نامگذاري آزادي اسراي حزبالله لبنان و سمير القنطار به «عمليات رضوان»، بيشک انتخابي معنادار و عميق در جان مقاومت اسلامي لبنان به شمار ميرود. دو سال پيش، در چنين روزهايي، حاج عماد مغنيه (حاج رضوان) با رهبري نظامي «عمليات جنگ سي و سه روزه» در لبنان، زخمي عميق در پيکره اسرائيل گذارد که تاکنون اسرائيليها مرهمي مناسب براي آن پيدا نکردهاند. پس از دو سال، بار ديگر با نام «حاج رضوان» روندي در لبنان شکل گرفت تا حزبالله لبنان «به اعتراف اسرائيليها» در چند جبهه، زخمي جديد بر پيکر اسرائيل ايجاد کند:
با اجراي هوشمندانه مذاکرات غير مستقيم حزبالله با طرف اسرائيلي با يک ميانجي آلماني، کار آنچنان بر طرف اسرائيلي و حتي آلماني سخت و دشوار آمد که حتي در چند روز باقي مانده به تبادل اسرا، اسرائيليها نميدانستند آيا دو سربازشان در قيد حياتند يا نه!
و اين همه در حالي انجام شد که در مرز ناقوره با سرزمينهاي اشغالي فلسطين فقط يک خط باريک آن طرفتر، مقامات نظامي و امنيتي اسرائيل، شاهد عکسهاي برافراشته «حاج رضوان» بودند که با نام او و در سايه حضور معنوي وي، يکي از بزرگترين رويدادهاي مبادله در تاريخ درگيري اعراب و اسرائيل که بيترديد به سود طرف لبناني به پايان رسيد، شکل ميگرفت.
اما همه اين تحولات در حالي در منطقه خاورميانه شکل ميگرفت که برخي از کارشناسان حاضر با بدبيني خاصي روند رو به آرامش منطقه را بررسي ميکردند. بنا بر اين نگاه، آمريکا به منظور آغاز جنگ احتمالي عليه ايران با قانع کردن اسرائيل، در صدد آن بوده است تا همه نقاطي را که احتمال پاسخهاي منقطهاي ايران از آن ميرفته است، آرام کند. بر پايه اين نظريه، لبنان بايد در قالب يک حکومت وحدت ملي، خيلي سريع به قانونمندي داخلي روي آورده و جنبش مقاومت اسلامي در قالب حزبالله، مجبور به ادامه مسير در چهارچوب تحولات داخلي قانوني لبنان شود تا در صورت بروز جنگ بين ايران و آمريکا، از هرگونه پيمان استراتژيک با ايران و نيز پاسخگويي از داخل لبنان عليه اسرائيل منع شود. بنا بر اين نگاه، اين فرض در صورت بروز يک جنگ احتمالي بين ايران و اسرائيل نيز جاري بوده است. آنها چه بسا سرعت تحولات مذاکرات غير مستقيم بين اسرائيل و حزبالله را از همين زاويه ارزيابي ميکنند.
از سوي ديگر، سرعت پيشرفت مذاکرات غير مستقيم بين سوريه و اسرائيل با ميانجيگري ترکيه نيز بنا بر همين نگاه، با بدبيني خاصي مورد ارزيابي قرار گرفته است. بر اين اساس، نتيجه ولو محدود مذاکرات سوريه و اسرائيل، منجر به عدم هرگونه پاسخگويي سوريه به آمريکا و اسرائيل در صورت بروز هرگونه جنگي با ايران ميشود...
اما بر فرض درستي چنين نگاههايي، آيا آمريکا، محصول موردنظر خود را ميتواند در منطقه درو کند و آيا ميتواند در صورت آغاز جنگي سريع عليه ايران، از ابعاد منطقهاي آن جلوگيري کند؟...
براي پاسخ به اين سؤال،
متن کامل يادداشت را بخوانيد.