چندی پیش، سایت «ویکی لیکس» دو سری اسناد محرمانه درباره افغانستان و عراق را منتشر کرده بود. انتشار این اسناد و همچنین اسناد جدید، نگرانی ظاهری مقامات نظامی و سیاسی آمریکا و بسیاری کشورها را به دنبال داشته است. البته هنوز نمیتوان به درستی مشخص کرد که این اسناد تا چه اندازه واقعی و مستدل هستند و از همه مهمتر، هدف واقعی انتشار این اسناد چیست؟!
به گزارش «تابناک»، دکتر عیسی گل وردی در مطلبی که امروز در روزنامه
«ملت ما» منتشر شد، جوانب گوناگون این مسأله را بررسی کرده که به شرح زیر می آید:
باید این موضوع را در نظر داشت که این اسناد تحت هر سناریویی ممکن است منتشر شده باشند:
1 ـ انتشار اخبار واقعی و غیرواقعی برای تزریق راحت اخبار غیرواقعی
2 ـ مهره سوزان عناصر سوخته
3 ـ افشاگری واقعی
در سری جدید اسناد منتشره این سایت، مطالب تکاندهندهای هست که جای تعمق بسیار دارد. درباره ایران، این متنها شامل دو دسته سند است:
دسته نخست که بیشتر این اسناد را شامل میشود، به فعالیتهای اعراب حاشیه خلیج فارس و در مرکز آنها درخواست پی در پی برای بمباران ایران میپردازد. این اسناد حکایت از درخواست برخی سران عرب از آمریکا برای حمله به ایران دارد.
بر پایه اسناد جدید «ویکیلیکس»، چند کشور عربی از جمله عربستان سعودی از آمریکا خواستهاند به ایران حمله نظامی کند. در اسناد جدید منتشره از سوی ویکیلیکس آمده است که کشورهایی چون عربستان، بحرین، امارات، اردن و مصر آشکارا از آمریکا خواستهاند که در برابر ایران از گزینه نظامی بهره ببرد.
در اسناد دیگری به این نکته اشاره شده که پادشاه بارها از آمریکا خواسته که ایران را بمباران هوایی کند.
در یکی از این اسناد، مقام سعودی از قول عبدالله، ایران به مار تشبیه کرده و از آمریکا میخواهد که سر این مار را ببرد.
در اسناد دیگری از درخواستهای مشابه مقامات کشورهای دیگر عربی از امارات تا عمان برای حمله به ایران خبر داده شده است؛ اسنادی که ویکیلیکس در صدد انتشار آنهاست، نشان میدهد که ترکیه به القاعده در عراق کمک و همچنین آمریکا از شورشیان کرد «پ.ک.ک» در این کشور حمایت کرده است.
البته باید توجه داشت اسناد منتشره در ویکیلیکس، به گونهای است که هر خوانندهای که از اوضاع خاورمیانه بیاطلاع باشد، گمان میکند ایران ریشه همه مشکلات موجود در این منطقه است و همه کشورهای حاضر در این منطقه، خواهان از بین رفتن ریشه این ناآرامیها هستند.
به هر صورت، انتشار این اسناد، نشاندهنده وضع نگرانکنندهای است که جمهوری اسلامی ایران در آینده نزدیک پیش روی خواهد داشت؛ چه اگر این اسناد واقعی باشد در واقع ایران با یک جنگ اعلام نشده از سوی همسایگان خود، روبهروست؛ همسایگانی که خواهان رویارویی ایران و آمریکا هستند و خود را در این رویارویی منتفع میبینند.
باید این مسأله مهم را مد نظر داشت که با وجود روابط دشمنانه آمریکا با انقلاب اسلامی ایران و حضور این قدرت اشغالگر در منطقه و در نزدیکی مرزهای کشور، رویارویی نظامی هیچگاه در دستور کار مقامات جمهوری اسلامی نبوده و همواره روحیه دفاعی و ضداشغالگری و ادامه حضور آمریکا در منطقه بر فضای سیاست خارجه کشور حکمفرما بوده است، حال آن که در حمله تروریستی 11 سپتامبر به خاک آمریکا، شهروندهای کشورهای عربی نامبرده به ویژه عربستان سعودی دخیل بودند و به طور کلی، ایدئولوژی و منابع مالی چنین حملهای مستقیم و غیرمستقیم، از ناحیه دولتها یا شهروندان این کشورها تأمین شده است.
این مسأله درباره تحرکات طالبان در افغانستان و معدود گروههای سنی معاند دولت در عراق نیز مصداق دارد؛ در حالی که نه تنها به هیچ عنوان رابطهای بین حادثه 11 سپتامبر با دولت یا هیچ کدام از شهروندان ایرانی یافت نشد، بلکه جمهوری اسلامی ایران نقش تعیینکنندهای در برگرداندن ثبات و آرامش در عراق و افغانستان داشته است.
از اینجاست که ابعاد نگران کننده مسأله روشن میشود و تلاش تخریبی برخی دولتهای همسایه در سوءاستفاده از فضای روابط سیاسی تیره بین ایران و آمریکا در راستای برگرداندن تدریجی اتهامات خود به سوی ایران و نقشآفرینی در رویارویی دو کشور است؛ چیزی که اگر مورد اهتمام ویژه مقامات کشور قرار نگیرد، میتواند پیامدهای خطیری را در آینده داشته باشد و امنیت ملی را به خطر اندازد.
از این روی، پیشنهاد میشود با تشکیل کارگروه ویژهای متشکل از نخبگان در بالاترین سطوح امنیتی کشور، نخست درستی و نادرستی این اسناد و دلایل انتشار آنها بررسی شود و دوم، راهبردهای متناسب برای مقابله با وضع پدید آمده در پیش گرفته و به مورد اجرا گذاشته شود.