قدس: مدتها بود در زندگی با همسرم اختلاف داشتم تا جایی که میخواستیم از یکدیگر جدا شویم اما به خاطر تنها دخترمان به زندگی بازگشتیم. همچنان درگیریها ادامه داشت تا در یک آرایشگاه زنانه با زنی آشنا شدم که میگفت با دعانویسی طلسم زندگیاش شکسته شده و اکنون همه مشکلات برطرف شده است.
زن به بازپرس ایلخانی گفت: آن زن آدرس مرد دعانویس را در اختیارم گذاشت، من هم به خانه وی رفتم. در آنجا چند زن دیگر را دیدم که برای بازکردن سرکتاب و فالگیری آمده بودند. 2 مرد جوان سرکتاب بازمیکردند و از مذهب صحبت میکردند تا جایی که اعتمادم را جلب کردند.
هربار به بهانه بازکردن کتاب و گرهگشایی مشکلات زندگیام به حسابشان پولهای میلیونی میریختم تا اینکه دیگر از 2 مرد فالگیر خبری نشد، تازه متوجه شدم در دام کلاهبرداریهای آنان گرفتار شدهام.
پس از شکایت این زن، تیمی از ماموران پلیس آگاهی پایتخت با دریافت دستور قضایی از شعبه 11 دادسرای خوش تحقیقات خود را برای افشای حقیقت و بازداشت مردان رمال آغاز کردند. این درحالی بود که زن دیگری که به همین شیوه در دام مرد رمال گرفتار شده بود برای شکایت به دادسرا رفت و اظهار داشت 50 میلیون تومان از وی گرفتهاند. در نخستین شاخه از تحقیقات خانه مرد کلاهبردار شناسایی شد و ماموران با تحتنظر قرار دادن آن خانه متوجه شدند که روزانه چندین زن برای دعانویسی و باز کردن سر کتاب و طلسم زندگیشان به آنجا مراجعه میکنند.
وقتی کارآگاهان خانه این مردان کلاهبردار را به محاصره درآوردند 2 مرد رمال بازداشت شدند. در بازرسی از این خانه مقدار زیادی اشک مورچه و بال ملخ پیدا شد که در کار جادوگری و شکستن طلسم از آنها استفاده میکردند. همچنین چند کتاب قدیمی و نسخههای رمالی برای افزایش مهر و محبت میان زن و شوهرهاي فقیر کشف کردند. همزمان با دستگیری 2 مرد رمال، کارآگاهان دیدند که یک زن پزشک برای باز کردن سرکتاب از طریق کارت تبلیغاتی به آنجا مراجعه کرده بود. وی میگفت یکی از دوستانش کارت را به او داده و چون از خواستگارش خبری نشده برای باز کردن سرکتاب آمده تا علتش را جویا شود. این زن پزشک با پرداخت 500 هزار تومان به 2 مرد رمال از آنها خواسته بود طلسم زندگیاش را بشکنند. در تحقیقات قضایی و پلیسی فاش شد که «شهرام» با همدستی دوستش «فریدون» توطئه کلاهبرداری میلیونی را به مرحله اجرا گذاشته است.
این 2 مرد شیاد وقتی پیش روی بازپرس شعبه 11 دادسرای خوش قرار گرفتند ادعا کردند برای باز کردن گره مشکلات زنان و افزایش محبت دعا مینوشتند و قصد کلاهبرداری نداشتند. فریدون گفت: من از کلاهبرداری اطلاعی نداشتم فقط در نوشتن دعا و تهیه اشک مورچه و بال ملخ به شهرام کمک میکردم. شهرام، طراح این نقشه شوم نیز خود را بیگناه دانست و گفت این پولها صرف امور خیریه میشده است.
تحقیقات در این پرونده برای شناسایی دیگر مالباختهها ادامه دارد تا زوایای پنهان این پرونده آشکار شود.