وطن امروز: رویای تحصیل در دانشگاههای اروپایی کافی بود تا پسران جوان در دام نقشه دختر قلابی یک دیپلمات ایرانی گرفتار شوند.
زن جوان با دروغپردازی ماهرانهای میگفت پدرش در کرواسی دیپلمات است و به راحتی میتواند از دانشگاههای درجه یک اروپایی برای طعمههایش بورسیه بگیرد. اواخر پاییز سال جاری، مرد شیکپوشی با مراجعه به شعبه 11 دادسرای ناحیه 10 تهران ادعا کرد از سوی زن دروغگویی گول خورده است.
این مرد که پسر تاجر پولداری است به بازپرس ایلخانی گفت: مهرماه بود که به شرکت تجاری یکی از دوستانم حوالی بازار تهران رفتم، زن شیکپوشی در آنجا بود که برای فروش داروهای چاقی و روغن مار به شرکت آمده بود.
وی افزود: «میراندا میگفت دختر دیپلمات ایرانی در کرواسی بوده و همه این داروها را از اروپا به ایران آورده است، خیلی چربزبان بود. وقتی شنیدم همسرش یک مرد کروات بوده و در جریان تصادف رانندگی جانش را از دست داده است، به وی پیشنهاد ازدواج دادم. میراندا میدانست پدرم مرد تاجر و پولداری است، وقتی بیشتر با هم آشنا شدیم علاقهام برای ادامه تحصیل دانشگاهی در اروپا را به وی گفتم.
من لیسانس رشته معماری دارم و همیشه به دنبال پیشرفت هستم، میراندا گفت میتواند من را به کرواسی برساند و بورسیه تحصیلی در بهترین دانشگاه را بگیرد. خیلی خوشحال شدم از اینکه هم درس بخوانم و هم با میراندا ازدواج کنم.
برایم ایدهآل بود، 11 میلیون تومان به وی پول دادم و قول داد در کمتر از 6 ماه با هم به کرواسی برویم. از وقتی میراندا پول را گرفت دیگر خبری از وی نشد. هرچه به موبایلش زنگ زدم جوابم را نداد. از دوستم که شرکت دارد پرسیدم که وی را میبیند و شنیدم دیگر به شرکت وی نیز نمیرود تا اینکه میراندا به من زنگ زد و ادعا کرد مزاحم تلفنی دارد و خطوط موبایلش را فروخته است. از آن به بعد دیگر خبری از وی نشد و شک کردم به همه ادعاهایش و فهمیدم این زن کلاهبردار است».
با دستور بازپرس ایلخانی ماموران پلیس آگاهی تهران به چهرهنگاری کامپیوتری وی دست زدند، این در حالی بود که بررسی خطوط موبایل میراندا نشان میداد اسم اصلیاش «شیما» است و وی یک دروغگوی بزرگ است. خانه شیما شناسایی شد و ماموران با اعزام به کرج این زن کلاهبردار را به دام انداختند و در برابر اقرارهای وی قرار گرفتند. شیما در بازجوییها پذیرفت به جعل شناسنامه دست زده و از پسر پولدار کلاهبرداری کرده است.
شیما به بازپرس ایلخانی گفت: «یکی از دوستانم از کرواسی داروهای چاقی میآورد، برای اینکه داروها را بفروشم خودم را دختر دیپلمات ایرانی معرفی کردم تا شرکتها به من اعتماد کنند و جنسها را از من بخرند، وقتی با این پسر که علاقه زیادی به تحصیل در دانشگاههای اروپایی داشت آشنا شدم، نقشه کلاهبرداری را طراحی کردم».
وی افزود: «میخواستم پولدار بشوم، وقتی از هادی 11 میلیون تومان گرفتم دیگر تلفنهایش را جواب ندادم، فکر میکردم به اندازهای پول دارد که از من شکایت نکند. وقتی سمجبازیهایش را دیدم دیگر سر کار نرفتم و سعی کردم پنهان باشم، باور نمیکنم بازداشت شده باشم».
شیما در حالی که تصور میرفت طعمههای دیگری را نیز شکار کرده باشد، تنها کلاهبرداری از «هادی» را پذیرفت و ابراز پشیمانی کرد.