سرویس فرهنگی ـ شما در یک دادگاه نفسگیر، مرز میان عقل و احساس را به خوبی حس میکنید و تا اعدام «وجدان و عقلانیت» پیش میروید و با همه وجود درمییابید که چگونه به راحتی میشود با بهره گیری ابزاری از دین، حقیقت و دینداری را به مسلخ برد!
به گزارش «تابناک»، این روزها، تماشاخانه تهران، مجموعهای که مردم آن را بیشتر با اجراهای کمیک نمایشی میشناسند، نمایشی را به روی صحنه برده که سرشار از لحظاتی است که نفس در سینه مخاطب حبس میشود که چگونه با وجود حقیقت محض پیش چشم مردم، با استفاده از احساس و فریب و دروغ، حقیقت به قربانگاه می رود و با ریاکاری میشود حقیقت را قربانی خرافات، احساسات و تمایلات شخصی و غرضورزیهای کودکانه برد.
این نمایش که نوشته «آرتور میلر»، یکی از برجستهترین نمایشنامهنویسان جهان است، آکنده از دیالوگ های پخته و تأثیرگذاری است که مخاطب را بواقع به فکر فرو میبرد که چگونه میتوان، از «هیچ» و بر پایه بدخواهیهای ذاتی و افراطهای منتسب به مذهب، محکمهای خانمانبرانداز به راه انداخت که خانواده های بسیاری را داغدار کند و برای قضات و مجریان عدالت نیز «هیچ» عذاب وجدانی را مترتب نشود.
داستان این نمایش دیدنی، روایت دختر هرزهای است که برای انتقام گرفتن از یک مرد، غایلهای خیالی را ترتیب میدهد و به ظاهر، شیطان را در دهکدهای کوچک، ظاهر میسازد و بر این باور است، بسیاری روح خود را به شیطان فروختهاند.
در ادامه، بزرگانی از کلیسا برای بررسی این داستان وارد دهکده میشوند و آن دخترک با همراهی ماهرانهای از سوی برخی دختران دیگر، داستان خودساخته را تا آنجا پیش میبرند که شمار بسیاری از مردم شهر، از جمله مرد مورد نظر دخترک، بر دار میشوند؛ هرچند در لحظاتی از این دادگاهها، خیالپردازیهای دخترکان، تا مرز لو رفتن پیش میرود که با ترفندهای جدیدی، همه چیز به شکل سابق برمیگردد.
مرد مورد نظر در این نمایش، حتی در دادگاه علیه خودش شهادت میدهد، با این دختری که شما به عنوان عادل و قدیسه، برای حذف برخی چهره های سرشناس به دادگاه میآورید، رابطه نامشروع داشته، ولی دخترک باز هم با ترفندی شیطانی، دادگاه را به حقانیت(!) خود متمایل میسازد.
هرچند نمایش «ساحرهسوزان»، نمایش بلندی است و ضعف هایی هم دارد، از آنجا که متنی فوقالعاده و دقیق را در کنار بازیهایی خوب و باورپذیر (نه برای همه شخصیتها) در کنار موسیقی زنده و تأثیرگذار، به خدمت گرفته، به شدت قابل دیدن و وقت گذاشتن است.
بنا بر این گزارش، «ساحرهسوزان» آیینهای است تمام نما از برخورد سطحی و عوامانه با دین، در کنار بازی قدرتمند شیطان که در وجود برخی انسانها رخنه میکند و به قول نویسنده، پرده همه ظاهرسازیها را میدرد و انتقام عوامفریبی و قشریگری و سطحیطلبی از دین را از مردمانی میگیرد که هر یک نقطه ضعفی دارند و به جای محاکمه در محکمه عدل الهی باید در محکمه شیاطین زمینی و هوی و هوسهای بشری محاکمه شوند.
چنین وضعیتی است که «دروغ، افترا و قلب حقیقت» را زنده میکند و مولودهایی جز منفعتطلبی و ریاکاری نخواهد داشت.
در جایی از نمایش این دیالوگ به بهترین وجه، نمایشگر پوسته دینی خیالی است که در فضای احساسی و غبارآلود دهکده ظهور کرده است؛ «وقتی ایمان خون به پا می کند، به هیچ ایمانی اعتماد نکنید...».
مجید جعفری که سالهاست کار کارگردانی و نویسندگی تئاتر را انجام میدهد، در گفتوگو با خبرنگار ما اظهار داشت: «هر اثر نمایشی برای ادای احترام به بینندگان، باید با بهترین و مناسبترین شکل و کیفیت ممکن روی صحنه برود؛ هرچند مدتها بود که در این مرکز ـ تماشاخانه تهران ـ کارهای آزاد و کمدی اجرا میشد، می خواستیم با اجرای این نمایش، مخاطب عام با تئاتر حرفهای و نویسندگان مطرح دنیای نمایش آشنا شوند و خوشحالم که هنرمندان این نمایش از پس اجرای کار به خوبی برآمدهاند.
وی همچنین افزود: «برای اجرای این نمایش، قراردادی با دولت امضا نشده و همه هزینهها از گیشه تأمین میشود، به عبارتی، این کار تلاشی برای نزدیک شدن به تئاتر خصوصی است.»
گفتنی است، «ساحره سوزان» تا پایان اسفند ماه همه روزه ساعت 20 در تماشاخانه تهران، واقع در تقاطع خیابانهای ولی عصر و طالقانی روی صحنه میرود.