تهران امروز: برادرزن‌هايي كه براي صحبت و دفاع از خواهرشان با هم پيش شوهر او رفته بودند، از داماد عصباني كتك خوردند!
اين چهار برادرزن بعد از اينكه ديدند روش‌هاي مسالمت‌آميز در برخورد با دامادشان جواب نمي‌دهد، پيش بازپرس ايلخاني، بازپرس شعبه يك دادسراي هاشمي آمدند و به خاطر كتك‌خوردن شكايت مفصلي را عليه او ترتيب دادند.
بازپرس هم ترتيب احضار همه آنها را با هم داد تا رودررو و در نزد او حرف‌هايشان را مطرح كنند تا ببيند قضيه از چه قرار است.
در اين جلسه بازپرسي كه چهار برادر و خواهرشان به عنوان شاكي و داماد خانواده به عنوان متهم در كنار هم حضور داشتند، ابتدا برادرها شروع به صحبت و شرح ماوقع كردند. آنها گفتند مدتي بوده كه از گوشه و كنار مي‌شنيدند كه خواهرشان در زندگي‌اش به مشكل برخورده و شوهرش حسابي او را مي‌چزاند! و گاهي هم كه خودشان خواهرشان را مي‌ديدند و سراغ زندگي و شوهرش را مي‌گرفتند، او از شوهرش گلايه داشته و از سختگيري‌‌هاي شوهرش براي آنها مي‌گفته است. تا اينكه در يك جلسه مهماني كه چهار برادر دور هم جمع بودند، صحبت به حال و روز خواهرشان مي‌كشد و آنها فكرهايشان را روي هم مي‌گذارند تا ببينند كه براي خواهرشان چه كاري مي‌توانند انجام دهند.
در اين صحبت‌ها يكي از برادرها مي‌گويد كه نبايد در زندگي خواهرشان دخالت كنند چون شايد اين دخالت باعث بدتر شدن اوضاع زندگي او و شوهرش شود و بايد فرصت دهند تا خواهرشان خود رگ‌خواب شوهرش را پيدا كند و مشكلاتش را حل كند چون اصولا نبايد دعواهاي زن و شوهري را چندان باور كرد اما برادر ديگر مي‌گويد كه دارد مي‌بيند كه خواهرش مثل شمعي روز به روز آب مي‌شود و اگر هيچ‌كدام آنها هم نيايند، او خودش به تنهايي مي‌رود و با شوهر او صحبت مي‌كند. بالاخره بعد از صحبت‌هاي گوناگون قرار مي‌شود كه چهارتايي با هم پيش شوهر او رفته و با او مرد و مردانه حرف بزنند. برادرها همچنان به بازپرس گفتند كه قصدشان از رفتن پيش دامادشان خير بوده و اصلا قصد درگيري و ايجاد تنش نداشته‌اند. نمي‌دانند قضايا چگونه پيش رفته كه كار به ضرب و شتم آنها از سوي شوهرخواهر عصباني‌شان كشيده شده است.
سپس خواهر آنها به بازپرس پرونده گفت كه شوهرش در زندگي تا جايي كه مي‌توانسته به او سخت مي‌گرفته و جان او را به لب مي‌رسانده تا كمي خرجي به او بدهد اما داماد خانواده هم كه حالا كمي آرام‌تر به نظر مي‌رسيده، نزد بازپرس به برادرزن‌هايش گفت كه خواهر شما ـ يعني زن خودش! ـ خيلي پرتوقع و هزينه‌ساز بوده و او براي برآورده كردن خواسته‌هاي او فشار زيادي را تحمل مي‌كرده است و براي همين هم در آن وقت كه آنها پيش او رفته بودند، از كوره در رفته است!
بررسي پرونده اين چهار برادرزن، خواهر و دامادشان همچنان ادامه دارد.
