سرمربی تیم ملی فوتبال ایران عاشق این است که خود را یک قربانی جلوه دهد؛ حالا فرقی ندارد که آیا استدلالهای کافی را برای نمایش قربانی شدن دارد یا نه، اما او در دنیای خودش به این استدلالهای نادرست باور دارد.
به گزارش سرویس ورزشی تابناک، کمتر پیش آمده که امیر قلعهنویی مصاحبهای کند و در آن ناله و زاری نکند. او همیشه میخواهد نقش یک قربانی را بازی کند که همه مقابلش بودهاند و ظلمی بزرگ را در حقش کردهاند. داستان نخستین حضور قلعهنویی روی نیمکت تیم ملی در جام ملتهای ۲۰۰۷ و برکناریاش پس از ناکامی، آنقدر از زبان او شنیده شده که احتمالاً پر تکرارترین داستان بازگو شده فوتبال ایران است. با این حال قلعهنویی چندین ماجرا را بارها و بارها تکرار کرده و در مواردی صحبتهایی نادرست را به گونهای به زبان آورده که خودش هم باورش شده این دروغها راست است.
یکی از نمونه صحبتهای نادرست امیر قعلهنویی که اکثر مواقع از زبان او شنیدهاید، حضورش در تیمهای بی پول است. این بار هم قلعهنویی در پاسخ به یکی از پیشکسوتان سپاهان به این موضوع اشاره کرده که همیشه هدایت تیمهایی را قبول کرده که یا در جدول مشکل داشتند یا مشکل مالی داشتهاند. رزومه امیر قلعهنویی اما چنین چیزی را نشان نمیدهد و او همیشه در تیمهایی حضور داشته که بالاترین بودجهها را هم در اختیار داشتند. او حتی به دلیل مشکلات مالی دو هفته پس از حضور در ملوان، این تیم را رها کرد.
قلعهنویی پس از شروع کارش در عرصه مربیگری و کسب تجربه روی نیمکت تیمهای کشاورز، برق تهران و حضور موقت روی نیمکت استقلال کارنامه پرباری دارد. بررسی تیمهایی که قلعهنویی سرمربی آن بوده، به هیچ وجه نشان نمیدهد که او سرمربی تیمهای بی پولی بوده باشد. اولین تجربه جدی قلعهنویی در استقلال اهوازی بود که جزو اولین تیمهای خصوصی ایران با مالکیت سرمایهدارانی به نام برادران شفیعزاده محسوب میشد. علی شفیعزاده به عنوان مالک اصلی آنقدر پول داشت که در مقاطعی به صورت داوطلبانه به استقلال تهران هم کمک مالی میکرد. حضور در استقلال تهران پس از برداشتن این قدم مهم، تجربه بعدی قلعهنویی بود و او پس از دو سال هدایت تیم ملی را به عهده گرفت.
سرمربی این روزهای تیم ملی، پس از تجربه ناکامی در جام ملتهای ۲۰۰۷ با ستارگان آن روزهای فوتبال ایران به مس کرمان رفت. باشگاهی صنعتی که ثروتش زبانزد است و حتی در این روزها که در لیگ دسته اول حضور دارد، جزو تیمهای متمول و پر امکانات محسوب میشود. بازگشت به استقلال تهران و سپس حضور در سپاهان اصفهان یکی دیگر از باشگاههای صنعتی و متمول تجربههای بعدی قلعهنویی بود که هر دو علاوه بر داشتن بودجههای کلان، سرمایه بزرگتری به نام تماشاگر دارند.
تراکتورسازی تبریز تجربه بعدی قلعهنویی در اوایل دهه ۹۰ بود. تیمی که در مقاطع مختلف همیشه جزو تیمهایی محسوب شده که در ردیف بودجه در میان تیمهای بالای جدول بوده و سرمایه انسانیاش یا همان تماشاگرانش شهره هستند. قلعهنویی پس از تراکتور بار دیگر یک تجربه سه ساله را در استقلال پشت سر گذاشت که با حضور نفراتی چون رحمتی، منتظری، حیدری، تیموریان، نکونام، مجیدی و ستارههای آن روزهای فوتبال ایران، یکی از پر مهرهترین تیمهای تاریخ لیگ برتر را در اختیار داشت. قلعهنویی سپس بازهم راهی تراکتور شد و پس از آن حضور در سه تیم صنعتی ذوبآهن، تجربه دوباره سپاهان و گلگهر سیرجان را تا رسیدن دوباره به نیمکت تیم ملی پشت سر گذاشت.
جالب اینکه حضور موقت و دو هفتهای قلعهنویی در ملوان که حتی منجر به عقد قرارداد نشد، به دلیل مشکلات مالی بود و او تیم محبوب انزلی را به دلیل بی پولی ترک کرد. احمد دنیامالی، رئیس وقت هیئت مدیره باشگاه ملوان و وزیر این روزهای ورزش ایران در این خصوص گفته بود: «آقای قلعهنویی تأکید داشتند که نمیتوانند با این شرایط ادامه بدهند. او با وعدههایی که اسپانسر پیشین تیم داده بود به انزلی آمد و انتظار داشت با پولی که در اختیار خواهد داشت، تیمی مدعی میسازد اما شرایط باشگاه عوض شده بود. ما اسپانسر پر درآمد نداشتیم و الان هم یکباره پولی که قلعهنویی میخواست را نمیتوانستیم تأمین کنیم.»
در کدامیک از تجربههای کاری قلعهنویی، او حضور در تیمی را تجربه کرده که مشکل مالی داشته است؟ سرمربی این روزهای تیم ملی که در اوج تجربه به سر میبرد و شاید باید به روزهای بازنشستگیاش پس از ترک تیم ملی هم فکر کند، چگونه هنوز چنین صحبتهای نادرستی را به زبان میآورد؟ این حق قلعهنویی بوده که تیمهایی را برای کار کردن انتخاب کند که با مشکل مالی روبهرو نباشند و او بتواند تیمهای مدعی را روانه مسابقات کند، اما جلوه دادن ماجرا به شکلی که دوست دارد، قطعاً توهین به مخاطبان صحبتهای سرمربی تیم ملی است.
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.