مجتبی رجبی نیا در وبلاگ خود درباره روند تحولات سکه و اسکناس در کشورمان چنین نوشت:
بفرمایید پول خُرد
یادش به خیر... اون قدیما میرفتم مغازه یه کیک با یه نوشابه میخوردم بعد یه پنج تومنی زرد میدادم ...
روزها تند و تند میگذشت. وضع اقتصاد خراب بود. خرااااب. تورم بی داد میکرد. تا اینکه یه کیک با نوشابه شد هفت تومان یعنی یه دوتومانی هم باید به پنج تومانم اضافه میکردم....
یادمه با یه ده تومانی سوار تاکسی میشدم و ....
بعد که یه تحول عظیم اقتصادی رخ داد که من بچه بودم و حالیم نبود. فهمیدم باید به جای ده تومان کرایه بیست تومان بدم...
وقتی رفتم سر کار حقوقمو با پنجاه تومانی میدادن و حس میکردم دیگه مرد شدم....
یک سال بعد حقوق با اسکناس پنجاه تومانی کمتر و به جاش صد تومانی دادن ولی پنجاه تومان شده بود کرایه تاکسی همون مسیر همیشگی...
دویس تومانی که اومد هنوز کرایه همون پنجاه تومنی بود ولی عیدی نفری پنج تا دویستی نوی نو گرفتیم...
پانصدی که اومد کرایهها هفتاد و پنج تومن شد. برای همون مسیر. نوشابه شیشهای هم جاشو داده بود به نوشابه خانواده و حالا با خانواده دور هم کیک و نوشابه میخوردیم.
بعدش سر و کله هزارتومنی پیدا شد و ...
تا اینجای کار مشکلی نبود چون قبل از اینا هم اون اسکناسایی که گفتم بود ولی نه به این شدت ولی یه اسکناس جدید اومد که شد نقل محافل. میگفتن وضعیت پولی وخیمه...
پنج هزار تومانی که اومد دیگه آب پاکی رو دست همه ریخته شد.... وضع اقتصاد خراب بود. کیک و نوشابه و کرایه تاکسی اذیت میکرد آدمو...
بعد از درگذشت جانسوز اقتصاد ایران با اسکناس قبلی و کلی سکه که تا صد تومانی هم پیشروی کرده بود برای شب چهلم اقتصاد یک سورپرایز دیگر رو شد. ده هزار تومانی....
هنوز این اسکناس یا شاید تراول چک بین مردم عزیز و بهت زده جا باز نکرده بود که .....
دو برادر جدید وارد پول کشور شدند که دیشب یکیشان به دستم رسید و آه از نهادم بر آورد و به یاد تمام کیک و نوشابه های پنج تومانی که خورده بودم افتادم. و آرزو کردم یک بار دیگر و فقط یک بار دیگر بتوانم سوار بر تاکسی شوم .....
این دو پول عزیز چیزی نبود جر دو سکه دویست تومانی و پانصد تومانی!!!!!!!!! یعنی ۲۰۰۰ ریال ۵۰۰۰ ریال....
سکه ها برای ضرب و انتشارشان احتیاجی به پشتوانه ندارند چرا که پشتوانه آنها خودشان و وزن فلزی است که از آن ساخته شده اند .
در سالهای اخیر با افزایش قیمتها ، قیمت انواع فلزات نیز بالا رفته است و با یک محاسبه سر انگشتی می شود حساب کرد که ارزش واقعی یک سکه مثلا 200 تومانی که ضرب شده چقدر است و با این حساب میتوان فهمید که دیگر ضرب سکه های ریز تر نه تنها به صرفه نیست بلکه به لحاظ وزن فلزهای استفاده شده در سکه به ضرر بانک مرکزی خواهد بود .
در واقع اگر شما به لحاظ وزنی حساب کنید باز هم با همان مقدار فلز که الان 500 تومانی شده میشود کیک با نوشابه خورد !!!
پاسخ ها
ناشناس
||
۱۴:۵۶ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۹
دوست عزیز! مساله ارزش فلز و سکه نیست. مساله کاهش ارزش پول و افزایش تورم است که بخش اعظم آن به سیاست های غلط اقتصادی و افزایش بدون پشتوانه نقدینگی بر میگردد. اخیرا آقای بهمنی با افتخار افزایش 25 درصدی نقدینگی در سال گذشته را اعلام کردند.
البته میتوانیم چشمهایمان را به روی صورت مساله ببندیم و به راحت بگوییم «سکه ها برای ضرب و انتشارشان احتیاجی به پشتوانه ندارند...» بی آنکه فکر کنیم چرا قیمت آن تکه فلز این همه افزایش پیدا کرده.
يادش به خير من 42 سالمه ولي با 5 ريالي مي رفتم نان مي خريدم دانه اي 2 ريال و دقيقا 2 تا و نصفي نان مي گرفتم
200 توماني كه امد مردم به شوخي مي گفتند كوپن گوشت چاپ شده و گوشت قراره بشه 200 تومان هر كيلو!حقوق پزشكي من در سال 1375 ماهيانه 27000 تومان بودو با همه ي اينها زندگي مي كرديم وحالا فقط گذران! و چقدر فرق است بين اين دو
من سال 68-1366 دوره راهنمايي بودم ماهي 200 تومان (200 تا تك توماني) ماهيانه ميگرفت اونم بخاطر اينكه بايد مسير مهديه تا ميدان امام شهر همدان را كه تقريبا از ابتداي خيابان طالقاني تا سه را طالقاني بود را در روز 4 بار مي رفتم ( مدرسه ما صبح و بعدازظهر بود) تاكسي 10 ريال (1 تومن) ميني بوس 5 ريال (5زار) سال 1368 كه گرون شد تاكسي 15 ريال (15 زار) ميني بوس 10 ريال (1 تومن) تازه من دنياي ورزش هم هر هفته يك شنبه ها كه مي اومد همدان مي خريدم. (يادش بخير)
پاسخ ها
ناشناس
||
۱۲:۳۹ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۹
اخ يادش به خير. تازه از ميدان شريعتي هم يه ساندويچ ميگرفتيم
این 200 تومنی خیلیم قدیم نیستا امضای دانش جعفری روش هنوز کجا اون موقع کرایه 50 تومن بود.حالا اگهدیویستی آزاد سازی خرمشهر بود باز یه چیزی. دوست داشتین مردم رو نوستالژی کش کنین بهتر بود از 1000 تومنی آبی رنگ 500 تومنی اول انقلاب استفاده می کردین
جالب بود. البته برای کم و سال ها. چون ایشان قطعا یادشان نیست که ما در سال 1354 تا 56 برای رفتن به دبستان (اول تا سوم دبستان) یک ریال (که بعدا به دوریال افزایش یافت) از مادرمان می گرفتیم و با همان یک ریال دو گونه مختلف خوراکی می خریدیم. مثل شکلات و شاه دانه بوداده یا آرد نخودچی و شکلات.
پاسخ ها
فائزه
||
۱۴:۲۷ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۹
من متولد 62 هستم و ارزون ترین چیزی که یادمه قرص نعنا بود که 5 ریال میدادیم یه دونه میگرفتیم. اون موقع لواش 2 تومان بود