داوود ميرباقري در پاسخ به پرسشي مبني بر اين كه اگر از امام حسين(ع) و حضرت ابوالفضل(ع) يادگاري بخواهد، چه چيزي درخواست خواهد كرد؟ گفت: ميخواهم كربلاي مختار همان طور كه ساخته شده است، پخش بشود.
به گزارش ايسنا، داوود ميرباقري با بيان مطلب بالا افزود: مباحثي در حال مطرح شدن است كه من فكر ميكنم شأن و زحمت يك گروه سختكوش را در طول هشت سال كمي زير سوال برده است. من از صاحب اين كار كه به ما انگيزه داد در طول هشت سال «مختارنامه» را به اينجا برسانيم، انتظار دارم از آن حراست كند و پلانها همان جوري كه ضبط شده است نمايش داده شود.
كارگردان سريال «مختارنامه» دربارهي 155 لوكيشني كه براي نشان دادن زندگي مختار آماده شده است، عنوان كرد: براي من واقعا تصويربخشي واقعهي عاشورا، مشکلترين بخش کار بود.
ميرباقري كه در مصاحبهيي تلفني با برنامه «اشك مهتاب» شركت كرده بود، ادامه داد: نميدانم چه حکمتي بود؛ الان که فکر ميکنم حکمتش را تا حدودي پيدا کردهام که چرا دلم ميخواست آن صحنهها به تعويق بيافتد و من مجال بيشتري داشته باشم تا بتوانم بيشتر فکر بکنم. در مقطعي از آن زمان احساس کردم که هنوز شايد به تعبيري براي پرداختن به اين صحنهها آمادگي کافي را ندارم يا هنوز وقتش نرسيده است.
كارگردان «مختارنامه» افزود: چنين احساسي در من موج ميزد و از خدا ميخواستم به بهانهاي به دلايل مشکلات متعددي که اين جور پروژهها گرفتارش است، اين صحنهها به تعويق بيافتد تا من به اين آمادگي برسم. در دورهاي احساس کردم که حالا وقتش رسيده است.
وي خاطرنشان كرد: من غالب صحنههاي کربلا را در لحظه خلق ميکردم. يعني از قبل فکر نکرده بودم که چه کار کنم. استرس و عدم آمادگي مجال اين وضعيت را به من نميداد.
ميرباقري در ادامه گفت: به محض اين که پايم به صحنهي کربلا رسيد انگار از يک منظر ديگر دارم به جهان نگاه ميکنم؛ به هر حال شورانگيزترين و موثرترين پلاني که من در اين مجموعه گرفتم لحظهاي است که حضرت ابوالفضل(ع) سر نهر علقمه ميآيد. براي من نما و پلان عجيبي بود. بعد از گرفتن اين پلان احساس کردم بايد گوشهاي تنها باشم و مدتها به تابلويي که شکل گرفته فکر بکنم تا ببينم حق مطلب را توانستهام ادا کنم يا نه؟
كارگردان «مختارنامه» ادامه داد: به اعتقاد من عاشورا و فرهنگ عاشورايي چنان پتانسيل و انرژي دارد كه قادر است در هر زبان و هر مكاني به ياري مظلومين و ستم ديدگان عالم بيايد، اين فرهنگ قريب به 14 قرن است كه مثل يك غده از تارك فرهنگهاي عالم ستيزعالم ميدرخشد. فرهنگ عاشورا از سويي اين ويژگي را دارد كه با زبانهاي مختلف، با قالبهاي مختلف مثل هنر، ادبيات، شعر و غيره زبان باز كند و حقانيت خودش را فرياد كند؛ اين باورمن است.
ميرباقري تاكيد كرد: اساس و مبناي يك هنر مثل تعزيه كه يك شيوهي نمايشي ايراني است، فرهنگ عاشورايي است، من تصور ميكنم كه در اين زمان هم فرهنگ عاشورايي خواه ناخواه در شكل هنرهاي رايج امروزي مثل سينما متجلي ميشود، به همين دليل هم سختيها را به جان خريدم كه بتوانم كه گوشهاي از اين واقعه عظيم را تصوير كنم، من فكر ميكنم اين فرهنگ ميتواند قالبهاي كهنه و رايج را بشكند و موانع تنگنظرانه را از سر راه بردارد.
وي ادامه داد: همين که آدم کوچکي مثل من هشت سال انرژي دارد که روي پا بايستد و تلاش کند تا بتواند گوشهاي از اين مظلوميت را بيان کند، قطعا بايد يک صاحبي پشتش بوده باشد. يعني اين انرژي را بدهد وگرنه هشت سال کار مداوم در شرايط بسيار دشوار واقعا کار طاقت فرسايي است.
كارگردان «مختارنامه» يادآور شد: در طول اين 7 ـ 8 سالي که درگير پروژه «مختارنامه» بوديم، ترکيب مجموعه «مختارنامه» تغييري نکرد. يعني همه دوستان همسفر هم بوديم تا بتوانيم در لوکيشنهاي متعدد، با اقليمها و جغرافياهاي متفاوت گوشهاي از اين مظلوميت را به تصوير بکشيم و من تصورم اين است که همه اين ها لطف خود امام بود. يعني اگر عنايتي نميداشتند قطعا ما نميتوانستيم با اين پشتکار و انرژي، با اين همه مشقت دست و پنجه نرم بکنيم و حاصل کار ما امروز، جمعه شبها روي آنتن باشد.