از قافله صعودكنندگان از ديوار سفارت آمريكا در تهران، اكثرا به نيمه چپ زمين سياست جمهوري اسلامي افتادند و اندكي به نيمه راست آن. فروز رجاييفر از آن راستنشيناني است كه در آن زمان دانشجوي رشته مهندسي پليمر دانشگاه صنعتي اميركبير (پليتكنيك) بود و بعدها در رشته علوم سياسي در مقطع دكترا ادامه تحصيل داد. رجاييفر از دانشجوياني بود كه شخصا به چند سند فوقمحرمانه در كشوي ميز كاردار سفارت آمريكا دسترسي داشته و گفته نقش فعالي نيز در خواندن و رمزگشايي و چسباندن اسناد محرمانه داشته است.
به نوشته «اعتماد ملي»، رجاييفر امروز اصولگرايي است در كسوت دبيركل ستاد پاسداشت شهداي نهضت جهاني اسلام كه در اعتراض به اقدام اصولگرايان شوراي شهر دوم تهران در تغيير نام «خيابان سروان خالد اسلامبولي» شكل گرفت و تني چند از استشهاديون براي انجام عمليات شهادتطلبانه در اراضي اشغالي ثبتنام كردند كه به دلايلي متوقف شد. فعاليت آنها معطوف شده به تهيه و توليد فيلمهاي مستند كه گرد مقاومت اسلامي فلسطين و لبنان ميچرخد و البته بيشتر از آنكه توليدي باشد تدويني است؛ در مكتب شهادتطلبان، اسطوره مركاوا، بادهاي شمالي، روي خط آتش، شكار مهندس، اسطوره عماد، اسرار يك ترور (عماد مغنيه)، هنر زندگي، دختران زيتون، پرچمداران خورشيد، وعده صادق، دفاع از خود، در ضيافت اسلحه11 و 2) و مبادله بزرگ فيلمهاي مستندي هستند كه منتشر كردهاند و شانزدهمين آنها «اعدام فرعون» است؛ فيلمي 62 دقيقهاي به زبان عربي و زيرنويس فارسي با تصاويري مستند از ترور محمد انور سادات رئيسجمهور پيشين مصر توسط سروان خالد احمد شوقي اسلامبولي و همقطارانش، همراه با گفتوگوهايي از جيهان سادات همسر سادات، فعالان جنبشهاي اسلامي مصر، نخستوزير و وزير كشور سابق مصر، وكيل خالد اسلامبولي و چند روزنامهنگار. فيلم براي «ترويج فرهنگ شهادتطلبي» ساخته شده، ولي بيش از آن به جنجالي تازه در روابط ايران و مصر تبديل شده كه ستاد پاسداشت شهداي نهضت جهاني اسلام طي 5 سال اخير هر تقريبي در اين مناسبات را نكوهيده است. در مقدمه چند دقيقهاي اين فيلم به زبان فارسي، انور سادات، «فرعون مصر» خوانده ميشود كه با امضاي معاهده كمپديويد خيانت ميكند و سزاي خيانت... گفتوگو با رجاييفر با اين تاكيد آغاز و پايان مييابد كه نام فيلم «ترور فرعون» نيست، «اعدام فرعون» است. فيلم «اعدام فرعون» چگونه ساخته شد؟ تصاوير مستند اين فيلم را از كجا بهدست آورديد؟در اين فيلم از تصاوير آرشيوي استفاده كرديم و حادثه اعدام فرعون مصر (محمد انورسادات) از زبان مسوولان و فعالان طرفدار يا مخالف مصري بازگو شده است. البته به فيلمها دسترسي نداشتيم، تصاويري از شبكههاي مختلف ضبط كرده و فيلم با تدوين جديد همراه با افزودن سناريو و روايت ساخته شده كه بخشي از آن كه در برگيرنده زندگي سياسي انورسادات و تصاويري از خيابان شهيد خالد اسلامبولي در تهران بوده توسط ما توليد شده است.
يعني تمام 62 دقيقه فيلم اعدام فرعون مونتاژي است و پيش از اين در شبكههاي مختلف پخش شده كه شما همه را يكجا جمعآوري و تدوين كرديد؟
بله، يكي از منابع ما فيلم مستند شبكه الجزيره بود و ديگري فيلمي است كه از يك منبع آمريكايي به قيمت 60 دلار خريديم.
گويا اين شانزدهمين فيلمي بوده كه توسط ستاد پاسداشت شهداي نهضت جهاني اسلام توليد شده، بيشتر آنها هم درباره مقاومت اسلامي در اراضي اشغالي و روايت استشهاديون فلسطيني است. چه شد سراغ خالد اسلامبولي رفتيد، آن هم در اين دوره كه تحركات جديدي در روابط ايران و مصر ديده ميشود؟ستاد پاسداشت شهداي نهضت جهاني اسلام تا حدودي كه معرف حضور ايران و جهان اسلام است، فعاليتش در راستاي تكريم شهداي نهضتهاي اسلامي است و شكلگيري آن با موضوع تغيير نام خيابان شهيد خالد اسلامبولي تقارن جالبي دارد. در دورهاي كه لزوم تغيير نام خيابان خالد اسلامبولي براي ايجاد رابطه با مصر در شوراي شهر اول تهران سروصداهاي زيادي ايجاد كرد كه البته به نتيجهاي هم نرسيد، مقالهاي نوشتم و در آن پرسيدم چرا بايد نام خيابان شهيد خالد اسلامبولي تغيير يابد؟ اگر اينگونه است در عوض ما هم بايد درخواست بدهيم مصريها با نبش قبر شاه، جنازهاش را به ايران تحويل دهند. شوراي شهر دوم كه ظاهرا در اختيار اصولگرايان بود راي به تغيير نام خيابان خالد اسلامبولي داد و در واكنش به آن، ستاد پاسداشت شهداي نهضت جهاني اسلام شكل گرفت كه اولين اقدام آن تحصن در مقابل ساختمان شوراي شهر تهران بود. در تكريم شهيد خالد اسلامبولي مراسمي هم در بهشت زهراي تهران برگزار كرديم و سنگ مزار نماديني در آنجا نصب شد، پلاكاردي هم خطاب به شوراي شهر دوم نصب كرديم كه «تمام تهران شهر خالد اسلامبولي است و نه فقط نام يك خيابان.» از آن پس در زمينههاي مختلفي در تكريم شهداي نهضت جهاني اسلام و دفاع از ملت مظلوم فلسطين و مقاومت اسلامي لبنان فعاليتهايي را شروع كرديم و گسترش داديم و جالب است كه بنا بر مقتضياتي به خاطر شرايط خاص مجبور شديم برخي فعاليتها را در برخي حوزهها كاهش داده و به توليدات آموزشي و فرهنگي بسنده كنيم. بيش از 16 عنوان CD تهيه شد كه «اعدام فرعون» آخرين آن بود و كمتر از يكماه پيش منتشر شد.
فيلم دختران زيتون كه مجموعه مستندي از زنان شهادتطلب فلسطيني بود هم بازتاب زيادي داشت.بله، ما همايش دختران زيتون را هم در تكريم زنان شهادتطلب فلسطيني برگزار كرديم تا اين حقيقت را بيان كنيم كه در اراضي اشغالي نه فقط مردان،كه زنان هم آماده انجام عمليات شهادتطلبانه براي دفاع از سرزمين خودشان هستند. آن مساله هم به همين شكل بازتاب جهاني پيدا كرد.
شما در دورهاي از استشهاديون براي انجام عمليات انتحاري در اراضي اشغالي ثبتنام ميكرديد. چرا متوقف شد؟ آمار ثبتنامشدگان چقدر بود؟ثبتنامها را متوقف كرديم. آمار ثبتنام شدهها حدود 60 هزار نفر بود كه مايل نيستم درباره آن صحبت كنم.
چرا مايل نيستيد؟به همان دليل كه اين فعاليتها را متوقف كرديم، اما اين ثبتنامها سهم مردم ايران را براي دفاع از عتبات عاليات، اجراي حكم سلمان رشدي مرتد و عمليات شهادتطلبانه در اراضي اشغالي نشان داد.
اما جايزه اجراي حكم سلمان رشدي همچنان به قوت خود باقي است. آخرين رقم اعلام شده براي مهدورالدم كردن سلمان رشدي چقدر است؟ آخرين جايزه تعيين شده 150 هزار دلار براي سلمان رشدي است.
به «اعدام فرعون» بازگرديم. روزنامهاي مصري نوشته اين مستند از تلويزيون ايران پخش شده، در حاليكه اينگونه نيست. آيا قرار است اين فيلم را به صداوسيما بدهيد؟فكر نميكنم. چنين مناسباتي با صداوسيما نداريم، ما به عنوان ستاد مردمي فعاليت ميكنيم. اين مستند اگر پخش شود با توجه به اهميت موضوع و شرايط آن زمان و مساله امضاي معاهده كمپديويد (بين كارتر، بگين و سادات رهبران آمريكا، اسرائيل و مصر) با استقبال مخاطبان روبهرو ميشود، چنانكه ديديم مستند «سيره عملي روحالله» با چه استقبالي روبهرو شد. اگر صداوسيما تصميم به پخش اين مستند بگيرد، استقبال ميكنيم.
اما اين مستند همراه با تبعات سياسي است و عكسالعملهاي ديپلماتيك آن تا مرز احتمال خروج ديپلماتهاي مصري از تهران پيش رفته است. شما در دورهاي اين فيلم را تهيه كرديد كه دولت احمدينژاد اهتمام ويژهاي به بهبود روابط با مصر دارد و حتي شخص رئيسجمهور سال گذشته اعلام كرد اگر دولت مصر آماده باشد، بعدازظهر آن روز حاضريم سفارتخانهمان را در قاهره بازگشايي كنيم.تصريح آقاي احمدينژاد حمل بر اين نكته است كه ما دولتي هستيم كه نميخواهيم در انزوا قرار بگيريم و مانع روابط نميشويم، صلحطلب هستيم و روحيه وحدت بخشي در جهان اسلام را دنبال ميكنيم. نميخواهم سخن ايشان را نقد كنم و زير سوال ببرم، كمااينكه همواره در اين باره سخنراني كرديم و متقاضي عكسالعمل دولت در اين زمينه هستيم. حتي پيش و پس از سفر آقاي حداد عادل رئيس سابق مجلس به مصر، در بيانيههايي از دولت خواستيم چنانچه طرز فكري درباره بهبود روابط ايران و مصر وجود دارد، آن را اعلام كند. با اتكا به مواضع حضرت امام درباره قطع رابطه با مصر سوال اين است كه چه تغييراتي در مواضع مصر ايجاد شده كه ايران خواستار بهبود روابط است؛ ما از دولت توضيح خواستيم و قصد رويارويي با دولت در اين زمينه را نداريم.
مواضع دولت احمدينژاد درباره بهبود روابط با مصر كاملا مشخص است. اين تصميمي است كه دولت اصولگراي ايشان گرفته و پيگيري ميكند.من بهعنوان يك همكار در سنگر مطبوعات تقاضا دارم مسئولان پاسخگو باشند. اين تصميم هم مربوط به دوره آقاي احمدينژاد نيست و به قبل از آن بر ميگردد. در مراسمي كه تحت عنوان «قصاص جلوت» توسط دانشجويان عدالتخواه برگزار شد و من تنها سخنران آن بودم همين سوالها را مطرح كردم. امروز هم اوضاع اسفبار نوار غزه ناشي از عدم رساندن كمكهاي دارويي و غذايي به فلسطينيان از سوي دولت مصر از طريق مرز رفح است. در سالگرد ارتحال امام هم گفتوگويي با مجله «گزارش جامعه» كه ميگويند اولين نشريه طرفدار دولت نهم در بخش خصوصي است داشتم و همين مسائل را عنوان كردم و ابهامات موجود در تجديد روابط را گفتم. خواستيم هر كسي پاسخگو است مواضع خود را اعلام كند، اما چنين چيزي مشاهده نكرديم. حالا CD اعدام فرعون منتشر شده كه در راستاي تكريم شهيد خالد اسلامبولي بوده و واقعه اعدام سادات را از زبان فعالان اسلامي مصر، همسر سادات و مقامات وقت مصري بازگو كرده كه اينها براي مردم جالب است. ما اين فيلم را تهيه، ترجمه و بازسازي كرديم. قبلا در مستندهاي مختلف پخش شده بود اما اكنون در اين مجموعه آمده است، ولي حالا شاهد واكنش مقامات مصري هستيم. از طرف وزارت امور خارجه ايران هم با ما تماسي خصوصي گرفتند و گفتند بهتر بود پيش از انتشار فيلم با ما مشورت ميكرديد. اين درخواست مسموع نيست؛ كارهاي ما علني است. قبلا در مطبوعات اعلام كرده بوديم و اگر در اين رابطه موضعي داشتند، بايد آن زمان پيگيري ميكردند و جواب ميدادند و جواب ميگرفتند.
مسئولان وزارت خارجه در تماس با شما فقط گفتند بهتر بود قبل از انتشار فيلم با ما مشورت ميكرديد؟تماس در اين سطح بود. گفتم موضوع اين فيلم آنقدر واضح و قديمي است كه احتياج به طرح و رايزني ندارد. ما به عنوان ستاد مردمي ملزم به كسب مجوز از نهادهاي دولتي نيستيم، اما در عين حال از مشورت استقبال ميكنيم. ما خواستار پاسخگويي شديم، آنها پاسخ ندادند. هنوز هم گويي خواب ميبينم كه وزارت امور خارجه گفته آنچه در فيلم بيان شده، موضع رسمي تهران نيست.
شما در ميانه تلاشهاي ديپلماتيك سر بهبود روابط با مصر كه بهانه آنها نامگذاري خياباني در تهران به نام خالد اسلامبولي ضارب انورسادات است، درباره اين واقعه فيلم ساختيد و اسمش را هم گذاشتهايد «اعدام فرعون.» خب مسلم است كه اين مساله تبعات سياسي دارد و موضوعي مربوط به گذشته و پيوسته به تاريخ نيست.سوال من اين است آيا ما در اين CD اسائه ادبي به حسني مبارك رئيسجمهور فعلي مصر كرديم؟ آيا مسائل عنوان شده در اين فيلم، مسائل امروز مصر است؟ مصري كه چند شب پيش صداوسيما اعلام كرد 2 ميليون نفر از مردم آن از فرط فقر در گورستانها زندگي ميكنند، حسني مبارك خود را اميرالمومنين مينامد و گاز مجاني به اسرائيل صادر ميكند كه الازهر حكم مخالفت با اين كار را صادر ميكند. البته در پيگيري اخبار و واكنشهاي توليد اين فيلم ديدم مطبوعات عربي نوشتهاند ايران در حالي به سادات عنوان خيانتكار ميدهد كه خود در سال 1973 در دوره تحريم اعراب، به اسرائيل نفت صادر ميكرد؛ خب اين مساله كه متعلق به دوره همان شاهي است كه شما با فضاحت پس از فرار از ايران پناهش داديد و از او استقبال كرديد. ما وارد فضاي امروز مصر نشديم، چرا بايد اين فيلم به تجديد روابط با مصر ضربه بزند؟ مساله راجع به 27 سال پيش است. به نظر ميرسد تعصب دولتيهاي مصر درباره سادات در ملت آن كشور ديده نميشود، چنانكه پس از ترور سادات قيام مردم مصر به تاسي از انقلاب اسلامي ايران، ظرف سه هفته سركوب شد تا آنگونه كه مقامات قاهره گفتند مصر به سرنوشت ايران دچار نشود. خانواده سادات و دولت مصر چنان حساسيتي نشان ميدهند كه گويا مساله روز است و در بيانيه «تامر خليل» معاون وزارت خارجه مصر ميگويد دولت ايران اصلا حساسيتهاي ما را درك نميكند. البته آنها حق دارند چنين تصوري داشته باشند. فضاي آزادي بيان در ايران چنان است كه هر كس آزاد است نقطه نظرات خود را بيان كند ولو با نظرات رسمي و دولتي در اختلاف باشد ولي در مصر چنين فضايي نيست كه كسي اينگونه نظرات خود را آزادانه بيان كند و فعاليتهاي مردمي در ايران را نميتوان به پاي دولت نوشت. اما نميدانم در ايران چه شده كه وزارت خارجه اظهار ميكند اين فيلم موضع رسمي تهران نيست؟ آيا آنها فيلم را مشاهده كردند كه چنين ميگويند؟ مگر امام نفرمودند اين عيد قربان مباركتر است چرا كه سادات نيز به بقيه فرعونهاي مصر پيوست؟ امام در پي معاهده كمپديويد حكم به قطع رابطه با مصر دادند و وزارت خارجه دولت موقت و آقاي دكتر يزدي آن را اعلام كردند. آيا مواضع ما نسبت به ترور سادات و وقايع آن دوره را ميتوان از تاريخ حذف كرد؟
اين نظر در عرف ديپلماتيك چه مفهومي دارد؟ قياس معالفارق است اما فرض بگيريم (بدون اينكه بخواهيم تشبيه كنيم) در كشوري فيلمي درباره بمبگذاري در دفتر نخستوزيري و شهادت محمدعلي رجايي و محمدجواد باهنر ساخته شود و در آن از مسعود كشميري تجليل كنند. باز هم ميگويم قياس معالفارقي است. آيا بايد ايران سكوت كند و بگويد حالا اين مساله به تاريخ پيوسته و فيلمسازانش بگويند چرا دلگير ميشويد مساله مربوط به 27 سال پيش است؟شما بايد ملت مصر را از دولتش جدا كنيد. در مطبوعات عربي گفته شده كه مستند اعدام فرعون با استقبال گستردهاي در بين مخاطبان مصري همراه بود؛ چرا كه ميتوانند پي به حقيقت يك واقعه تاريخي با مستندات واقعي ببرند. ملت مصر نشان داد طرف اعدامكنندگان سادات بود.
مصريها چطور از ساخت اين فيلم مطلع شدند؟ چرا به آن واكنش نشان دادند و چطور شد كه فيلم به دست مخاطبان مصري رسيد كه ميگوييد با استقبال گسترده هم مواجه شده است؟اين واكنشها و بازتابها به خاطر غيرت دختر انور سادات بوده، كاش ما هم چنين وفاداري داشتيم. ما براي اينكه جنجالآفريني نكنيم و تنها در گستره كار فرهنگي باقي بمانيم فيلم را حتي وارد اينترنت هم نكرديم و حتي به زبانهاي ديگر هم ترجمه نكرديم. اينكه فيلم چگونه به دست مقامات مصري رسيده ما نميدانيم. اما دفتر حفاظت از منافع مصر در تهران بسيار فعال است. چنانكه دو سه ماه پيش وقتي درباره بحران غزه دانشجويان ايراني اجتماع 100 نفرهاي روبهروي دفتر حفاظت از منافع مصر برگزار كردند، وزارت خارجه مصر واكنش تندي نشان داد و از دولت ايران خواست مانع از برگزاري چنين اجتماعاتي شود. نبايد بگذاريم امواج حكومت ديكتاتوري مصر در تصميمگيريها مانع شود.
ببينيد، من از موضع يك ايراني با شما به عنوان يك ايراني صحبت ميكنم، مصريها چه ميگويند بماند براي خودشان. خانم رجاييفر! مقامات وزارت خارجه ايران آنگونه كه شما هم گفتيد اعلام كردند اين مواضع رسمي ايران نيست و مسوول اطلاعرساني دفتر حفاظت از منافع ايران در قاهره در گفتوگو با روزنامه الشرقالاوسط هم چنين موضعي اتخاذ كرده است.اين قضيه در تاريخ اتفاق افتاده و ايران هم با مصر در پي توافق كمپديويد قطع رابطه كرده است. چطور موضع رسمي ايران اين نيست؟ حتي به مسائل سياسي كه به دليل معاهده كمپديويد، ايران با مصر قطع رابطه كرد نپرداختيم. ما محافظهكارانه فيلم را ساختيم. الان كه فكر ميكنم، ميبينم نبايد محافظهكاري ميكرديم. از دولت سوال كنيد آيا اين مطالب دروغ است؟ آيا آنچه ميگوييم مواضع جمهوري اسلامي نبوده است؟ چنانچه تفسير ديگري دارند روشن و شفاف اعلام كنند. بله ميبينم اتفاقاتي افتاده و بهنظر من طرف ايراني كوتاه آمده است و من بهعنوان يك فعال سياسي، دانشجوي پيرو خط امام و اصولگرا ميپرسم چرا آقاي حدادعادل به مصر رفتند؟
آمادگي احمدينژاد براي داير كردن سفارتخانه در قاهره و سفر حدادعادل نشاندهنده اين نيست كه اين تصميم نظام است و تصميمات كلي نظام در حوزه سياست خارجي هم مورد تاييد مقام معظم رهبري است؟بهعنوان كسي كه 30 سال است كار سياسي ميكنم به اين نتيجه رسيدم كه اگر بنيصدر از خانه امام بيرون آمد و گفت نظر امام بر كانديداتوري من است، تا اين را از زبان امام نشنوم باور نكنم. اگر مقام معظم رهبري بفرمايند ايران بايد با مصر رابطه داشته باشد براي تبليغ مواضع ايشان پيشقدم هم ميشوم. مگر طرح سهفوريتي تحميلي پروتكل الحاقي را به مجلس نبردند، بايد فكر كنيم كه رهبري راضي بودند؟
علي لاريجاني هم به مصر سفر كرد. او كه آن زمان نماينده مقام معظم رهبري در شورايعالي امنيت ملي بود.آقاي لاريجاني سفري شخصي به مصر داشت و نه رسمي. علاوه بر آن وقوع هر پيشامدي در روابط ديپلماتيك به منزله انكار گذشته نيست، چنانكه دولت مصر هم حاضر به انكار گذشته نيست. چطور ميتوان از مواضع تاريخي جمهوري اسلامي و امام راحل عدول كرد؟
عرصه ديپلماسي عرصه ديناميكي است؛ نه مواضع ايستا است و نه رويكردها ماندگار. لااقل در روابط ايران با عربستان سعودي، عراق و حتي آمريكا ديديم كه تغيير نگرشها در سياست خارجي رخ داد و نمايندگان ايراني و آمريكايي سه دور درباره امنيت و ثبات در عراق با يكديگر گفتوگو كردند.
هنوز تحريم مذاكره با آمريكا سر عراق بر جاي خود هست و مقام معظم رهبري جواز صادر نكردهاند كه درباره موضوعي غير از عراق گفتوگويي صورت گيرد. اما ميبينيم مقامات عزل شده و نشده بر سر كار ميگويند ما حاضريم با آمريكا رابطه داشته باشيم. به عنوان يك شاهد تحركات سياسي، وقايع را تا امروز پيگيري ميكنم و ميبينم كه آرمانهاي ما اين است و در صورت عدول از آن به خود حق انتقاد ميدهم. اگر طرز فكر مسوولان تغيير يافته بايد پاسخگو باشند.
خانواده انورسادات اعلام كردهاند در حال بررسي اقدام حقوقي عليه تهيهكنندگان اين فيلم مستند هستند و رقيهسادات دختر رئيسجمهور سابق مصر گفته سازندگان فيلم بايد پيش از ساخت اين فيلم از خانواده ما اجازه ميگرفتند. فكر ميكنيد در توان آنها هست كه اقدامي حقوقي عليه ستاد پاسداشت شهداي نهضت جهاني اسلام و شما انجام دهند؟اينها لاف زدن است. بهكجا ميخواهند شكايت كنند؟ دادگاه لاهه كه نميتوانند؛ قوه قضاييه ايران كه نميدانم، شايد بتوانند از اين طريق عليه ما اقدام كنند! اگرما را به مصر دعوت كنند، ميرويم و دفاع ميكنيم. نكته جالب اين است كه رقيهسادات گفته چرا از مادر من اجازه نگرفتند كه تصويرش را در فيلم استفاده كنند. سوال ما اين است آيا پدر شما وقتي شاه خائن و جنايتكار را در اوج خشم ايرانيها به مصر دعوت كرد، از ملت ايران اجازه گرفت؟ چه ضعفي در ملت ايران ديدهاند كه به اين شكل شاخ و شانه ميكشند؟ من يك نفر اين فيلم را ساختم، اگر مجازاتي هست تحمل ميكنم. ديدگاه ما در مسائل اعتقادي و سياسي و حتي اجتماعي مبتني بر ديدگاه امام است و هرگز از مواضع امام عدول نميكنيم و مقام معظم رهبري نيز در خط امام هستند.
تصميمگيريها درباره مصر در دوره اصولگرايان صورت گرفته كه خود را ولايتيتر از اصلاحطلبان ميدانند، اتفاقا شما هم اصولگرا هستيد و از نظر سياسي داراي قرابت با اين مجموعه كه امروز در حاكميت است.همانطور كه شما گفتيد آنها اصولگرا هستند و اتفاقا ما هم اصولگراييم. اصولگرايان هم با يكديگر اختلافاتي دارند. سفير همين دولت نهم ميگويد وزارت امور خارجه جزيره جدا از نظام است. در اين باره هم شاهد شكاف بين رئيسجمهور و وزارت امور خارجه هستيم.
اتفاقا اشتياق احمدينژاد براي بهبود روابط با مصر، اگر بيشتر از وزارت خارجه نباشد كمتر نيست.شك نداريم اگر رئيسجمهور اين فيلم را ببينند، نميگويند كه اين موضع رسمي تهران نيست. بهنظر ما مسوولان وزارت امور خارجه اين فيلم را نديدند كه موضعگيري كردند، چرا كه اگر ديده بودند بنا بر شرايط آن زمان ميبينند در موضعگيري اشتباه كردند و بايد عذرخواهي كنند. مطمئنيم اگر آقاي احمدينژاد فيلم را ببيند، مخالف نظر وزارت خارجه موضع ميگيرد.
پس ما هم قبر شاه در مصر را بهانه كنيم و نديده بگيريم كه همين ديپلماسي آشتيجويانه بود كه مصريها را واداشت نام «خيابان محمدرضا پهلوي» را در قاهره به «دكتر مصدق» تغيير دهند؟مساله يك خيابان و يك قبر نيست. مساله اختلاف اسلام ناب محمدي در ايران با اسلام آمريكايي مصريها است. امام چرا فرمودند چطور بايد به سادات مسلم بگوييم؟ مساله فقط نام خيابان در قاهره يا تهران نيست. حمايت از شاه و تكريم او اهانتي بود كه به ملت ايران شد؛ چرا ما حساسيت نداريم كه بگوييم اين مسائل متعلق به 30 سال پيش نيست؟ در آن بيانيه گفتيم مبارك به سادات وفادارتر است تا برخي مسوولان به خط امام.