سرویس بین الملل ـ پس از انجام رزمايش بزرگ پنج روزه پدافند هوايي مدافعان آسمان ولايت 3 که در آخرین روز آن سامانه موشکی برد بلند زمین به هوای اس-200 به سمت اهدافی در 100 کیلومتری شلیک و آنها را در آسمان کشور نابود کرد و به دنبال بازتاب گسترده آن در رسانه های جهان، صهیونیست ها نیز به تکاپو برای نمایش قدرت نظامی خود افتاده اند تا سرپوشی بر نگرانی و ترس خود از توانمندی ها و دستاوردهای نظامی ایران بگذارند.
به گزارش «تابناک»، در همین راستا، «الشرق الاوسط» که عملا نقش ابزار رسانه ای صهیونیست ها را در منطقه بازی می کند، در مقاله ای با هدف تخطئه دستاوردهای رزمایش هوایی اخیر در کشورمان و دفع اثرات شدید آن بر افکار عمومی منطقه، می نویسد: «هرچند ممکن است در چند سال آینده با دستیابی ایران به قابلیتهای هستهای، انحصار چهل ساله اسراییل در برخورداری از سلاح هستهای در خاورمیانه پایان یابد، برتری نظامی تلآویو بر تهران از میان نخواهد رفت و اسراییل همچنان یک قدرت نظامی برتر در منطقه باقی خواهد ماند و برای اطمینان از امنیت خود، نیازی به حمله به ایران ندارد»!
در ادامه این نوشتار آمده است: «اسراییل بلندپروازیهای هستهای ایران را بزرگترین تهدید برای خود میداند. بنیانگذار جمهوری اسلامی، نخستین کسی بود که خواهان محو اسراییل از نقشه خاورمیانه شد و حالا نیز رییس جمهوری کنونی ایران، خواهان نابودی اسراییل شده است.»
نویسنده در ادامه با هدف سرپوش گذاشتن بر ترس صهیونیست ها می نویسد: «برخی از کارشناسان بینالمللی بر این مسأله اتفاق نظر دارند که اسراییل تقریبا صد بمب هستهای یا حتی دو برابر این رقم را دارد؛ بنابراین، ایران حتی در یک برنامه جامع نیز قادر به دستیابی به این میزان سلاح اتمی نیست.»
این روزنامه بدون اشاره به شکست های متوالی صهیونیست ها در چند سال اخیر در منطقه، ادعا می کند: «اسراییل نسبت به ایران و دیگر کشورهای منطقه، دارای یک برتری نظامی متعارف است. نیروی هوایی این رژیم، می تواند با برخورداری از مصونیت لازم به سیستمهای دفاع هوایی دشمن نفوذ کند. سازمانهای اطلاعاتی و قابلیتهای اسراییل در جنگ الکترونیکی به شکل انکارناپذیری نسبت به رقبایش برتری دارند. ماهوارههای اسراییلی به طور کامل و روزانه، تأسیسات ایران را تحت نظر دارند.»!
نویسنده این نوشته که معلوم نیست بر پایه چه اخبار و اطلاعاتی تحلیل کرده است، در ادامه می نویسد: «ایران اما پس از جنگ هشت ساله با عراق، هیچگاه اقدام به بازسازی ارتش متعارف خود نکرده و همچنان متکی به قدرت هوایی تجهیزات قدیمی اش است؛ افزون بر این که تحریمهای سازمان ملل در قطعنامه 1929 شورای امنیت، ایران را به شکل گستردهای با ممنوعیت خرید و فروش تسلیحات نظامی رو به رو ساخته است.
بنابراین، فروش یا فرستادن همه تجهیزات نظامی اعم از تانک، موشک، ناوهای دریایی و غیره و همچنین آموزش های فنی آنها به ایران ممنوع شده است. به بیان دیگر، حتی اگر این کشور بخواهد در چند سال آینده به کمک تولیدکنندگان خارجی، توانمندیهای نظامی خود را بالا ببرد، این امر به دلیل تحریمهای سازمان ملل امکانپذیر نخواهد بود؛ هرچند ایران بر خودکفایی خود پافشاری میکند، قادر به ساخت سلاحهای پیشرفته نیست.»!
وی سرانجام برای تکمیل جنگ روانی خود، با اذعان به پشتیبانی گسترده مالی و تسلیحاتی آمریکا از صهیونیست ها می نویسد: «در پایان، میتوان به حمایتهای تنها ابرقدرت جهان و کمک بلاعوض سه میلیارد دلاری سالانه آمریکا به اسراییل اشاره کرد که از جنگ سال 1973 تاکنون ادامه یافته است، ولی کمکهای آمریکا به حمایت های مالی خلاصه نمی شود. پنتاگون و نیروی دفاعی اسراییل، پیوسته در زمینه تبادل مهارتهای فنی در عرصه نظامی با یکدیگر تعامل دارند و دفاع موشکی بالغ بر بیست سال است محور اصلی این برنامه بوده است؛ ضمن اینکه اسراییل به رغم خودداری از امضای معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای از سوی آمریکا حمایت میشود.
واشنگتن از سال 1969 با تأمین تسلیحات نظامی و تحت فشار قرار ندادن تلآویو برای امضای معاهده NPT از اسراییل حمایت کرده است.»
وی ادامه می دهد: «این در شرایطی است که ایران از حمایت هیچ ابرقدرتی در جهان برخوردار نیست و روابط تسلیحاتیاش با روسیه و چین از زمان تصویب قطعنامه 1929 سازمان ملل رو به وخامت گذاشته است و تنها از جانب سوریه، تنها متحد نظامیاش، حمایت میشود. چالش ایران یک تهدید جدید برای ثبات منطقه و حتی جهان است که باید از همه جوانب مورد توجه قرار گیرد»!
نویسنده در پایان این گونه پیشنهاد می دهد: «در رقابتهای ریاستجمهوری سال 2008، هیلاری کلینتون، سناتور وقت طرح گسترش، یک چتر هستهای برای اسراییل و همه کشورهایی که از سوی ایران تهدید میشوند، مطرح ساخت که حالا زمان آن فرا رسیده است.»
با این تفاسیر، گویا ماشین جنگ روانی و تبلیغاتی صهیونیست ها با همه توان، از یک سو، انرژی خود را صرف دفع اثرات رزمایش هوایی اخیر در کشورمان کرده و از سوی دیگر، در تلاش است با القای ضعف بازدارندگی ایران، همچنان در راستای پروژه ایران هراسی، جمهوری اسلامی ایران را به عنوان بزرگترین تهدید برای آرامش در منطقه معرفی نماید.