بازخوانی حماسه 9 دِی به مثابه مناسك سیاسی

مصطفی غفاری
کد خبر: ۱۳۹۱۵۱
|
۰۸ دی ۱۳۸۹ - ۱۴:۰۲ 29 December 2010
|
9340 بازدید
ما ایرانی‌ها از ابتدای انقلاب حضور مردم را در مقاطع حساس لمس كرده‌ایم، به‌طوری‌كه این حضور و رفتار سیاسی جزئی از باورهای ما شده است. اما حماسه نهم دی‌ماه سال گذشته بار دیگر چشم‌ها را به سوی خود خیره كرد. حضور حماسی مردم در این روز، آغازی بود بر پایان چندین ماه فتنه‌انگیزی در كشور. رهبر انقلاب در دیدار سال گذشته مردم قم با اشاره به این رویداد مهم خاطرنشان كردند: «نهم دى با دهم دى فرقى ندارد؛ اين مردمند كه ناگهان با يك حركت - كه آن حركت برخاسته از همان عواملى است كه نوزدهم دىِ قم را تشكيل داد؛ يعنى برخاسته از بصيرت است، از دشمن‌‌‌‌‌شناسى است، از وقت‌‌‌‌‌شناسى است، از حضور در عرصه مجاهدانه است - روز نهم دى را هم متمايز می‌كنند. مطمئن باشيد كه روز نهم دىِ امسال هم در تاريخ ماند.» یادداشت زیر به توضیح این پدیده و نظائر آن تحت عنوان «مناسك سیاسی» پرداخته است:

چرخه كارآمدی و وفاداری

«مشروعیت» و به‌ویژه چرایی و چگونگی افزایش و كاهش آن، امروزه به فصلی جدی و جذاب در دانش سیاسی تبدیل شده است. در این میان، كانون گفت‌وگو پیرامون مشروعیت نظام سیاسی یا دولت و دگرگونی‌های آن را باید توجه به افكار عمومی و میزان «اعتماد» و رضایت مردم نسبت به دولت دانست. در این چارچوب، دولت‌ها برای تثبیت مشروعیت خود، باید كارآمدی خویش را به مردم نشان دهند؛ آنگاه دولت‌ها می‌توانند «وفاداری» مردم نسبت به خویش را انتظار داشته باشند.

بر این اساس، هرچه ماهیت و عملكرد یك نظام سیاسی نزد افكار عمومی مقبول‌تر باشد و اعتماد و رضایت بیشتری نسبت به آن وجود داشته باشد، این امر خود را در قالب افزایش مشاركت سیاسی و حمایت مردمی از آن می‌دهد. از سوی دیگر اگر دولت‌ها از پس اقناع مردم درباره برنامه‌ها و سیاست‌های خود برنیایند و دچار گسست‌های حمایتی شوند، مشروعیت آن‌ها كاهش می‌یابد. چنین نظام‌های سیاسی را اصطلاحاً «دولت ورشكسته» می‌نامند كه در آستانه فروپاشی قرار دارند.

از سوی دیگر هرچه فاصله و شكاف میان دولت و ملت كمتر بوده و دولت، اعتماد و مشاركت بیشتری را به عنوان پشتوانه خود داشته باشد، در عرصه‌های داخلی و خارجی قدرتمندتر ظاهر می‌شود و می‌تواند اهداف ملی را با هزینه كم‌تری تأمین كند و كارآمدی بیشتری از خود نشان دهد. بنابراین، مشروعیت و كارآمدی ارتباطی دوسویه و هم‌افزایانه دارند.




انتخابات و مناسك سیاسی

با آن‌كه تأثیر متقابل كارآمدی نظام سیاسی و وفاداری مردم روشن به نظر می‌رسد، چگونگی ارزیابی و اندازه‌گیری میزان اعتماد عمومی- به عنوان عنصر تعیین‌كننده در این ارتباط دوسویه- همیشه با ابهام‌هایی همراه بوده و همچنان محل بحث و تبادل نظر است.

بیشتر نظریات سیاسی، روشن‌ترین سنجه ارزیابی و آشكارترین جلوه‌گاه اعتماد عمومی را برگزاری انتخابات و میزان مشاركت مردم در آن می‌دانند. در واقع مردم با مشاركت خود در یك انتخابات آزاد، نشان می‌دهند كه تا چه اندازه به نظام سیاسی خویش اعتماد دارند؛ همان‌گونه كه دولت‌ها با برگزاری انتخابات و سامان‌دهی رقابت‌ها، میزان اعتماد خود به مردم را مشخص می‌سازند.

با این حال، مشاركت در انتخابات، تنها شاخص سنجش اعتماد عمومی نیست و جامعه‌شناسان سیاسی در این رابطه از معیارهای دیگری نیز سخن گفته‌اند. از جمله این معیارها، مفهومی نسبتاً جدید است كه «مناسك سیاسی» خوانده می‌شود و به حضور مردم و ابراز احساسات آن‌ها نسبت به روندها و دگرگونی‌های سیاسی در جامعه اشاره دارد.

در جریان مناسك سیاسی، مردم با حضور وسیع، متراكم و منظم خود در یك بازه زمانی محدود در سطح خیابان‌های شهر، نسبت به پدیده‌ها یا روندهای سیاسی، واكنش نشان می‌دهند و مستقیم و بی‌واسطه در امر سیاسی مشاركت می‌كنند. برجسته‌ترین و فراگیرترین نمونه این‌گونه مناسك كه در برخی از جوامع مدرن امروزی نیز دیده می‌شود، جشن سالروز استقلال كشورها است.

هرچه حضور مردم در مراسم و مناسك سیاسی بیشتر باشد، نشان‌دهنده مشروعیت سمبلیك یك نظام سیاسی در كنار مشروعیت دموكراتیك آن است كه از طریق انتخابات و مشاركت مردم در آن نمایان می‌شود. حضور مردم در این‌گونه مناسك، همچنین نشانه‌ای از همبستگی اجتماعی، تداوم هویت ملی و وفاداری سیاسی نسبت به دولت است.1

با این حال مناسك سیاسی آنچنان كه باید و شاید در مطالعات سیاسی و جامعه‌شناسی مورد توجه قرار نگرفته است. شاید بتوان مهم‌ترین دلیل این مسأله را بستر شكل‌گیری و رشد مفاهیم و نظریات سیاسی معاصر دانست كه اغلب در جوامع غربی و متناسب با واقعیات و تحولات آن بوده است. مناسك سیاسی در این جوامع، یا كم‌تر در عرصه واقعیت اجتماعی دیده می‌شود و یا نمود آن در برابر انتخابات، كمرنگ است.

مردم‌سالاری دینی

جمهوری اسلامی ایران را به عنوان نظام سیاسی برآمده از انقلاب اسلامی، باید پدیده‌ای تازه و شایسته بررسی ویژه در مطالعات جامعه‌شناسی سیاسی تلقی نمود. درباره سرشت اسلامی و ساختار و پراكندگی ویژه قدرت در ایران پس از انقلاب اسلامی، تحلیل‌های گوناگونی مطرح شده است. اما بیشتر دیدگاه‌های موجود، از درك ماهیت ویژه و ملاحظات خاص جامعه و سیاست ایران غافل بوده و در چارچوب گفتمان‌های غربی و شرقی، كوشیده‌اند با استفاده از مفاهیم و نظریات موجود در فرهنگ واژگان غربی، به تبیین واقعیات و تحولات ایران در این دوران بپردازند.

تنها رهیافت بومی در این زمینه را می‌توان ارائه نظریه «مردم‌سالاری دینی» دانست. مردم‌سالاری دینی به عنوان یك مفهوم سیاسی جدید كه مبتنی بر مطالعه تجربه ایران در دوران جمهوری اسلامی است، گرچه از پشتوانه انباشت علمی فراوانی برخوردار نیست2 اما در برخی زمینه‌ها مانند تبیین رابطه دولت و ملت و كارآمدی دولت و مشروعیت آن، حرف‌های تازه‌ای برای گفتن دارد كه درخور بررسی و پرداخت بیشتر از سوی جامعه علمی است.

از جمله ویژگی‌های مردم‌سالاری دینی، نگاه منحصر به فرد آن نسبت به چگونگی ارزیابی مشروعیت نظام سیاسی در جامعه اسلامی است. برای نمونه رأی مردم و مشاركت آن‌ها در انتخابات به عنوان یكی از راه‌های سنجش میزان اعتماد عمومی و مشروعیت مردمی دولت، در ایران پس از انقلاب اسلامی مبنا و معنای متفاوتی دارد كه فراتر از حدود قراردادی آن در نظریات سیاسی غربی است.

«نباید اشتباه شود؛ این مردم‌سالارى به ریشه‌هاى دمكراسى غربى مطلقاً ارتباط ندارد. این یك چیز دیگر است. مردم‌سالارى دینى دو چیز نیست؛ این‌طور نیست كه ما دمكراسى را از غرب بگیریم و به دین سنجاق كنیم تا بتوانیم یك مجموعه كامل داشته باشیم؛ نه. خود این مردم‌سالارى هم متعلق به دین است.»3

«مردم‌سالارى در نظام اسلامى، مردم‌سالارى دینى است؛ یعنى به نظر اسلام متكى است؛ فقط یك قرارداد عرفى نیست. مراجعه به رأى و اراده و خواست مردم، در آن‌جایى كه این مراجعه لازم است، نظر اسلام است؛ لذا تعهد اسلامى به‌وجود مى‌آورد. مثل كشورهاى دمكراتیك غربى نیست كه یك قرارداد عرفى باشد تا بتوانند به‌راحتى آن را نقض كنند. در نظام جمهورى اسلامى، مردم‌سالارى یك وظیفه دینى است.»4

همچنین در نظریه مردم‌سالاری دینی، انتخابات‌ تنها معیار سنجش مشروعیت نظام سیاسی نیست. از آن‌جا كه مناسك سیاسی پس از انقلاب اسلامی به صورت یكی از برجسته‌ترین واقعیات سیاسی جامعه ایران درآمده‌ كه در قالب‌های مختلف، به‌طور منظم و در سطحی وسیع برگزار می‌شود، از لحاظ نظری نیز اهمیت بیشتری یافته و در كنار انتخابات، به عنوان یكی از شاخص‌های اعتماد عمومی و مقبولیت دولت مطرح شده‌ است.

«انتخابات مظهر حضور مردم است؛ همچنان كه حضور در راهپیمایى بیست‌ودوم بهمن، یكى از مظاهر حضور مردمى است. دشمن و دستگاه‌هاى استكبارى از انتخابات شما و از راهپیمایى‌تان در بیست‌ودوم بهمن مى‌ترسند؛ بنابراین از همه‌ى نیروى خود استفاده مى‌كنند، شاید بتوانند انتخابات و حضور مردم و رأى آزاد و دخالت مردم در سرنوشت خود را از این ملت و از این كشور بگیرند.»5



ایران 88 و اعتماد عمومی

سال 1388 بی‌شك یكی از پرچالش‌ترین بازه‌های زمانی از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران تاكنون بوده است. رقابت‌های جدی و شفاف نامزدها و مشاركت فراگیر مردم در جریان انتخابات دهمین دوره ریاست‌جمهوری، نشان‌گر افزایش اعتماد مردم به نظام سیاسی و در نتیجه میزان بالای مشروعیت جمهوری اسلامی بود، اما طرح ادعای تقلب گسترده از سوی برخی نامزدها و پذیرش اولیه آن از جانب بخشی از هواداران آن‌ها، این پدیده چشم‌گیر را به حاشیه راند. به‌ویژه هنگامی كه با خروج از ساز و كارهای قانونی پیش‌بینی شده برای پیگیری تخلفات احتمالی، اعتراضات به عرصه خیابان‌های تهران كشیده شد و زمینه مناسبی برای مانور تبلیغاتی رسانه‌های بیگانه فراهم نمود.

در حالی كه مشاركت سیاسی بی‌مانند ایرانیان در انتخابات دهم ریاست‌جمهوری، می‌توانست به عنوان ثبت نصابی دست‌نیافتنی مورد توجه قرار گیرد و اعتماد عمومی نسبت به نظام اسلامی و مشروعیت آن را به رخ دموكراسی‌های رقیب بكشد، ادعای تقلب در انتخابات و پیامدهای آن باعث شد تا اعتماد مردم به جمهوری اسلامی به چالش كشیده شود و ارزیابی مشروعیت دولت و نظام سیاسی ایران دشوار بنماید.

در چنین شرایطی آنچه باعث پایان یافتن چندین ماه چالش سیاسی و امنیتی به دنبال برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری شد، حضور جالب توجه مردم در مناسك سیاسی 9 دی 1388 بود كه پیام روشنی برای مدعیان تقلب در انتخابات 22 خرداد داشت.
با گذشت ماه‌ها از برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری، مهار اعتراضات خیابانی، آشكارا از دست نامزدهای شكست‌خوره خارج شده بود؛ گرچه آن‌ها همچنان حضور خیابانی طرفداران را به سود خود و برای فشار بر دولت، مغتنم می‌شمردند. از این رو سران معترض به نتیجه انتخابات، نه تنها هیچ واكنشی نسبت به اقدامات برخی هواداران خود- كه اهانت به ارزش‌ها و نمادهای دینی و سیاسی مورد احترام ایرانیان را دربرداشت- نشان نمی‌دادند بلكه در بسیاری از موارد به توجیه آن می‌پرداختند. اوج این اهانت‌ها كه با حمایت سران فتنه همراه بود، در روز عاشورای 1388 رخ داد كه طی آن به آئین عزاداری سالار شهیدان جسارت شد و عزاداران حسینی مورد ضرب و شتم معترضان خیابانی قرار گرفتند.

واكنش عمومی مردم نسبت به حوادث روز عاشورا بسیار گسترده و فراتر از حد تصور بود. تنها سه روز بعد، واكنش هماهنگ و یكپارچه مردم، نه فقط در تهران بلكه در سراسر ایران و در قالب برپائی راهپیمائی گسترده علیه اقدامات اهانت‌آمیز فتنه‌گران جلوه‌گر شد كه طی آن، محكومیت سران معترض- به عنوان زمینه‌سازان بروز این‌گونه ناهنجاری‌ها- به اوج خود رسید.

اهمیت فزاینده مناسك سیاسی

پرونده هشت ماه چالش پس از برگزاری دهمین انتخابات ریاست‌جمهوری، به فاصله چند روز پس از 9 دی و در مناسك سیاسی دیگری كه هرساله برای بزرگداشت پیروزی انقلاب اسلامی برگزار می‌شود، با حضور گسترده مردم و محكومیت هرگونه حركت سیاسی خارج از چارچوب‌های نظام اسلامی، بسته شد.

گرچه فتنه 88 برخی تجربه‌های تلخ و تبعات ناگوار را برای جامعه ایران دربرداشت اما مشاركت حداكثری در انتخابات 22 خرداد ریاست‌جمهوری و حضور حماسی در 9 دی برای پایان دادن به فتنه، به عنوان نقاطی روشن در كارنامه مردم ایران و حافظه جمعی آن‌ها از رخ‌دادهای سال 1388 برجای خواهد ماند.

مردم ایران در این سال، نه تنها نصاب بی‌نظیری از مشاركت سیاسی را به ثبت رساندند كه دست‌یابی به آن برای مردم‌سالاری‌های دیگر در جهان امروز به سختی قابل تصور است، بلكه اهمیت فزاینده مناسك سیاسی به عنوان یكی از سنجه‌های ارزیابی اعتماد عمومی نسبت به نظام سیاسی را نیز نمایان ساختند. این موضوع می‌تواند درآمد خوبی برای بررسی‌های بیشتر پیرامون مفهوم مناسك سیاسی و جایگاه آن در نظریه مردم‌سالاری دینی و نیز شناختی بهتر از واقعیات و تحولات سیاسی ایران در دوران جمهوری اسلامی باشد.

------------------------------
پی‌نوشت:

1. برای آگاهی بیشتر درباره مفهوم مناسك سیاسی، نگاه كنید به: راهنمای جامعه‌شناسی سیاسی؛ جلد دوم؛ پژوهشكده مطالعات رهبردی؛ 1388
2. این كمبود در زمینه پشتوانه و انباشت علمی، بیش از هرچیز به سایه انداختن گفتمان و اندیشه‌های غربی بر محافل علمی و دانشگاهی ایران بازمی‌گردد كه از جمله موجب عقب‌ماندگی علوم انسانی و مطالعات اجتماعی و  سیاسی نسبت به واقعیات جامعه ایران به‌ویژه پس از انقلاب اسلامی شده است. ضرورت جنبش نرم‌افزاری و تولید علم و نیز تحول در علوم انسانی از همین واقعیت سرچشمه می‌گیرد.
3. سخنان رهبر انقلاب در 12 آذر 1379
4. سخنان رهبر انقلاب در 14 خرداد 1381
5. سخنان رهبر انقلاب در 15 بهمن 1382
اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما
برچسب منتخب
# مهاجران افغان # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سوریه # الجولانی # فیلترینگ
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
سرمربی بعدی تیم پرسپولیس چه کسی باشد؟