردازی پیچیده و جلوههای ویژه بصری گاهی به اندازه یا حتی بیشتر از خود موسیقی اهمیت پیدا میکنند. استفاده از پروژکتورها، نمایشهای ویدئویی با تصاویر و گرافیکهای متحرک، و دکورهای پیچیده باعث میشود که تماشاگران بیشتر به جنبههای بصری مانند رباتهای نوری، نمایشگرهای OLED یا سیستمهای تصویری سهبعدی توجه کنند تا به خود اجرای موسیقی. این تکنولوژیها و جلوههای بصری به تجربهای سینمایی یا تکنولوژیک در کنسرتها تبدیل میشوند که گاهی عمق و کیفیت هنری اجرا را تحت تأثیر قرار میدهند، بهطوریکه توجه تماشاگر از موسیقی به جنبههای بصری معطوف میشود.
علاوه بر این حالتها و رفتارهای عجیب و غریب بعضی از این افراد کل برنامه را تحت تأثیر قرار می دهد و مخاطبان را می آزارد. براستی باید از آنها پرسید آیا حاضرند مهمان کنسرت خود باشند و برای دیدن حالت های مشابه خود در دیگران پول صرف کنند؟
با وجود تمام این مشکلات، نباید فراموش کرد که در بین خوانندگان ایرانی، افرادی هستند که بهطور جدی به کیفیت موسیقی و اجرای خود توجه دارند. خوانندگانی که نهتنها در زمینه موسیقیِ ضبطی بلکه در زمینه اجرای زنده نیز موفق بودهاند. البته این هنر و مسئولیتپذیری تعداد کمی از خوانندگانی است که روی صحنه میروند و خصوصا نسل تازهوارد توجه چندانی به کیفیت ندارند، اغلب ترانه بیمحتوایی را بد ضبط میکنند و بدتر اجرای زنده.
در نهایت، صنعت موسیقی ایران باید به جای توجه به زرق و برق ظاهری، به جلب اعتماد مخاطبان و ارتقای کیفیت هنری بپردازد. اگر خوانندگان و برگزارکنندگان کنسرتها بتوانند این رویکرد جدید را در نظر بگیرند، میتوانند گامی بزرگ در جهت ارتقای کیفیت موسیقی ایران بردارند.
*ایمان کوچکی
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.