تعارض منافع ایالات متحده و روسیه اتفاقی مربوط به امروز نیست؛ آنها دشمنان قدیمی هستند که چند دهه درگیر جنگ سرد بودند. از منظر سطح تحلیل سازهانگاری، روابط بینالملل براساس هویتها، هنجارها و تعاملات اجتماعی شکل میگیرد.
به گزارش تابناک به نقل از روزنامه شرق؛ بازگشت ترامپ میتواند به تغییر در گفتمان و تعریف منافع ملی آمریکا منجر شود، اما اساس تخاصم پیچیده مبتنیبر الگوریتم موازنه قدرت (رئالیسم) پابرجا میماند. جنگ اوکراین به سومین سالگرد تهاجم بزرگ روسیه نزدیک میشود؛ نبرد برای بقا ادامه دارد. تقابل ژئوپلیتیکی روسیه و آمریکا محدود به «هارتلند» نیست،آنها به شکلی ناملموس در«نیوهارتلند» درشمالگان مشغول تغییر صفآرایی هستند. فارغ از تغییرات در کاخ سفید و بنا به تجربه تاریخی، چه مسکو و چه واشنگتن در شدیدترین وضعیت تخاصم به سمت کنترل تنش حرکت کردهاند.
همزیستی گذشته ترامپ با پوتین
واکنش کرملین از زمان اعلام پیروزی ترامپ، رویکرد محتاطانه توأم با خونسردی بوده است. برخی معتقدند مسکو جمهوریخواهان را به دموکراتها ترجیح میدهد. «دونالد ترامپ»، رئیسجمهوری آمریکا، یک رفتوبرگشت به کاخ سفید را تجربه کرده است.
ترامپ در دور اول همواره از رئیسجمهوری روسیه تمجید میکرد. ترامپ در زمان ریاستجمهوری پیشین رویکردی دوستانه به پوتین داشت و همواره او را «رهبری قوی و هوشمند» توصیف میکرد. این رفتار به چشمانداز ترامپ از سیاست خارجی مربوط میشود که براساس «تعاملات ساختاری و مذاکره مستقیم با رقبای جهانی» بنا شده بود.
نکته جالب توجه در روابط روسیه بین سالهای 2016 تا 2020 این بود که ساختار قدرت بهشدت نگران تعاملات حلقه اطراف رئیسجمهوری آمریکا با اولیگارشهای محبوب کرملین بود. حین ریاستجمهوری ترامپ، مسائلی مانند بحران سوریه، الحاق کریمه و دخالت روسیه در انتخابات ۲۰۱۶ آمریکا مطرح شد. ترامپ به برخی از این موضوعات به طور مستقیم پرداخته و در برخی مواقع از محکومکردن رفتارهای روسیه امتناع ورزید که این امر انتقادات شدیدی از سوی مخالفانش ایجاد کرد.
دیدار جنجالی هلسینکی در سال 2018 که ترامپ اظهارات پوتین را بر گزارشهای سازمانهای اطلاعاتی آمریکا ترجیح داد، هنوز برای دشمنان سرسخت کرملین در واشنگتن فراموش نشده است. حداقل 16 مکالمه خصوصی بین ترامپ و پوتین ثبت شده که جزئیات بسیاری از آنها هنوز مخفی نگه داشته شده است. ترامپ گاهی اوقات انتقادهای شدید و تندی درباره نهادهای امنیتی و اطلاعاتی ایالات متحده داشت که درباره تهدیدات روسیه و دخالت این کشور در انتخابات آمریکا هشدار میدادند. این انتقادات بهشدت مورد توجه قرار گرفت و باعث شد برخی از نهادهای سیاسی و اجتماعی درباره وابستگی او به روسیه و نگرش او درباره مسکو نگرانیهایی داشته باشند. ترامپ در بسیاری از موارد تمایل به مذاکره و ایجاد توافق با روسیه داشت. او بر این باور بود همکاری با روسیه در مسائل جهانی میتواند بهنفع امنیت و ثبات جهان باشد. ترامپ و پوتین در مجموع در دور اول ریاستجمهوری ترامپ رابطهای غیرمعمول و پیچیده داشتند که شامل نوعی نزدیکی اما با چالشها و تنشهای سیاسی همراه بود.
مخمصه اوکراین
جنگ اوکراین بدون چشمانداز مشخصی به سومین سالگرد تهاجم روسیه نزدیک میشود. کرملین و کاخ سفید روی این مسئله اتفاق نظر دارند که هیچکدام حاضر به عقبنشینی نیستند اما این وضعیت هم قابل ادامه نیست. در یک طرف روسیه ایستاده است که در پاسخ به معماواره امنیتی از هیچ رویکردی حتی استفاده از بمب اتم واهمه ندارد.
مسکو نمیخواهد پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) در مرزهای غربی روسیه حضور داشته باشد. در طرف دیگر آمریکا و اروپایی قرار دارد که لاجرم به دنبال مهار ارتش سرخ هستند. دراینمیان کییف میخواهد زیر چتر حمایتی مستقیم ناتو باشد اما هیچکس تبعات این اتفاق را قبول نمیکند.
امروز پوتین احساس میکند اوضاع به نفع روسیه پیش میرود. نیروهای روسیه در شرق اوکراین بهتدریج در حال پیشروی هستند و در طرف مقابل چالشهای جدی چه بهلحاظ نیرو و چه تأمین تسلیحاتی یا مالی وجود دارد. «تاتیانا استانووایا»، بنیانگذار مؤسسه تحلیل سیاسی «R.Politik» میگوید پوتین به این باور رسیده که در آستانه وادارکردن کییف به تسلیم قرار دارد. او مخالف مذاکره با ترامپ نیست، اما تنها درصورتیکه این مذاکرات به نتیجه دلخواهش منجر شود.
وی تأکید میکند: «اگر این مذاکرات با ترامپ به نتیجه مورد نظر نرسد، پوتین آن را کنار خواهد گذاشت و از طریق نظامی به اهدافش خواهد رسید». برگردیم به تغییرات در واشنگتن! ترامپ رسما اعلام کرده که دولتش مذاکرات «بسیار جدی» با روسیه درباره جنگ اوکراین داشته و ممکن است او و پوتین بهزودی اقدامی «مهم» برای پایاندادن به این درگیری انجام دهند. او همیشه تأکید کرده که اگر رئیسجمهوری آمریکا بود، این جنگ اصلا شروع نمیشد و از زلنسکی انتقاد کرده که باید با پوتین معامله میکرد.
نقش چارچوب فکری مرد دیوانه
الگوریتم رفتاری ترامپ بهشدت متأثر از «مرد دیوانه» است. مفهوم «مرد دیوانه» (Madman Theory) که در سیاست خارجی به کار میرود، به استراتژیای اشاره دارد که یک رئیسجمهور میتواند خود را بهگونهای نشان دهد که غیرقابل پیشبینی و فراتر از کنترل باشد. نیکسون از این مفهوم برای ترساندن، چانهزنی و تفاهم با دشمنان ایالات متحده استفاده میکرد. تئوری مرد دیوانه بر این فرض استوار است که رئیسجمهوری که رفتاری غیرعادی و غیرقابل پیشبینی از خود نشان دهد، میتواند دیگر بازیگران جهانی را به دادن امتیازاتی وادار کند که در شرایط عادی حاضر به ارائه آنها نیستند.
تجربه جنگ اوکراین و فشار سخت تحریمهای اقتصادی علیه روسیه نشان میدهد که پوتین نهتنها تسلیم نخواهد شد بلکه خطر یک جنگ هستهای به شکل ویژه وجود دارد. رویکرد مرد دیوانه هم در بازی با رولت روسی ممکن است فاجعهآمیز شود. رویکرد «صلح از موضع قدرت» رویکردی است که در لابهلای ادبیات واشنگتن شنیده میشود. نشست 1988 مسکو نشستی بین «رونالد ریگان» رئیسجمهوری آمریکا و «میخائیل گورباچف» دبیر کل حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی، شاید یک الگوی موفق برای ترامپ باشد.
آمریکا در تقابل با روسیه گزینههای محدودی پیشرو دارد؛ یا باید مذاکرات به سمتی حرکت کند که بخشی از خواستههای روسیه تأمین شود یا وضعیت «فشار حداکثری» به موازات جنگ اوکراین اعمال شود. وضعیتی که در جنگ اوکراین وجود دارد، در حقیقت چشمانداز آینده این نبرد را تصویر میکند؛ هیچکس پیروز نیست و یک وزنکشی بین شرق و غرب در اوکراین وجود دارد که قابل تعمیم به سایر حوزههاست.
کیسینجر پیش از مرگ معتقد بود که ضروری است به جنگ اوکراین پایان داده شود و برای این کار باید بر گفتوگوها و مذاکرات متمرکز شود. کیسینجر همچنین به اهمیت مدیریت روابط بین غرب و روسیه اشاره کرده و میگوید تنشها در این روابط میتواند به عواقب خطرناکی منجر شود. او بر ضرورت درک منافع و نگرانیهای دو طرف تأکید دارد.
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.