تهران امروز: كسي فكر نميكرد اين جوان 30 ساله خوشپوش و خوش صحبت كه براي كار به يك نمايشگاه خودرو در قلهك تهران آمده باشد به زودي تحت تعقيب قضايي قرار گيرد.
اين جوان چند ماه پيش به عنوان دلال خودرو به استخدام اين نمايشگاه بزرگ اتومبيل درآمده و در آنجا مشغول كار شد.
استعداد بالاي اين دلال تازه كار و مهارت وي در برقراري ارتباط و جلب اعتماد ديگران به زودي از او يك كارمند برجسته ساخت كه كاركشتگي وي باعث جلب اعتماد مشتريان شد.
چيزي نگذشت كه مشترياني كه براي قيمت كردن يا خريد خودرو به اين نمايشگاه ميآمدند تحت تاثير خوش بياني وي قرار گرفته و سفارش وي را به آشنايان خود نيز كردند و...
فقط اتومبيلهاي لوكسو بقيه ماجرا، چندي قبل مردي به شعبه اول دادياري دادسراي شميران آمده و به قاضي شيخ كاظمها گفت: قصد فروش اتومبيل سوزوكي خود را داشتم و ميخواستم با پول آن يك تويوتا بخرم.
به سفارش يكي از دوستانم به نمايشگاهي در قلهك رفته و با آقاي جواني كه از كارمندان آنجا بود آشنا شدم. اين مرد پس از كلي عيب گذاشتن روي ماشين من گفت بهرغم اين نقايص ميتواند اتومبيلم را به قيمت مناسبي برايم بفروشد. من هم كه تعريف اين مرد را شنيده بودم اعتماد كرده و ماشين خود را به وي سپردم تا آن را معامله كند. اما پس از چند روز كه براي ديدن وي دوباره به نمايشگاه رفتم فهميدم مرد جوان با صاحبكار خود تسويهحساب كرده و از آنجا رفته است.
هنوز جوهر اين شكايت خشك نشده بود كه يك خانم ميانسال نزد قاضي شيخ كاظمها آمد و شكايتي مشابه را طرح كرد: اتومبيل بنز خود را پيش اين مرد (متهم) برده و وي با دادن وعده و وعيد بسيار قرار شد آن را با ماشين گرانقيمت و مناسبي تاخت بزند اما چند روز بعد متوجه شدم سر و كارم با يك كلاهبردار حرفهاي افتاده است كه سر چندين نفر ديگر هم به اين ترتيب كلاه گذاشته است.
اين شكايات البته تمامي نداشت و صاحبان خودروهاي زانتيا، بيام و وچندين اتومبيل گران قيمت ديگر هم به اين دادسرا آمده وعليه متهم شكايت كردند. در ادامه تحقيقات صاحب اين نمايشگاه از هرگونه همدستي با اين كلاهبردار تبرئه و دستگيري متهم فراري به كارآگاهان پايگاه يكم پليس آگاهي سپرده شد.
گفتني است تاكنون بهاي اتومبيلهايي كه اين مرد آنها را ربوده نزديك يك ميليارد تومان تخمين زده شده است.