خراسان: آشنایی من و «صمد» خیلی اتفاقی بود و از چند لبخند بیمعنی و نگاههای هوس آلود در داخل اتوبوس شرکت واحد آغاز شد. ما مدتی به طور تلفنی با هم رابطه داشتیم و صمد ادعا میکرد حاضر است برایم بمیرد. او یک روز از من خواست به دیدار مادرش بروم ولی چون حدس میزدم که امکان دارد دامی برایم پهن کرده باشد قبول نکردم.
دختر ۱۹ ساله در دایره اجتماعی کلانتری خواجه ربیع مشهد افزود: پسر مورد علاقهام وقتی با جواب منفیام روبه رو شد خیلی طبیعی برخورد کرد و گفت اگر ایرادی ندارد در یک پارک با مادرش دیدار کنم و در مورد ازدواج و تشکیل زندگی حرف بزنیم. این خواسته کمی منطقیتر به نظر میرسید و برای دیدن مادر شوهر آیندهام به پارک رفتم.
صمد همراه خانمی حدود ۴۵ ساله آمد و او که ادعا میکرد این زن مادرش است ما را چند دقیقهای با هم تنها گذاشت. آن روز صحبتهای ما گل انداخت و به این ترتیب بود که با اعتماد بیجا، بدون آنکه چیزی در این باره به خانوادهام بگویم رفت و آمد خودم را به خانه این زن آغاز کردم.
متاسفانه من که خودم را عروس آینده این خانواده میدانستم فریب خوردم و صمد مرا قربانی هوسهای شیطانی خود کرد اما حالا متوجه شدهام که چه حماقتی کردهام. چون این زن، مادر صمد نیست و آنها با هم چنین نقشهای کشیدند تا بتوانند مرا خام کنند.
من نسبت به این جوان حیوانصفت که تا چند روز قبل برای شنیدن صدایش بیتابی میکردم و عاشق نگاهش بودم احساس تنفر عجیبی پیدا کردم. واقعا ماندهام چه خاکی بر سرم بریزم و با توجه به تهدیدهایی که او و همدستش دارند میترسم چیزی بگویم و خیلی نگران هستم.
امیدوارم دختران جوانی که داستان تلخ زندگی مرا میخوانند درس عبرت بگیرند و مراقب خنده و نگاه خود باشند چون بدبختی من از بیتوجهی به همین نکات ساده و پنهان کردن مسائل از پدر و مادرم به وجود آمده است.
در خور یادآوری است در پی اظهارات این دختر جوان، پلیس ۲ متهم پرونده را دستگیر و تحقیقات درباره ماجرا آغاز شده است.