به گزارش تابناک به نقل از عصر ایران؛ دور دوم مذاکرات ایران و آمریکا فردا - شنبه 30 فروردین ماه - در حالی در رم برگزار می شود که مقامات ایران می گویند همچنان عمان میزبان مذاکرات است و انتقال محل از مسقط به رم به معنی تغییر میزبان یا مبانجی نیست.
مهم تر از محل اما محتوای مذاکرات است و پروفسور یاسویوکی ماتسوناگا استاد دانشگاه توکیو میگوید: اگر ویتکاف به مذاکره درباره مکانیسمهای راستیآزمایی برنامه هستهای ایرانی که تضمین کند این برنامه فقط برای اهداف صلحآمیز باقی میماند، علاقه داشته باشد، من فکر میکنم که هر دو طرف ممکن است بتوانند یک راهحل مورد توافق دوجانبه پیدا کنند. اما همانطور که اشاره کردم، اگر ویتکاف اصرار داشته باشد که به کل برنامه هسته ای ایران پایان دهد، مسلماً ایران جایی برای توافق نخواهد دید.
مذاکرات بین ایران و ایالات متحده برای احیای توافق هستهای 2015، پس از یک دور مذاکره در عمان، با دور جدیدی در رم، ایتالیا، از سر گرفته میشود. این مذاکرات، که به طور غیرمستقیم و با میانجیگری عمان انجام میشوند، به دنبال رفع اختلافات بر سر تحریمهای آمریکا و تعهدات هستهای ایران هستند. دور اول مذاکرات در عمان برگزار شد و نشانههایی از پیشرفت در برخی زمینهها مشاهده شد، اما مسائل کلیدی همچنان بدون حل باقی ماندهاند.
چشمانداز دور دوم در رم، با توجه به پیچیدگیهای ژئوپلیتیکی و اختلافات عمیق بین دو طرف، نامشخص است. موفقیت این مذاکرات بستگی به اراده سیاسی هر دو کشور برای مصالحه و یافتن راه حلهای خلاقانه دارد. در صورت شکست، خطر تشدید تنشها در منطقه و پیشرفت برنامه هستهای ایران وجود دارد که میتواند به یک بحران بینالمللی منجر شود. با این حال، ادامه مذاکرات نشان میدهد که هر دو طرف هنوز به یک راه حل دیپلماتیک امیدوار هستند.
پروفسور یاسویوکی ماتسوناگا (Yasuyuki Matsunaga) استاد دانشگاه توکیو در رشته روابط بینالملل و کارشناس مسائل خاورمیانه مقالات و تحقیقات بسیاری در زمینه مسائل خاورمیانه از جمله ایران انجام داده و از جمله آنها می توان به (The Middle East in International Relations) و (Iran’s Strategic Culture and the Hegemony Question) اشاره کرد. این کارشناس مطرح ژاپنی در گفتگویی که با عصرایران داشت، نظرات خود را در مورد مذاکرات روز شنبه ارائه کرد که ادامه می آید.
سیاست خارجی دولت دونالد ترامپ علاوه بر تنش با اروپا، سیاست وضع تعرفه بر محصولات چند کشور که همگی از شرکای تجاری مهم واشنگتن هستند اعمال کرده و باعث بروز تنش با این کشورها شده است. این سیاست او را تا چه حد تاثیرگذار بر روابط بینالملل میدانید؟
اثرات بلندمدت آن هنوز قابل تشخیص نیست، اما حتی در حال حاضر احساس عدم اطمینان و خطر بزرگی به طور کلی و به خصوص رابطه با دولت آمریکا را در زمینه تجارت بینالمللی و روابط دیپلماتیک از سوی تقریباً تمام شرکای تجاری و متحدان دیپلماتیک ایالات متحده آمریکا از جمله اروپا و ژاپن ایجاد کرده است.
تنها این نیست که سیاست دولت کنونی آمریکا از نظر محتوایی غیرعاقلانه و نادرست به نظر می رسد، بلکه نحوه اجرای آن نیز بسیار آشفته بوده است. در ژاپن یک عبارت معروفی به نام چوری بوکای (朝令暮改) وجود دارد که نمادی از نحوه عملکرد یک دولت بد است. این کلمه در لغت به معنای چنین حکومتی است که تا شام فرمانی را که تازه صبح (همانروز) صادر کرده بود تغییر میدهد. کاری که دولت ترامپ در چند ماه گذشته انجام داده است دقیقاً همین است.
به طور کلی تفاوت سیاست خارجی ترامپ در مقایسه با دوره اول او چه شباهتها و چه تفاوتهایی دارد؟
در دولت دوم، ترامپ تنها افراد وفادار خودشان را به عنوان وزرای کابینه خود گرد آورده است. جایی برای بحثهای سیاسی از پایین به بالا در بالاترین سطح های دولت وی وجود ندارد. کنگره ایالات متحده نسبت به دوره اول ریاست جمهوری وی بسیار ساکتتر و سربه راهتر است. نتیجه این شده که همه تصمیمات در اختیار شخص آقای ترامپ است و هیچکس نمی تواند آن را به چالش بکشد.
حزب مخالف (حزب دمکرات) پس از شکست در انتخابات نوامبر 2024 حتی صدای خود را پیدا نکرده است. آمریکا ظاهرا هنوز همه نهادهای دموکراتیک خود را حفظ کرده، اما در حال حاضر طوری رفتار می کند که گویی یک دیکتاتوری شخصی است. در نتیجه، در حوزههای سیاست خارجی هم، عمدتاً بر اساس ترجیحات شخصی ترامپ هدایت میشود، نه محاسبات معقول منافع ملی آمریکا.
قرار است روز شنبه نمایندگان ایران و آمریکا در رم برای مذاکره ای دوم بر سر مسائل مورد اختلاف برنامه هستهای ایران بر سر میز مذاکره بنشینند. با توجه به رضایت نسبی دو طرف از مذاکرات هفته گذشته، فکر می کنید چه موضوعاتی در مذاکرات روز شنبه مورد بررسی قرار خواهد گرفت؟ نقاط اصلی اختلاف که به طور بالقوه میتوانند مذاکرات را از مسیر خود خارج کنند، کدامند؟
به نظر من، قلمرو و دامنه آنچه باید مورد مذاکره قرار گیرد، همچنان موضوع اصلی و همچنین اخلالگر بالقوه شماره 1 خواهد بود. اگر عراقچی و ویتکاف بتوانند در مورد اینکه چه مواردی باید بحث شود و چه اختلافاتی باید زودتر حل شود، ممکن است نتیجه مثبتی داشته باشد. اما اگر مواضع و استدلالهای هر دو طرف در مورد آنچه که باید مورد مذاکره قرار گیرد از هم دور باشد، ممکن است مذاکرات به سرعت پایان یابد.
به عنوان مثال، اگر ویتکاف، همانطور که انتظار میرود، به طور جدی اصرار کرده که کل برنامه غنی سازی اورانیوم جمهوری اسلامی ایران متوقف و کنار گذاشته شود، این مذاکرات را از مسیر خود بلافاصله خارج میکند.
فکر میکنید اقدامات احتمالی که هر طرف ممکن است برای دستیابی به توافق حاضر به انجام آن باشد، چیست؟
اگر ویتکاف عمدتاً به مذاکره درباره مکانیسمهای راستیآزمایی برنامه هستهای ایرانی که تضمین کند این برنامه فقط برای اهداف صلحآمیز باقی میماند، علاقه داشته باشد پس فکر میکنم که هر دو طرف ممکن است بتوانند یک راهحل مورد توافق دوجانبه پیدا کنند. اما همانطور که اشاره کردم، اگر ویتکاف اصرار داشته باشد که به کل برنامه هسته ای ایران پایان دهد، مسلماً ایران جایی برای توافق نخواهد دید. یعنی در سر همین موضوع، مشکل اصلی وجود دارد.
نقش کشورهایی مانند اسرائیل، عربستان سعودی را در این مذاکرات چطور ارزیابی میکنید؟
در حال حاضر نه تنها این دو کشور بلکه عملاً هیچ کشوری از جمله سه کشور اروپایی در مذاکرات برنامه ریزی شده در عمان یا رم تأثیرگذار به نظر نمیرسد. اما شکی نیست که اگر اسرائیل ببیند که مذاکرات از نقطه نظر خود در جهت اشتباه پیش می رود، قطعا تلاش خواهد کرد تا خود را درگیر کند. جالب اینجاست که ترامپ ممکن است تحت تاثیر هیچکس، حتی نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل نباشد.
بازیگران بین المللی مانند اتحادیه اروپا یا چین چه نقشی در تسهیل این مذاکرات ایفا میکنند؟ نوع نگاه دولت ژاپن (با توجه به سابقه تلاش این کشور برای میانجیگری بین تهران و واشنگتن) به این مذاکرات چگونه است؟
متأسفانه در حال حاضر، هم اتحادیه اروپا و هم ژاپن مشکلات خاص خود را در زمینه روابط تجاری (و در مورد اتحادیه اروپا در زمینه جنگ روسیه و اوکراین) با دولت ترامپ دارند که انگیزه ها و فرصت های آنها را برای تأثیرگذاری در حوزه برنامه هسته ای ایران از بین میبرد. تا یکی دو ماه دیگر، اگر مسائل تجاری بین آنها و آمریکا حل شود، شاید بتوانند با آمریکا همکاری کنند، اما فعلا نه. مشکل دولت ترامپ اینقدر جدی است.
برخی عقیده دارند در این مذاکرات تهران و واشنگتن به دنبال یک توافق موقت و به نوعی راستی آزماییاند. این نظر تا چه اندازه صحیح است؟
این نیز بستگی به این دارد که آیا هر دو طرف بتوانند در مورد آنچه که باید مورد بحث قرار گیرد و چه اختلافاتی باید حل شود توافق کنند یا خیر. به نظر من زمان توافق جزئی یا موقت نیست. بلکه آنچه مورد نیاز است توافق کلی در مورد آنچه باید مورد بحث و حل قرار گیرد است.
فکر میکنید در صورت عدم نتیجه مثبت مذاکرات، پیامدهای احتمالی چه خواهد بود؟
اگر نتایج مذاکرات شنبه آینده مثبت نباشد، ممکن است فرصتها و تلاشهای دیگری برای ادامه روند دیپلماتیک وجود داشته باشد. به نظر من، عدم موفقیت در این دور بلافاصله به این معنی نیست که لزوماً رویارویی نظامی با ایالات متحده و اسرائیل در یک طرف و ایران در طرف دیگر راه خواهد افتاد. من هنوز امیدوار هستم که در نهایت برخی فرایندهای دیپلماتیک ممکن است تنش را آرام کند و هر دو طرف با موفقیت از رویارویی مستقیم نظامی اجتناب کنند.