به گزارش سرویس سیاسی تابناک، مذاکرات هستهای مربوط به پرونده هستهای کشورمان از سال ۱۳۸۲ در حال انجام است، یعنی بیش از بیست و دوسال است که ایران درگیر یکی از تاریخیترین و حساسترین و سختترین چالشهای سیاست خارجی و امنیتی خود است.
اگر جنگ تحمیلی هشت سال طول کشید و طرفین بمب و خمپاره و موشک رد و بدل کردند، بیست سال است که سربازان دیپلماسی ایران از کمال خرازی، حسن روحانی، علی لاریجانی تا سعید جلیلی و منوچهر متکی، علی اکبر صالحی و محمد جواد ظریف و شهید امیر عبداللهیان، علی شمخانی و حالا عباس عراقچی "بی وقفه اما به نوبت" مشغول تبادل آتش دیپلماتیک با قدرترین دیپلمات های ابرقدرت های جهان هستند،
نبردی نابرابر، اما حیثیتی، هر کدام از این سربازان به فراخور شرایط و تدابیر کلیت نظام، توان و تحلیل خود را برای حل مساله هسته ای به کار گرفته اند.
رهبرانقلاب هم به عنوان فرمانده عالی دیپلماسی کشور همواره از تیم های مذاکراتی در دولت های مختلف حمایت کرده اند و خواستار حمایت آحاد مردم و جناح ها از این سربازان عرصه دیپلماسی شده اند.
مذاکره غیر مستقیم با آمریکا در عمان، جدیدترین تدبیر سیاست هسته ای -سیاسی جمهوری اسلامی ایران است، این مسیر که رسما مورد تایید رهبرانقلاب قرار گرفته "تصمیم یک دولت" نیست، بلکه تدبیر کلیت نظام برای حل چالش های بین المللی، تحریم و موارد مبتلا به ناشی از مساله هسته ای است.
اما به نظر می رسد سوپرانقلابی ها که علاقه ای خاص به نگاه افراطی و صفر و صدی به موضوعات اساسی کشور و سربازگیری و هواداربازی با گفتمان سازی هیجانی و عاطفی دارند، این تدبیر دیپلماتیک و لازم را هدف قرار داده اند و طوری با این تدبیر دیپلماتیک نظام برخورد می کنند که گویی مذاکره غیرمستقیم با آمریکا (که تدبیر هوشمندانه جمهوری اسلامی است برای انجام گفتگوی ضروری بدون مشروعیت دادن به آمریکا برای گفتگوی مستقیم) یک زهر هلاهل است که بدون اطلاع رهبری در حال ریخته شدن در گلوی نظام است و سربازان دیپلماسی کشور را کودکانی فرض می کنند که هر آن ممکن است گول آمریکا را بخورند!
از آن سو هم افراطی های غربگرا هم گمان می کنند این روزنه گشوده شده در سیاست خارجی، فرصتی برای تسویه حساب سیاسی با نظام در امور داخلی است و باید به هر قیمت این روزنه را به یک دروازه برای کرنش و معذرت خواهی از آمریکا تبدیل کنند، آنها به غلط فکر می کنند ریشه حل همه مشکلات کشور و نوشداروی اسطوره ای، پشت یک میز نشستن رودررو با طرف آمریکایی است و مرتبا بر طبل مذاکره مستقیم می کوبند و مثل "شوهرعمه ها" (!) در گروههای واتس آپی گمان می کنند ماجرای بیست ساله هسته ای با یک روبوسی و چاق سلامتی با ترامپ حل می شود!
به بیان دیگر در فضای کنونی کشور، شاهد دو جریان افراطی در مواجهه با مذاکرات هستهای هستیم؛ گروهی که با مخالفتی تند و افراطی، هرگونه گفتوگو و تعامل را مردود میدانند و گروهی دیگر که به شکلی خوشبینانه و اغراقآمیز، نتایج مذاکرات را از پیش قطعی و موفق میپندارند. چنین رویکردهای افراطی، نه تنها به انسجام و آرامش جامعه آسیب میزند، بلکه در میان مسئولان نیز موجب تفرقه و سردرگمی میشود.
رهبر معظم انقلاب اسلامی بارها تأکید کردهاند که نباید مسائل کشور به مذاکرات گره زده شود و نباید در برابر این فرآیند یا خوشبین بود به شکل مفرط، یا بدبینانه و تندروی کرد، آیا افراطی های دو طرف چنین رویکردی دارند؟
بگذاریم سربازان دیپلماسی ایران، کار خودشان را کنند، بگذاریم آن طور که صلاح می دانند، آنطور که به آنها اجازه و اختیار داده شده، در این میدان سخت بجنگند، حواسمان باشد که گاهی در جنگ، تیراندازی بی موقع، گرا دادن خودی به دشمن است، نه نشان شجاعت و انقلابی بودن یا پیشرو بودن! مواظب باشیم ناخواسته سرباز نتانیاهو نشویم!
چیزی که اسرائیل امروز بیش از هرچیزی بدان نیاز دارد، جنگ افراطی ها در سیاست داخلی است تا سربازان دیپلماسی ایران پشت شان بلرزد! نتوانند تصمیم درست و به موقع را بگیرند! حریم سربازان وطن را رعایت کنیم ! چشم میلیون ها ایرانی به نتیجه جنگ و تلاش آنهاست!
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.