روابط ایران و عربستان سعودی در دهههای اخیر، در بازههایی دچار قطع، تنش یا بازسازی شدهاند
به گزارش سرویس بین الملل تابناک، شاهزاده خالد بن سلمان، وزیر دفاع عربستان سعودی امروز در راس هیاتی ۷۰ نفره از مقامات نظامی، دفاعی و امنیتی سعودی برای دیدار رسمی وارد تهران شد.
بن سلمان که حامل پیام سلمان بن عبدالعزیز پادشاه عربستان سعودی برای مقام معظم رهبری است امروز در ملاقات با ایشان پیام امیر سلمان را به رهبری تقدیم کرد.
این سفر فارغ از ابعاد دیپلماتیک متعارف، بخشی از روندی گستردهتر است که طی سه دهه اخیر، با فراز و نشیبهای متعددی در قالب ابتکارات تنشزدایانه میان ایران و کشورهای حوزه جنوبی خلیج فارس دنبال شده است. ریشههای این تحرکات به تحولات سیاسی دهه ۷۰ شمسی بازمیگردد؛ زمانی که سیاستگذارانی، چون علی شمخانی، با درک پیچیدگیهای ژئوپلیتیکی منطقه و ظرفیتهای فرهنگی، تلاشهایی برای عبور از تقابلهای امنیتی و بازسازی روابط منطقهای آغاز کردند. شمخانی بهعنوان وزیر دفاع دولت اصلاحات، نقشی محوری در طراحی و اجرای سیاست تنشزدایی با بازیگران جنوبی خلیج فارس ایفا کرد، و تجربه آن دوره امروز در شکلگیری فاز جدیدی از روابط تهران-ریاض قابلمشاهده است.
بازخوانی یک مسیر ناتمام
روابط ایران و عربستان سعودی در دهههای اخیر، در بازههایی دچار قطع، تنش یا بازسازی شدهاند. نقطه عطف این روابط در سال ۱۳۷۸ رقم خورد، زمانی که با ابتکار شمخانی، امیر سلطان بن عبدالعزیز ولیعهد و وزیر دفاع وقت عربستان سعودی به تهران سفر کرد. این سفر، اولین دیدار مقام بلندپایه سعودی از ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی بود و از نظر نمادین و راهبردی، دارای اهمیت بالایی محسوب میشد. آنچه این رویداد را متمایز کرد، ترکیب مؤلفههای فرهنگی، قومی و زبانی در سیاستگذاری ایرانی بود؛ شمخانی نهتنها بهخاطر پیشینه خوزستانی و عربتبار خود، بلکه به دلیل آشنایی عمیق با منطق دیپلماسی عربی، توانست اعتمادسازی را بهعنوان پیشنیاز تعامل امنیتی پیش ببرد.
در پی سفر متقابل شمخانی به عربستان سعودی، روابط دوجانبه وارد مرحلهای از گرم شدن نسبی شد؛ از جمله نشانههای این تحول، اعطای نشان عالی دولتی «عبدالعزیز» از سوی ملک فهد به شمخانی بود. در بیانیه صادر شده از سوی دربار سعودی، به نقش مستقیم و برجسته شمخانی در طراحی راهبردی سیاست تنشزدایی اشاره شد. این تجربه تاریخی، زمینهساز الگویی از همکاری شد که اگرچه در سالهای بعد متوقف شد، اما بنیانهای آن تا به امروز در تحولات منطقهای قابلردیابی است.
بازگشت به نقطه تقاطع استراتژی و دیپلماسی
پس از سالها قطع رابطه و تنشهای منطقهای، بازسازی روابط میان تهران و ریاض در اسفند ۱۴۰۱ و با امضای توافقنامهای میان شمخانی و همتای سعودی در پکن، بار دیگر نقش بازیگران مستقل منطقهای در پیشبرد صلح و ثبات را تقویت کرد. این توافقنامه از جهاتی یادآور همان رویکرد دهه ۷۰ شمسی بود؛ تمرکز بر حل اختلاف از مسیر گفتوگو، کاهش مداخلات فرامنطقهای، و فعالسازی ظرفیتهای دیپلماتیک بومی.
اهمیت راهبردی این رویداد نهفقط در اعلام عادیسازی روابط، بلکه در پیامدهای منطقهای و بینالمللی آن نهفته است. این توافق، در دولت شهید رئیسی به نتیجه رسید، اما زیرساختهای فرهنگی، امنیتی و تاریخی آن در بستر یک سیاست منطقهمحور طولانیتر قابلتحلیل است. حضور دوباره شمخانی، این بار در جایگاه دبیر شورای عالی امنیت ملی، نشانهای از تداوم یک مسیر فکری و روشی در مواجهه با بحرانهای خاورمیانه بود؛ مسیری که اولویت را به بازدارندگی از طریق گفتوگو میدهد، نه تقابل مستقیم.
دیپلماسی منطقهای بر محور اعتمادسازی
ویژگی ممتاز دیپلماسی عربی در تجربه ایران، به فهم لایههای غیررسمی و هویتی بازمیگردد. شمخانی در اجلاس سران کشورهای اسلامی در تهران (آذر ۱۳۷۶) در تعامل نزدیک با امیر عبدالله بن عبدالعزیز ولیعهد وقت سعودی بهنوعی مقدمات گشایشهای سالهای بعد را فراهم کرد. تسلط او به زبان و فرهنگ عربی، عامل تسهیلکنندهای برای عبور از موانع روانی میان دو کشور بود. از نگاه تحلیلی، دیپلماسی اعتمادساز در روابط ایران و عربستان نه با ابتکارهای رسمی، بلکه با تداوم گفتوگوهای هدفمند، کاهش سوءتفاهمهای امنیتی و فعالسازی کانالهای ارتباطی موازی شکل میگیرد.
خالد بن سلمان که امروز به تهران آمده، یکی از چهرههای امنیتی و نظامی عربستان با سابقهای در پروندههای منطقهای است و از این رو با درک ژئوپلیتیکی گستردهتری وارد تهران میشود. سفر او را باید در امتداد روندی دانست که از توافق پکن آغاز شد و اکنون در حال ورود به فاز اجرایی، بهویژه در حوزههای امنیتی و اقتصادی است.
سه سطح از پیامدهای احتمالی سفر
از منظر راهبردی، سفر خالد بن سلمان را میتوان در سه سطح بررسی کرد:
نخست، در حوزه همکاریهای امنیتی و دفاعی؛ در شرایطی که ساختار نظم منطقهای در حال بازتعریف است، بازیگران اصلی مانند ایران و عربستان با درک واقعگرایانه از تهدیدهای مشترک، نیازمند تعریف مکانیسمهای بازدارنده دوجانبهاند. حضور وزیر دفاع سعودی در تهران، نشانهای از پذیرش تدریجی این واقعیت است که امنیت منطقهای را باید از درون منطقه تأمین کرد، نه از طریق اتکا به ساختارهای فرامنطقهای.
دوم، در بعد اقتصادی و بانکی؛ تجربه سفرهای منطقهای شمخانی در سالهای اخیر نشان داد که پیوند سیاست خارجی با نهادهای اقتصادی، نظیر بانک مرکزی و وزارت اقتصاد، میتواند به کاهش گسست نهادی در سطح تصمیمگیری کمک کند. انتظار میرود که در سفر خالد بن سلمان نیز، گشایشهای بانکی و همکاریهای سرمایهگذاری، بخشی از برنامه مذاکرات باشد.
سوم، در سطح نظمسازی منطقهای؛ حضور فعال کشورهای بومی منطقه، از جمله ایران و عربستان، در طراحی چارچوبهای امنیتی مشترک، میتواند روند خروج تدریجی قدرتهای خارجی از خلیج فارس را تسریع کند. الگویی که شمخانی سالها از آن با عنوان «امنیت بومی» یاد کرده، اکنون در حال تبدیلشدن به یک دستور کار عملی در سطح منطقهای است.
از حافظه تاریخی تا امکان آیندهسازی
با نگاهی کلانتر، آنچه به سفر خالد بن سلمان معنا میدهد، نهفقط گفتوگوهای جاری، بلکه حافظه تاریخی دیپلماسی ایران است؛ تجربهای که در آن، عناصر فرهنگی، امنیتی و ژئوپلیتیکی با یکدیگر پیوند خوردهاند. انتخاب شمخانی برای نقشآفرینی در مقاطع کلیدی، تصادفی یا صرفاً فردمحور نبود. این انتخاب نشاندهنده نوعی رویکرد در سیاستگذاری است که بر فهم زیستجهان فرهنگی طرف مقابل و بهرهگیری از ظرفیتهای درونمنطقهای تأکید دارد.
سفر امروز وزیر دفاع سعودی، بخشی از این تداوم تاریخی است؛ نه آغاز یک تحول، بلکه گامی در جهت عملیاتیسازی توافقی که ریشه در تاریخ دیپلماسی منطقه دارد. آنچه در این مسیر اهمیت دارد، نه نمادگرایی سفرها، بلکه ظرفیت آنها در شکلدهی به ساختارهای پایدار منطقهای است.
این سفر را باید در قالب تداوم منطق اعتمادسازی تحلیل کرد؛ منطقی که برخلاف الگوهای مبتنی بر موازنه سختافزاری، بر دیالوگ، تجربه و درک متقابل استوار است. تجربه گذشته نشان داده است که دیپلماسی بدون حافظه تاریخی، راه به آیندهای پایدار نخواهد برد.
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.