جزئيات قتل پدر و نامادري پس از 2طلاق!

اين ماجرا فقط يك حادثه بود و اتفاقي رخ داد.بدين ترتيب متهم با قرار بازداشت موقت براي تحقيقات بيشتر در اختيار كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي قرار گرفت.
کد خبر: ۱۵۰۷۰۴
|
۰۸ اسفند ۱۳۸۹ - ۰۹:۵۴ 27 February 2011
|
6527 بازدید
ایران: مرد جوان كه در جنايتي، پدر و نامادري‌اش را هدف شليك‌هاي مرگبار قرار داده بود، با انتقال از بيمارستان به دادسراي جنايي تهران، جزئيات جنايت‌ها را تشريح كرد.

علي- 35 ساله- كه به علت اصابت گلوله به سختي راه مي‌رفت، صبح ديروز پس از انتقال به شعبه هفتم دادسرا، از سوي بازپرس محمد شهرياري تحت بازجويي قرار گرفت.

وي گفت: حدود 12 سال قبل مادرم به خاطر بدرفتاري‌ها و اخلاق تند پدرم طلاق گرفت و من و سه خواهرم زندگي با مادر را انتخاب كرديم. در اين سال‌ها كم و بيش از پدر خبر داشتيم و مي‌دانستيم با زني به نام «سكينه» ازدواج كرده است.

طي چند سال آنها صاحب سه پسر شدند و در خانه‌اي روستايي در حوالي بومهن- شرق تهران- زندگي مي‌كردند. يك سال قبل با دختري ازدواج كردم كه پس از مدتي فهميدم هيچ علاقه‌اي به من ندارد. همين موضوع تأثير بدي در ذهن و روحم گذاشت.

وقتي قرار شد از يكديگر جدا شويم، او مهريه‌اش را خواست كه به اجبار تمام 114 سكه را پرداختم اما به همين خاطر و بروز مشكلات مالي، گرفتار بيماري افسردگي شده و حدود 8 ماه تحت درمان بودم. در اين مدت كارم را نيز از دست دادم.

پدرم وقتي متوجه بيماري و وخامت حالم شد، از من خواست نزد او بروم تا در محيط آرام روستا استراحت كنم اما فقط چند هفته‌اي آرامش داشتم چرا كه پدرم فردي عصبي و تندخو بود و دائم با من و همسر و فرزندانش درگير مي‌شد و تا حد مرگ آنها را كتك مي‌زد. روز حادثه نيز تفنگ بادي‌ام را برداشتم تا به شكار كبك و خرگوش بروم. وقتي غروب از شكار برگشتم، پدرم را عصبي ديدم. بعد هم او بر سر موضوع بي‌اهميتي شروع به فحاشي كرد و با داسي كه جلوي دستش بود، به طرفم حمله كرد. من هم تفنگي را كه دستم بود، به طرفش نشانه گرفتم. وقتي هم به طرفم حمله كرد، شليك كردم كه ساچمه‌ها به صورتش خورد و خون همه جا را گرفت.

نامادري‌ام با ديدن اين صحنه، با چوبدستي به طرفم حمله كرد كه با قنداق تفنگ ضربه‌اي به سرش كوبيدم اما ناگهان تيري شليك شد و به پاي راستم خورد و مجروح شدم. بعد از آن ديگر كنترلي بر رفتارم نداشته و سكينه را هم كشتم.

در تمام اين مدت برادر 10 ساله‌ام محمد و دو برادر كوچك‌ترم نيز شاهد ماجرا بودند. البته بايد بگويم من قاتل نيستم و تمام اين اتفاقات آنقدر به سرعت رخ داد كه خودم هم گيج شده بودم. اگر من قاتل و جنايتكار بودم، مي‌توانستم آن سه كودك بي‌گناه را نيز بكشم تا كسي شاهد ماجرا نباشد اما اين كار را نكردم و تا عصر روز بعد- پنجشنبه- نيز در خانه ماندم و مراقب بچه‌ها بودم.

20 كيسه سيمان و گوسفنداني را هم كه فروختم، سهم خودم بود. آنها را با پول خودم خريده بودم چرا كه مي‌خواستم به بيمارستان بروم و پايم را درمان كنم؛ پس به پول نياز داشتم. به همين خاطر آنها را فروختم و به بيمارستان رفتم اما چند ساعت بعد دستگير شدم.

متهم درباره علت سوزاندن و دفن اجساد گفت: نمي‌خواستم اجساد را همان جا جلوي چشم بچه‌ها رها كنم. بنابراين پشت حياط خانه گودال بزرگي حفر كرده و اجساد را همراه چند جلد كتاب، يك صندلي چوبي و مقداري كاه در گودال انداخته و آتش زدم.

بازپرس در پايان جلسه براي چندمين بار از متهم خواست انگيزه اصلي جنايت هولناك را بيان كند اما او با اصرار بر اين كه هيچ اختلافي با پدر و نامادري‌اش نداشته، گفت: اين ماجرا فقط يك حادثه بود و اتفاقي رخ داد.بدين ترتيب متهم با قرار بازداشت موقت براي تحقيقات بيشتر در اختيار كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي قرار گرفت.

گفتني است، خبر اين جنايت خونين شامگاه چهارشنبه- 27 بهمن- از طريق تماس تلفني پسر 10 ساله خانواده به دايي‌اش در شهرستان سيرجان اعلام شد. اين مرد نيز پس از تماس با مأموران پليس تهران كمك خواست. بدين ترتيب مأموران كلانتري بومهن راهي محل جنايت شده و اجساد قربانيان را كشف كردند.
اشتراک گذاری
تور تابستان ۱۴۰۳
بلیط هواپیما
برچسب منتخب
# دولت چهاردهم # اسماعیل هنیه # مسعود پزشکیان
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
پاسخ های رئیس جمهور پزشکیان در اولین نشست خبری را چطور ارزیابی می کنید؟