تهران امروز: سارق تعميرگاه خودرو، مرد شيشهاي بود كه با صاحب اين مغازه سر فروش يك خانه كلنگي مشكل پيدا كرده بود.
5 آبان ماه، مالک یک مغازه تعمیرگاه خودرو در خیابان والائیان در شرق تهران، با مراجعه به کلانتری گفت: شب گذشته اسناد و مدارک داخل محل کارم به سرقت رفته است.
با حضور کارآگاهان در محل سرقت و بررسی صحنه سرقت مشخص شد که در ورودی مغازه بدون تخریب و با استفاده از کلید باز، اما در دفتر و کشوی محل نگهداری مدارک تخریب و اسناد و مدارک داخل آن، به سرقت رفته است.
با توجه به نوع سرقت و جمعبندی شواهد موجود از صحنه سرقت، برای کارآگاهان تیم مبارزه با سرقت اماکن پایگاه چهارم قطعی شد که سارق یا سارقان از محل نگهداری اسناد و مدارک اطلاع کامل داشته و نوع سرقت، «سرقت داخلی» تشخیص داده شد.
در تحقیقات انجام شده از مالک تعمیرگاه خودرو، وی به کارآگاهان گفت: چندی پیش با فردی به نام علیرضا. س بر سر خرید یک ملک کلنگی دچار اختلاف شدم ؛ علیرضا اعتیاد شدیدی به مصرف شیشه و قرصهای روانگردان پیدا کرده بود و به همین علت تصمیم گرفتم تا هرگونه معامله با او را متوقف کنم اما او پس از اطلاع از این موضوع اصرار داشت که قادر به انجام تعهدات مالیاش نبوده و با این وجود درخواست بازپس گرفتن چک هایش، بدون انجام تعهدات مالی را داشت و من نیز با این درخواست او مخالفت کردم.
با توجه به اظهارات مالباخته در خصوص داشتن اختلاف مالی با علیرضا. س، کارآگاهان به محل سکونت وی در منطقه حکیمیه رفته، اما در بررسی های بیشتر مشخص شد که علیرضا دو روز بعد از تاریخ وقوع سرقت از مغازه مالباخته، اقدام به جابهجایی محل سکونتش کرده و هیچ کس نیز از علت این جابهجایی اطلاع ندارد.
با وجود آنکه هیچ آدرس و نشانی مشخصی از منزل جدید علیرضا وجود نداشت، در کمتر از 24 ساعت آدرس و نشانی مخفیگاه جدید علیرضا. س (49 ساله) در منطقه تهرانپارس – خیابان 144 شرقی مورد شناسایی کارآگاهان قرار گرفت. کارآگاهان صبح 10آبان ماه با ورود به منزل متهم، وي را دستگير كردند.
متهم علیرضا. س پس از انتقال به پایگاه چهارم در خصوص نحوه اطلاع پیدا کردنش از محل نگهداری اسناد و مدارک گفت: قبل از بالا گرفتن اختلافات من و علیرضا، من دائما به محل کار او در تعمیرگاه محل کارش رفت و آمد داشتم و او نیز اسناد و مدارکش را در مقابل من از داخل یک فایلر چوبی خارج می کرد و در این میان نیز بارها می دیدم که سفتههای امضا شده توسط من نیز در میان اسناد و مدارک داخل فایل است و اطمینان داشتم که این فایلر محل نگهداری تمامی اسناد و مدارک متعلق به علیرضاست.
یک روز که به تعمیرگاه مراجعه کرده بودم علیرضا را مشاهده کردم که در زیر یک خودرو مشغول به کار است و کلید در تعمیرگاه نیز روی میز قرار دارد برای همین از این فرصت استفاده کرده و با برداشتن کلید به سرعت یک کپی از آن تهیه کرده و کلید را بدون آنکه علیرضا متوجه شود، در محل اولش گذاشتم.