سرویس فرهنگی ـ فیلم سینمایی «لبه تاریکی» با موضوع افشای فعالیت های هسته ای ویرانگر آمریکا از شبکه اول سیما پخش شد.
به گزارش «تابناک»، فیلم سینمایی «لبه تاریکی» به عنوان یکی از فیلم های بسیار قابل توجه و خوش ساخت، با کشته شدن مشکوک دختر یک پلیس بین المللی ـ با بازی درخشان مل گیبسون ـ آغاز می شود.
در ادامه فیلم، مل گیبسون که نقش پدر دختر کشته شده را بازی می کند، با این گمان که جنایتکاران قصد کشتن او را داشته و به اشتباه، دخترش را به قتل رسانده اند، در صدد برمی آید که قاتلان را شناسایی کرده و به سزای اعمالشان برساند.
او با ورود به دنیای دخترش و آشنا شدن با دوستان او، درمی یابد که با گروه هایی همکاری می کرده که قصد افشای فعالیت های مخرب هسته ای ایالات متحده آمریکا، آن هم در یکی از شرکت های بزرگ را داشته است؛ البته ناگفته نماند که اگر یکی از این افراد گروه می خواسته اطلاعاتی بروز دهد، و یا پس از آشنایی با مل گیبسون به دست افراد ناشناسی کشته می شدند.
او همچنین درمی یابد که دختر و دوستانش در پی تحقیقاتی بسیار خطرناک، از فعالیت های سری یک شرکت شیمیایی باخبر شده و در حین انجام مخفیانه این کار، علاوه بر آن که به اطلاعات بسیار سری دست یافته اند، به مواد شیمیایی نیز آلوده شده اند.
این پلیس بین المللی در پی تحقیقات بیشتر، متوجه می شود، همه کسانی که با دخترش دوست و همکار بوده اند، به راه های گوناگون، یا می ترسند و سکوت کرده اند و معدودی هم، که خواستند با او همکاری کنند ـ از جمله نامزد دخترش ـ کشته می شوند.
او با قابلیت های پلیسی که دارد، می فهمد که این افراد ناشناس، او را هم تحت تعقیب دارند و تلاش می کنند تا همچون گروه تحقیقاتی که دیگر دوستان دخترش را ـ که به نوعی درگیر این موضوع بوده و یا از آن آگاهند ـ به قتل رساندند، او را نیز از میان ببرند.
فیلم با این شیوه روایت، به تدریج پرده از هویت و انگیزه های افرادی که پشت پرده هستند، برمی دارد و به این نحو مشخص می شود که یکی از سناتورها با قصد به دست آوردن سود بسیار، حامی اصلی شرکت تولیدکننده این مواد هسته ای بسیار ویرانگر است.
همچنین با دقت خاص و با چیدمان بسیار زیرکانه همه عناصر، به ویژه بازی مل گیبسون، بی محابا، همه عواملی را که در فعالیت های هسته ای مرگبار سهیمند و باعث تولید و انتشار مرگ می شوند، معرفی و رسوا می کند.
این فیلم با ساختار و داستانی که دارد، دارای نکاتی است که به اجمال، به برخی از آنها اشاره می شود:
*** امروزه سینما، با ویژگی های جذابی که دارد، برای بسیاری از کشورها و نیز صاحبان اندیشه و سیاست، تبدیل به رسانه ای بسیار غرا شده تا هر آنچه می خواهند با این زبان رسا به همگان اعلام کنند.
وجود انواع امکانات بصری ریز و درشت، که فیلم دیدن را در هر مکان و شرایطی آسان کرده، صاحبان رأی و ایده را در بهره گیری از این هنر مصرتر کرده است.
این افراد بر دو گونه اند؛ گونه ای آزاداندیش و جوانمرد. هر جا نقصی دیده اند از رسانه برای اعلام و آگاهی بخشی بهره برده اند که سازندگان، لبه تاریکی از آن جمله اند.
عده دیگر، در زمره دشمنان قسم خورده این مرز و بوم هستند که با سرمایه های کلانی که کارتل های مالی صهیونیست ها در اختیارشان گذاشته و می گذارند، برای بی اثر کردن ندای آزادی بخش اسلام و نوای روحبخش و جهانشمول فرهنگ ایرانی ـ که از برکت ارزش های دین اسلام در دنیا منتشر شده ـ انواع و اقسام ترفندهای سینمایی را به کار می گیرند و نتیجه آن می شود، فیلم هایی چون 300 که به راحتی تاریخ این مرز و بوم را تحریف کرده اند.
اکنون این پرسش، ذهن هر دلسوزی را مشغول می کند که چرا هنرمندان ما کاری نمی کنند تا با حربه خود دشمنان، پاسخی زیبا و جذاب، برای همه مردمان باشعور دنیا تهیه و پخش شود؛ در حالی که ساخت فیلم هایی چون لبه تاریکی، نشان می دهد که در خود آمریکا، هنرمندان آزاداندیشی هستند که با ابزار سینما، سیاست های فاسد و ضد بشری دشمنان بشریت را افشا می کنند؟
چرا در کشور ما که همواره مورد اتهام سردمداران فاسد کشورهای زورمدار قرار می گیرد، اثری تهیه و پخش نمی شود؟
این کمبود یا بی توجهی چشم پوشی ناشدنی، در حالی است که سینمای ما، با درخشش در اغلب آوردگاه های جهانی، نشان داده است که پتانسیل لازم برای عرضه به دنیا را دارد و کم نیستند هنرمندان دغدغه مندی که برای چنین کاری، با جان و دل پیشگام می شوند و دولت نیز مهمترین رویکرد خود را فرهنگ و هنر اعلام کرده است؛ بنابراین، می توان با قاطعیت گفت، بهانه ها همگی مرتفع هستند؛ باید کاری کرد و همتی مضاعف.
*** نمایش فیلم سینمایی لبه تاریکی از شبکه اول سیما، قابل توجه و تحسین برانگیز است که نشان می دهد، می توان بنا بر شرایط، متناسب با خواست مردم و مسئولان کشورمان، آثاری را شناسایی، خرید و پخش کرد.
این اثر نشان می دهد که اگر مسئولان تهیه این نوع آثار در سیما، دقت عمل داشته باشند، می توانند متناسب با شرایط، فیلم هایی را برای عموم مردم نمایش دهند که بواقع ادای وظایف رسانه است؛ به این معنا که علاوه بر غنی سازی اوقات فراغت مردم، باعث بالا بردن آگاهی عموم نیز می شود.
البته با همین عنوان و همین موضوع، چند سال پیش سریالی نیز از تلویزیون پخش شد که آن مجموعه نیز با اقبال عمومی روبه رو شد، ولی از آن بهره لازم گرفته نشد و به تعبیر دیگر، هنرمندان و مسئولان را بر آن نداشت که اثری افشاگرایانه درباره فعالیت های دشمنان کشورمان، به ویژه درباه فعالیت های هسته ای و یا هر اقدام ضد بشری دیگری که به دست دشمنانمان انجام می شود، بسازند؛ هرچند در آن سال ها، موضوع هسته ای به هیچ وجه شرایط کنونی را نداشت.