معاون فرهنگی ـ اجتماعی شهرداری تهران در روزنامه همشهری، شماره 5260 روز پنجشنبه سیزدهم آبان در صفحه شهری، در یادداشتی با اشاره به تلاش شهرداری تهران برای بازتولید فرهنگی، یکی از برنامه های شهرداری تهران را توجه به برنامه ای با نام «تن آرام» اعلام کرده و در توضیح آن آورده است: فرهنگ مشت و مال در گرمابه های ایران و ترکیه سابقه طولانی دارد. این حرفه در ایران ممنوع شد، ولی در ترکیه ادامه یافت و امروزه حمام های ترکیه و مشت و مال های آن، منبع سرشار درآمد از توریست هاست... .
نویسنده در ادامه نیز تأکید کرده که احیای این گونه مشاغل، فرصت های شغلی بسیاری را برای اقشار جامعه پدید می آورد... .
به گزارش «تابناک»، این تلاش معاون فرهنگی اجتماعی شهرداری تهران برای احیای رسوم گذشته، در حالی مورد توجه مدیریت کلان شهر تهران قرار گرفته که اغلب قریب به اتفاق حمام های عمومی تعطیل شده و از سوی دیگر، در بسیاری از مراکز فرهنگی هنری زیر نظر شهرداری تهران، به دلایل گوناگون، اغلب فعالیت ها در زمینه های فرهنگی و هنری متوقف شده است؛ توقفی که اگر قصد مدیران یاد شده اشتغال زایی و ایجاد زمینه برای به دست آوردن درآمد از گردشگری نیز باشد، محفل های بسیاری فراهم هستند.
بنا بر این گزارش، معاون فرهنگی اجتماعی و سخنگوی شهردار تهران که مرد شماره یک فرهنگی و هنری شهرداری نیز هست، بدون آنکه کوچکترین اشاره ای به برنامه ریزی برای بهره برداری هر چه مطلوب تر از مراکز فرهنگی و هنری ـ که در اختیار شهرداری است ـ داشته باشد، برای بازتولید فرهنگ به احیای مراسم مشت و مال در حمام های تهران اشاره کرده است.
در واقع:
ـــ معاون فرهنگی اجتماعی شهرداری تهران، به جای آن که کوچکترین اشاره ای به کارآیی فرهنگسراها و خانه های فرهنگ در تولید فرهنگ و یا بازتولید آن ـ که به دلیل ناکارآمدی مدیریت، از عرصه زندگی مردم کوچ کرده و منزوی شده ـ داشته باشد، مشخص هم نمی کند که بنا بر کدام معیار، امر بسیار فرعی و در اولویت چندم ـ احیای مشت و مال در حمام ها ـ را مورد نظر قرار داده و هم خود را برای احیای آن متمرکز کرده اند؟!
ــ در همان یادداشت، این معاون شهردار پایتخت، به برگزاری بسیار پرشور برنامه هایی در فرهنگسرای رازی اشاره می کند؛ امر شایسته ای که باز هم معلوم نمی شود، چرا تنها در یک فرهنگسرا و یا منطقه شهری، برگزار می شود و در دیگر مناطق ـ 21 منطقه دیگر شهرداری ـ از اجرای کاری با این اهمیت خبری نیست؟
_ و باز هم جناب ایازی در همین یادداشت، هرچند به سابقه تمدن ایرانی اسلامی اشاراتی دارد، به علت انتخاب مشت و مال در حمام ها برای بازتولید فرهنگی نمی پردازد؛ گویا او فراموش کرده که بسیاری از حمام های عمومی برچیده شده و اکنون با وجود تغییرات عمده ای که در زندگی مردم پدید آمده، کمتر خانه ای است که حمام نداشته باشد و کمتر شهروندی است که حتی برای تجدید خاطرات چند دهه گذشته به حمام عمومی برود.
ـــ در حالی که تجربه نشان می دهد، اغلب خانواده ها با کمال میل در برنامه های فرهنگی، هنری و... فرهنگسراها، خانه های فرهنگ، بوستان ها و... مشارکت کرده و می کنند و یا به عنوان مخاطب در این اماکن حضور می یابند ـ نمونه اش همان برنامه در حال اجرا در فرهنگسرای رازی است که خود معاون شهردار در یادداشتش به آن تأکید دارد ـ اما معلوم نیست، چرا مراکز فرهنگی هنری شهرداری تهران، رغبتی برای رونق دهی به کارهایشان نشان نمی دهند؟!
هرچند این نکته مهم را نیز باید گفت که اغلب مسئولان این مر اکز، در فرصت های گوناگون به عدم تخصیص و یا کمبود شدید بودجه اشاره داشته اند، ولی به نظر می رسد این مشکل برای مسئولان ارشد شهرداری، خیلی مهم نبوده، وگرنه با ادعاهایی که همواره نسبت به توجه به فرهنگ و تولید آن دارند، نباید این معضل، کارها را متوقف کند.
نکته آخر این که هرچند شهردار تهران به مناسبت های گوناگون بر لزوم برنامه ریزی فرهنگی تأکید دارد، شواهد واقعی نشان می دهد که بسیاری از مراکز فرهنگی ـ هنری تحت نظر وی و همکارانش در رکود هستند.
نکته مهم دیگر آن که مسئولان فرهنگی ـ هنری اجتماعی شهرداری، هر از گاهی طرح ها و برنامه هایی را در دست اجرا دارند که معلوم نیست، مبتنی بر کدام مهندسی اصولی و بر پایه لزوم تأمین کدام نیازهای معنوی مردم طراحی شده و می شود!
به هر روی، با سپاس از زحمات شبانه روزی مسئولین شهر تهران؛ امیدواریم مدیران محترم شهرداری پایتخت، از این انتقادها بهره برده و در راه تعالی فرهنگی شهروندان تهرانی بیشتر کوشا باشند.