دختری در دام عشق دروغین و منجلاب فساد

من که در آن شرايط پدر و مادرم را دشمن خودم فرض مي کردم هم چنان با راهنمايي هاي غلط خاله ام سرناسازگاري گذاشتم و پس از آن که ديپلم گرفتم از خانه فرار کردم وچند روزي ميهمان بيژن بودم.
کد خبر: ۱۴۳۸۶۴
|
۰۳ بهمن ۱۳۸۹ - ۱۰:۰۹ 23 January 2011
|
7320 بازدید
خراسان: پدر عاشقي بسوزد که مرا به چنين بدبختي و فلاکتي گرفتار کرده است! چه کسي باور مي کند من، دختر يکي يک دانه بابا و مامان به چنين روز سياهي بنشينم و از احساس گناه و عذاب وجدان اين قدر رنج ببرم.

بيچاره پدر و مادرم که چه آرزوهاي قشنگي برايم داشتند اما افسوس که خيلي لوس بار آمده بودم و به حرف هاي شان گوش نمي کردم. من در سنين نوجواني عاشق پسر جواني شدم که خوش تيپ و باکلاس بود.

پسر مورد علاقه ام همراه خانواده اش به خواستگاري ام آمد اما والدينم به شدت با اين امر مخالفت کردند. پدرم خيلي قاطعانه مي گفت مگر از روي نعش من رد بشوي که بتواني با اين پسر بي سر و پا ازدواج کني.

زن جوان در دايره اجتماعي کلانتري نواب صفوي مشهد افزود: اعتراف مي کنم که عشق و علاقه به بيژن مرا ديوانه کرده بود و براي رسيدن به او در برابر خانواده ام ايستادم و مادرم را تهديد کردم که اگر با اين ازدواج مخالفت کنند دست به خودکشي خواهم زد.

پدرم که انتظار شنيدن چنين حرف هايي را نداشت کتکم زد و من به پيشنهاد مادرم به خانه خاله ام رفتم تا آب ها از آسياب بيفتد. اما متاسفانه راهنمايي غلط خاله نرگس مرا بيشتر هيجاني کرد.

او با حسرت به من گفت که در دوران جواني عاشق پسري بوده که اگر کمي براي رسيدن به خواسته اش پافشاري مي کرد يک عمر با مرد مورد علاقه اش زندگي مي کرد و... .

خاله ام در حرف هايش تاکيد کرد که پافشاري کن تا به عشق خودت برسي. با شنيدن اين حرف ها عقلم را باختم و به لج بازي هايم ادامه دادم.

پدرم که واقعا مانده بود در برابر خواسته ام چه کار کند در مورد بيژن و خانواده اش تحقيقات بيشتري کرد. ولي به نتيجه خوبي نرسيد و مي گفت مادر اين پسر زن سالمي نيست و...!

من که در آن شرايط پدر و مادرم را دشمن خودم فرض مي کردم هم چنان با راهنمايي هاي غلط خاله ام سرناسازگاري گذاشتم و پس از آن که ديپلم گرفتم از خانه فرار کردم وچند روزي ميهمان بيژن بودم.

با اعلام شکايت پدرم، پليس ما را دستگير کرد و خانواده ام به ناچار با اين ازدواج موافقت کردند. ولي مردي که ادعا مي کرد حاضر است برايم بميرد معتاد از کار درآمد و در مدت کوتاهي از اين ازدواج پشيمان شد. او شوهري بي عاطفه، سرد و عصبي است و حالا من مانده ام با مادر شوهري که ارتباط با او باعث شده به فساد اخلاقي کشيده شوم و...! مي خواهم خودم را ازاين منجلاب نجات بدهم .
اشتراک گذاری
تور تابستان ۱۴۰۳
بلیط هواپیما
برچسب منتخب
# دولت چهاردهم # اسماعیل هنیه # مسعود پزشکیان
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
پاسخ های رئیس جمهور پزشکیان در اولین نشست خبری را چطور ارزیابی می کنید؟