به مناسبت ميلاد حضرت علي (عليه السلام)
گر بي خودم و گر به خودم، اينم ثنايش بس
در هر مقام، بر لبم آواي يا علي ست
شايد شناخت براي هرکس با نوع ديد او نسبت به علي (عليه السلام) متفاوت باشد. شناخت يک ورزشکار از علي (عليه السلام) پهلواني او، يک مظلوم از عدالت او، يک گرسنه از سفره پرکرامت اوست. اما آنچه ارزشمند است شناخت علي(عليه السلام) از تمامي جهات است، آنچه علي را علي کرد چه بود؟
آيا سکوت او در برابر حق خود، آيا عدالت او، آيا يتيم نوازي او؛ پس کدام جنبه علي
(عليه السلام) او را علي کرد که اين شخصيت در تمام دوران الگويي کامل است.
شناخت علي(عليه السلام) شناحت انسانيت است، شناخت حقيقت است، شناخت عدالت است. آري علي (عليه السلام) در برابر ظلم ، خود را جايز به سکوت نمي ديد آنگاه که خلخال از پاي زني يهودي درآوردند فرمود: " اگر کسي شنيد و از دنيا رفت او را ملالت نکنيد ".
علي (عليه السلام) کيست؟! که جرج جورداق مسيحي آرزو مي کند که مادر گيتي چنين فرزندي را به دنيا آورد و نويسندگان اهل سنت و مسيحي در ثناي او قلم فرسايي مي کنند. شناخت علي(عليه السلام) شناخت يک فرد نيست بلکه شناخت يک تفکر است، شناخت يک ايده و روش است.
آري آنگاه که کسي به او معرفت نداشت براي اينکه نهال اسلام در آن طوفان نفاق و تزوير از پا در نيايد او مامور به صبر بود. 25 سال از حق خود کنار بود و فقط 5 سال نسيم مهر و عدل او در رأس حکومت بود. هرچند در طول آن 25 سال مرجعي عظيم براي همگان حتي خلفاي راشدي بود.
آري علي علي است و شناخت او شناخت همه نيکي ها و خوبي هاست. اما شناخت او بايد با آگاهي باشد. خود فرمود: " دوکس در برابر من در هلاکتند، آنکس من را از آنچه هستم بالاتر بداند و آنکس ازآنچه هستم پايين تر بداند ".
علي(عليه السلام) چه مي ديد که زندگي برايش مانند خار در چشم و استخوان در گلو، چرا فقط محل درد دل او چاههاي کوفه و نخلستانهاي مدينه بود، علي (عليه السلام) را چرا آنان که در زمان او بودند نشناختند، در صورتي که همه به عدالتش و هم به مروتش اعتراف داشتند.
او را نشناختند يا نمي خواستند بشناسند،آنان سر در ميان پاههاي خود برده بودند و خود را به گنگي زده بودند، گوشهايشان را گرفته بودند و نمي خواستند صوت عدالت و انسانيت را بشنوند.
آن زمان که قرآن ها را بر نيزه ديدند و علي(عليه السلام) فرياد برآورد که قرآن ناطق منم، آن زمان که فنته را بر شتر سرخ ديد و فرياد برآورد که اينان همه نيرنگند و آن زمان که مالک اشتر تا يک قدمي چادر معاويه رفت تا او را هلاک کند و علي(عليه السلام) او را امر به بازگشت نمود.
آري آنها به مقتضيات زمان خود علي (عليه السلام) را نشناختند و ما به مقتضيات زمان خود. آري هنوز هم صداي مظلوميت علي(عليه السلام) به گوش مي رسد، آيا بعد از گذشت بيش از 1400 سال از علي (عليه السلام) و حکومت او هنور او در ميان ما غريب نيست؟
آيا خواستيم او را واقعا بشناسيم، آيا خوستيم از او بدانيم، آري علي (عليه السلام) نه تنها در آن زمان ، حتي در ميان ما شيعيان هنور هم مظلوم است.
مهدي مهرپويان