ایران: معماي قتل تاجر آهن و همسر و فرزندش در ويلاي شماره 13 محله «گلسار» رشت پس از 38 روز عمليات ويژه پليسي با دستگيري عاملان جنايت فاش شد.
رسيدگي به اين پرونده از صبح شنبه 17 مهر و همزمان با تماس تلفني پدرزن مرد تاجر با پليس، در دستور كار تيم جنايي قرار گرفت.
مرد ميانسال كه بشدت مضطرب بود، به كارآگاهان جنايي گفت: از دو روز قبل هر چه با دختر، داماد و نوهام تماس ميگرفتم، هيچ كس جوابي نميداد.
بنابراين امروز از شدت دلشوره راهي خانهشان شدم اما به محض ورود به ويلا، با اجساد دختر، داماد و نوه 17 سالهام روبهرو شدم.
پس از اين جنايت با دستور سردار بهمن اميري مقدم- فرمانده انتظامي استان گيلان- گروهي از كارآگاهان به سرپرستي سرهنگ كريمي رئيس پليس آگاهي استان، مسئول تحقيق درباره جنايت شدند. آنها در نخستين تحقيقات دريافتند قاتل يا عاملان جنايت با اين خانواده آشنا بودهاند چرا كه به راحتي وارد ويلا شده و در فاصلههاي زماني مختلف فرزاد 46 ساله، ساريه 44 ساله و پرهام پسر 17 ساله را به قتل رساندهاند.
جنايتكاران پس از سرقت سه عدد گوشي تلفن همراه و چند فقره چك از خانه قربانيان، گريخته بودند. در ادامه تجسسهاي ويژه جنايي، كارآگاهان سرانجام پس از 38 روز رد پاي برادرزاده مرد تاجر را در قتل شناسايي كردند.
سرهنگ كريمي در اين باره گفت: چند روز پس از قتل، مردي با مراجعه به كلانتري لاكان رشت در حالي كه يك فقره چك در دست داشت، به مأموران كلانتري گفت: اين چك را پسري به نام سجاد نزد وي برد تا پولش كند اما مرد مغازهدار كه به موضوع مشكوك شده بود، پليس را باخبر كرد. از سوي ديگر، كارآگاهان پس از بررسي چك، دريافتند اين چك متعلق به تاجر آهن بوده است.
بنابراين بلافاصله سجاد دستگير شد اما وي در بازجويي گفت: «چند روز قبل در يكي از بوستانها قدم ميزدم كه چند برگ چك پيدا كردم. به دليل نياز مالي شديد، تصميم گرفتم آن را بفروشم!»كارآگاهان كه به گفتههاي سجاد مشكوك شده بودند، در ادامه بررسيها دريافتند سجاد يكي از دوستان پرهام- پسر تاجر آهن- است.
به همين دليل بازجوييهاي فني، تخصصي ادامه يافت تا اينكه متهم گفت: قاتل خانواده تاجر آهن را ميشناسد. «آنها دو مرد تهراني هستند كه به رشت آمده و مرتكب جنايت شدهاند. اما خودم در اين ماجرا هيچ نقشي نداشتم بلكه فقط خانه مرد تاجر را به آنها نشان دادم. بعد از قتل هم آنها اين چكها را به عنوان دستمزدم به من دادند!»
كارآگاهان پس از شنيدن اظهارات متهم و بررسي مشخصات متهمان معرفي شده خود را به تهران رسانده و هر دو نفر را دستگير كردند. اما پس از انتقال آنها به اداره آگاهي رشت هر دو منكر قتل شده و پس از بررسيهاي پليسي و اثبات بيگناهيشان آزاد شدند.
بنابراين يك بار ديگر بازجوييها از سجاد در دستور كار قرار گرفت و او كه اين بار راه فراري پيش رويش نميديد، به ناچار لب به اعتراف گشود و گفت: «شايان- برادرزاده تاجر آهن- عامل اصلي جنايت است. او با عمويش اختلاف داشت و هميشه ميگفت عمويش وضع مالي خوبي دارد اما هيچ وقت به او و خانوادهاش كمك نكرده است؛ بنابراين ميخواست از او انتقام بگيرد. من و برادرم سبحان هم قبول كرديم در اين ماجرا كمكش كنيم. بنابراين ساعت 4 بعد از ظهر روز جمعه 16 مهر همراه شايان و برادرم به خانه مرد تاجر رفتيم.
شايان زنگ زد و پسر عمويش پرهام در را باز كرد و ما به داخل خانه رفتيم. در حالي كه هر كدام يك قبضه كارد و سرنگ داشتيم از پشت به پرهام حمله كرده و او را به اتاقي برديم. بعد هم دست و پاي او و مادرش را با سيم تلويزيون بسته و داخل اتاقي حبسشان كرديم. حدود ساعت 9 شب عموي شايان هم به خانه آمد كه به محض ورود با گلدان ضربهاي به سرش زده و دست و پاي او را هم بستيم. سپس با كمك سبحان،مردصاحبخانه را نگه داشته و شايان با كارد او را زد.
بعد هم من و برادرم «پرهام» و «ساريه» را خفه كرديم. سپس اجسادشان را داخل وان حمام انداخته و پس از سرقت گوشي تلفن همراه مقتولان، چند برگ چك و 200 هزار تومان پول نقد، آثار جرم را پاك كرده و حدود ساعت 2 نيمه شب از آنجا خارج شديم.
پس از تقسيم پولها، گوشي تلفنهاي مقتولان را در رودخانه انداخته و چكها را از بين برديم اما من مخفيانه چند برگ از چكها را برداشتم تا بفروشم كه به دام افتاديم. پس از اعترافات سجاد، ساعتي بعد برادرش سبحان هم دستگير شد و حدود ساعت 2 بامداد دوشنبه- 24 آبان- نيز شايان دستگير شد و ساعتي بعد متهمان لب به اعتراف گشودند.
رئيس پليس آگاهي گيلان در پايان از مسئولان قضايي خواست تا به صورت ويژه پرونده را رسيدگي كنند تا عاملان اين جنايت هرچه سريعتر به مجازات برسند.