از طرفی در فضای درون رژیم صهیونیستی دودستگی و هرج و مرج سیاسی عظیمی برپاست. والدین و بستگان گروگانها از این توافق بهشدت خوشحال هستند، احزاب میانه و چپیها و حتی خود نتانیاهو این توافق را صرفاً یک توافق میدانند ولی دستراستیهایی مثل بنگویر و اسموتریچ از این توافق بهشدت عصبانی هستند. بنگویر حتی تهدید کرده بهزودی از دولت نتانیاهو کنارهگیری خواهد کرد و به این ترتیب ممکن است دولت نیمبند بیبی فروبپاشد.
به گزار تابناک به نقل از روزنامه قدس؛ با این نگاه، یک سؤال بزرگ اذهان را درگیر کرده است: آیا پس از تبادل اسرا، نتانیاهو حملات به غزه را از سر خواهد گرفت؟
تصمیم نتانیاهو برای موافقت با آتشبس در هر درگیری، ازجمله درگیری اخیر، معمولاً ناشی از تعامل پیچیده عوامل داخلی، بینالمللی و نظامی است. اما مهمترین عوامل دخیل در این تصمیم را میتوان موارد زیر در نظر گرفت:
فشار بینالمللی
اسرائیل اغلب با فشار از سوی ایالات متحده، اتحادیه اروپا و سایر متحدان کلیدی برای کاهش تنش روبهرو بوده است. هرچند این فشارها در ابتدای کار کاملاً نمایشی و صوری بود اما با بالا رفتن تلفات غیرنظامیان در غزه و اعتراضات گسترده جهانی، آش آنقدر شور شد که حتی آشپزی مثل بایدن و ایالات متحده هم شاکی شد. از طرفی بالا آمدن ترامپ زمینه را برای تلاش بیشتر تیم بایدن فراهم کرد تا دموکراتها بتوانند با دستاوردی حداقلی در منطقه از قدرت خداحافظی کنند.
در کنار ایالات متحده که انتقادهای نمایشی داشت، سازمان ملل و افکار جهانی اما فشارهای واقعی زیادی بر رژیم اسرائیل وارد کردند. افزایش درخواستهای بینالمللی برای آتشبس، ازجمله از سوی سازمان ملل، میتواند انزوای دیپلماتیک ایجاد کند و نتانیاهو را برای نشان دادن پاسخگویی تحت فشار قرار دهد. این فشارها بهويژه پس از صدور حکم بازداشت نتانیاهو که برای نخستین بار در تاریخ این رژیم اتفاق میافتاد، بیشتر هم شد.
معادلات نظامی
یکی از دلایلی که رژیم صهیونیستی برای پذیرش آتشبس عنوان کرده این است که توانسته به حماس ضربه جدی وارد کند. این رژیم اغلب ادعا میکند افسارگسیختگی نظامیاش با هدف کاهش تواناییهای گروههای مقاومت، اعم از زرادخانههای راکتی یا ساختارهای فرماندهی انجام میشود. اسرائیل ادعا میکند این اهداف به میزان کافی برآورده شدهاند، پس طولانی شدن درگیری ممکن است غیرضروری یا غیرمولد تلقی شود.
از طرفی یک نزاع طولانی مدت خطر کشیده شدن دوباره بازیگران منطقهای مانند حزبالله به میدان درگیری و ایجاد بیثباتی گستردهتر را در پی دارد. آتشبس به اجتناب از چنین سناریوهایی کمک میکند. همچنین آتشبسها اغلب به هر دو طرف اجازه میدهد توان خود را بازیابی کنند.
ارتش اشغالگر میتواند از این مکث برای آماده شدن برای عملیاتهای آینده یا تنظیم دوباره راهبرد خود استفاده کند.
هرچند این مکث مانند چاقویی دولبه به حماس و مقاومت فلسطین هم اجازه بازیابی بخشی از توان رزمی را میدهد.
هرج و مرج داخلی
صهیونیستها هرچند ذاتاً متجاوز و طرفدار ضربات نظامی قوی هستند، اما وقتی با ناامنی دائمی مواجه میشوند حاضر نیستند آسایش خود را قربانی کنند. به همین دلیل است که در صورت تداوم حملات موشکی و اختلال در زندگی روزمره، از تشدید تنش خسته میشوند و تابآوری کافی برای نزاعهای بلندمدت را ندارند.همچنین نبرد ۱۶ماهه با غزه که به ورود دیگر هستههای مقاومت هم منجر شد سبب استیصال و فلجشدگی اقتصادی رژیم بهویژه در جنوب شده است. میزان خسارات وارده در نتیجه تعطیلی بندر ایلات آنقدر مهم هست که صهیونیستها از ادامه تنش ناخرسند شوند و بهدنبال آتشبس باشند.
معاملات تبادل زندانیان
در نتیجه آتشبس انجام شده دستکم یکی از اهداف نتانیاهو در حمله به غزه که آزادی گروگانها بود برآورده خواهد شد. بههمین دلیل حداقل میتوانیم امیدوار باشیم اسرائیل موقتاً اقدامات نظامی را در ازای بازگرداندن گروگانها یا اسیران متوقف میکند. اما در واقع این امر یک امتیاز بزرگ برای مقاومت است که پس از ۱۶ماه هنوز توان چانهزنی خود را حفظ کرده و در میز مذاکره حداقل دست برابر را دارد.
احتمال حمله دوباره هست؟
هرچند بهجز نارضایتی احزاب رادیکال راست، در مجموع این آتشبس به نفع نتانیاهو هم است و امکان خروج او از باتلاق غزه را فراهم میکند اما این امکان وجود دارد که او پس از تبادل زندانیان، حملات خود را به غزه از سر بگیرد، بهویژه با توجه به عواملی که قبلاً مورد بحث قرار گرفت. برای عملیاتی شدن این احتمال میتوان دلایل زیر را مطرح کرد:
تنفس تاکتیکی
رژیم صهیونیستی ممکن است به آتشبس و تبادل اسرا به عنوان یک آرامش موقت نگاه کند تا ارتش اسرائیل اجازه پیدا کند وضعیت را ارزیابی کند، مهمات را دوباره ذخیره کرده و برای حمله احتمالی آینده آماده شود. بهویژه اینکه میدانیم سامانههایی مثل گنبد آهنین عملاً از گردونه جنگ حذف شدهاند و زمانی لازم است تا انبارهای این سامانه دوباره شارژ شود. اگر نتانیاهو مبادله را به عنوان یک فصل پایان یافته ببیند، ممکن است دریچهای برای اقدام نظامی دوباره برای مقابله با تهدیدات حل نشده ببیند.
فشار رادیکالها
نتانیاهو ممکن است محاسبه کند از سرگیری حملات میتواند وجهه او را به عنوان یک رهبر قدرتمند تقویت کند، بهویژه اینکه در حال حاضر موقعیت سیاسی او متزلزل است و در تبادل زندانیان با انتقادهای زیادی مواجه شده است. در ادامه همین تزلزل، اعضای ائتلاف جناح راست او ممکن است فشار بیاورند و او را مجبور به اقدام قاطع کنند.
پویایی منطقهای و راهبردی اگر نتانیاهو افزایش نفوذ ایران در غزه یا هماهنگی با حزبالله را خطرناک ببیند، ممکن است به عنوان بخشی از یک راهبرد گستردهتر علیه دشمنان منطقهای، درگیری را تشدید کند. در ادامه همین وضعیت منطقهای مسئله حمایتهای آمریکا هم مهم است. اگر اسرائیل محاسبه کند که توجه جهانی از غزه دور شده، ممکن است بتواند حمایت دونالد ترامپ را بدست آورده و با ترس کمتری از واکنش فوری دیپلماتیک عمل کند.از طرفی دولت اشغالگر همواره ادعای ایجاد بازدارندگی داشته است. اگر نتانیاهو به این نتیجه برسد که تبادل زندانیان، او و ارتش را خیلی ضعیف کرده، ممکن است اقدامات نظامی را برای تثبیت دوباره سلطه از سر بگیرد. سوابق نتانیاهو نشان میدهد او برای حفظ موقعیت سیاسی خود حاضر است هر کاری بکند و حتی در شرایط فعلی که عملاً از سه جبهه بینالمللی، داخلی و قضایی زیر فشار است هم نمیتوان مطمئن بود دست به قتلعام دیگری در غزه نزند.
ترامپ و نسبتش با غرب آسیا
روی کار آمدن ترامپ هم ممکن است به نتانیاهو در ماجراجوییهای دوباره کمک کند. ترامپ همواره خود را به عنوان یکی از سرسختترین متحدان اسرائیل معرفی کرده است و از حق این رژیم برای اشغال بیشتر و اقداماتی مانند انتخاب بیتالمقدس به عنوان پایتخت حمایت میکند. اگر اسرائیل تجدید عملیات نظامی را برای امنیت خود توجیه کند، ترامپ احتمالاً هم در میدان و هم در فضای دیپلماتیک از آن حمایت خواهد کرد.
همچنین سیاست خاورمیانهای ترامپ در دوران ریاست جمهوریاش بهشدت بر مقابله با نفوذ ایران ازجمله از طریق اقداماتی مانند توافق آبراهام متمرکز بود. اگر عملیات اسرائیل در غزه به عنوان بخشی از تلاش گستردهتر برای مهار حماس مورد حمایت ایران یا گروههای نیابتی آن باشد، ترامپ احتمالاً آن را تأیید میکند.
ترامپ برای حمایت مسیحیان انجیلی و محافظهکاران طرفدار اسرائیل در ایالات متحده ارزش قائل است و به همین دلیل ممکن است از اقدامات نظامی اسرائیل حمایت کند. موضع قاطعانه در حمایت از نتانیاهو میتواند بر این پایگاه رأی مؤثر باشد و وجهه ترامپ را به عنوان مدافع منافع اسرائیل تقویت کند. با این حال، اگر این عملیات منجر به تلفات غیرنظامی قابل توجه و محکومیت جهانی شود، ترامپ ممکن است حمایت عمومی خود را برای جلوگیری از بیگانه کردن میانهروها یا پیچیده کردن روابط ایالات متحده در منطقه کاهش دهد.
ترامپ به خاطر علاقهاش به نمایشهای عمومی مشهور است. اگر او حمایت از تهاجم اسرائیل را راهی برای قدرتنمایی و تضاد خود با مخالفان سیاسی (مثلاً رویکرد دولت بایدن در قبال خاورمیانه) ارزیابی کند، ممکن است آشکارا از آن حمایت کند. برعکس، اگر به این نتیجه برسد که تشدید خشونت، روایت «صلح از طریق قدرت» را که او سعی کرد با توافقنامه ابراهیم برقرار کند، مختل میکند، ممکن است احتیاط کند.
اما در کنار همه اینها هنوز هم یک مسئله بزرگ باقی است و آن اینکه ترامپ تاکنون تصمیم گرفته درگیر چالشهای داخلی و مبارزات انتخاباتیاش شود، به همین دلیل ممکن است کمتر بر سیاست خارجی تمرکز کند.
هرچند تیم نمایندگی او در خاورمیانه مجموعهای از عناصر یهودی و طرفدار اسرائیل هستند که ممکن است امور مربوط به درگیریهای نظامی آینده را بهدست گرفته و بر آتش جنگ بدمند.
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.