نمیتوان نسبت به انتصاب مهم مهدی علینژاد به عنوان دبیرکل کمیته ملی المپیک و ارتباط آن با انتخاب آتی این کمیته بی اعتنا بود؛ بی شک این انتصاب دو روی سکه خواهد داشت که یک رو به سود خسرویوفا و دیگر روی آن به ضررش خواهد بود.
به گزارش سرویس ورزشی تابناک، از ۶ شهریورماه ۱۴۰۱ تا ۷ اسفندماه ۱۴۰۳ زمان زیادی گذشته است. ۳۰ ماه گذشت و محمود خسرویوفا کمیته ملی المپیک را مدیریت کرد. او در حالی ۶ شهریورماه ۱۴۰۱ در انتخابات کمیته ملی المپیک از ۵۵ رأی مأخوذه با ۲۸ رأی به ریاست رسید که مهدی علینژاد رقیب اصلی او ۲۷ رأی آورده بود و رقابت بسیار نزدیک و تنگاتنگ بود.
تقویت سیستم مدیریتی یا شریک شدن در لغزشهای احتمالی؟
خسرویوفا این را خوب میداند که اگر لغزشی در مدیریت چهار سالهاش وجود داشته باشد، دور بعدی انتخابات را که سال ۱۴۰۵ برگزار خواهد شد، رقابت را به رقیبش میبازد و باید با ریاست کمیته ملی المپیک خداحافظی کند. پس بنابراین ۱۸ ماه آتی تا شهریورماه ۱۴۰۵ بسیار حائز اهمیت است؛ بنابراین خسرویوفا با حضور علینژاد در پست دبیرکلی به عنوان مدیری که خودش داعیه ریاست کمیته ملی المپیک را دارد، سیستم مدیریتیاش را تقویت کرده و از طرف دیگر اگر لغزش احتمالی وجود داشته باشد رقیبش را هم در این لغزشها شریک میکند.
تکمیل رزومه علینژاد با دبیرکلی کمیته ملی المپیک
طبیعی است که انتصاب علینژاد در پست دبیرکلی کمیته ملی المپیک خوبیها و بدیهای خود را خواهد داشت. او به عنوان مدیری که در فدراسیون ووشو توانست کارنامهای موفق از خود به جا بگذارد و در فدراسیون جهانیاش هم کرسی مهمی کسب کند، به معاونت وزارت ورزش و جوانان هم رسید. از طرفی علینژاد دانش زبان انگلیسی هم دارد و برای ارتباطات بینالمللی مانند برخی دبیران قبلی دچار چالش هم نخواهد شد. بنابراین او با رزومه کاری خود در معاونت وزارت ورزش، ریاست فدراسیون ووشو، کرسی بینالمللی فدراسیون جهانی ووشو و داشتن ارتباطات بینالمللی باید در پست دبیرکلی کمیته ملی المپیک هم مؤثر باشد، اما اگر در این زمینه مشکلی ایجاد شود، قطعاً بخشی از رزومه کاری او دچار نقص خواهد شد.
تاکتیک انتخاباتی خسرویوفا؛ رقیب را به خانه بیاور!
حالا این انتصاب چگونه قابل تحلیل است؛ نکته اول این است که خسرویوفا توانسته با سپردن یک پست مهم اجرایی به علینژاد او را در کنار خود داشته باشد و ضمن تقویت کمیته ملی المپیک، رقیبش را به خانه بیاورد. پس اگر روند کار به خوبی پیش برود و علینژاد هم از حضور در پست دبیرکلی کمیته ملی المپیک رضایت داشته باشد، خسرویوفا برای رسیدن دوباره به ریاست در انتخابات ۱۴۰۵ کار سختی نخواهد داشت، اما روی دیگر سکه را هم نباید نادیده گرفت.
انتقال قدرت به علینژاد روی دیگر سکه!
دومین نکته در این انتصاب، نزدیک شدن علینژاد به کرسی ریاست کمیته ملی المپیک است. طبیعی است که خسرویوفا با ۷۲ سال سن که هنگام انتخابات آتی در آستانه ۷۴ سالگی خواهد بود، شانسش برای رسیدن به ریاست کمیته ملی المپیک کمتر خواهد شد. بنابراین اگر خودش انتقال قدرت را پیش ببرد، طبیعتاً برای مدیری با مشخصات او خوشایندتر خواهد بود و میتواند همچنان مورد اعتماد علینژاد باشد. پس نمیتوان این موضوع را نادیده گرفت که خسرویوفا به نوعی با انتخاب علینژاد به عنوان دبیرکل پروسه انتقال قدرت را هم کلید زده است تا کمیته ملی المپیک پس از او تغییرات گسترده به خود نبیند و برای المپیک ۲۰۲۸ لسآنجلس برنامهریزی بهتری داشته باشد.
۱۸ ماه سرنوشتساز برای کمیته ملی المپیک
آنچه پیداست، معرفی علینژاد از سوی خسرویوفا به عنوان دبیرکل کمیته ملی المپیک و انتصاب از سوی کمیته اجرایی یک حرکت انتخاباتی بوده؛ حال اینکه در ۱۸ ماه آینده چه اتفاقی رخ بدهد و آیا خسرویوفا علاقهمند به ادامه کار به عنوان رئیس باشد یا علینژاد خود را برای ریاست آماده کند، با قطعیت نمیتوان در مورد آن صحبت کرد. این اتفاق شبیه به افتادن سیبی از درخت است که تا رسیدن به زمین هزار چرخ خواهد زد.
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.