ایران: صاحب يك مزرعه وقتي حكم اخراج نگهبان مزرعه را ميداد، تصور نميكرد ورقه قتل خود
و دوستش را امضا كرده است.
ظهر 20 اسفند سال گذشته مرد 37 سالهاي به نام اكبر همراه دوست 21 سالهاش- حميد- به مزرعهاش در حوالي روستاي عليآباد گل تپه كوير در حوالي جاده ورامين رفت اما پس از آن هر دو به طور مرموزي ناپديد شدند. چند ساعت بعد به دنبال شكايت خانواده مرد مزرعهدار، با دستور بازپرس دانشور از شعبه هفتم دادسراي شهرستان ري، تيمي از كارآگاهان پايگاه نهم پليس آگاهي به سرپرستي سرگرد نريماني مأمور رسيدگي به ماجرا شد.
كارآگاهان در نخستين بررسيها دريافتند «اكبر» و همسرش اختلاف و درگيري داشتهاند. بدين ترتيب زن جوان به عنوان مظنون اصلي تحت بازجويي قرار گرفت اما پس از اثبات بيگناهياش، آزاد شد تا اين كه در ادامه تجسسها، با كشف خودروي پرايد «اكبر» در مزرعهاش، كارآگاهان كليد حل معماي پرونده را به دست آوردند.
در ادامه تجسسها، مأموران كه به «ايرج»- نگهبان مزرعه- مشكوك شده بودند، وي را تحت بازجويي قرار دادند. او نيز سرانجام چارهاي جز اعتراف نديد: «من و خانوادهام از حدود يك سال قبل به عنوان سرايدار و نگهبان مزرعه «اكبر» مشغول كار و زندگي شديم اما از چندي قبل مقداري از ابزارآلات كشاورزي مزرعه سرقت شده بود. «اكبر» هم مرا مقصر ميدانست. چند روز قبل هم از اخراجم حرف زد و از من خواست مزرعه را ترك كنم. با اين حال از او مهلت خواستم كه قبول نكرد. به همين خاطر از شدت ناراحتي و عصبانيت، تصميم به قتلش گرفتم.
روز حادثه نيز در حالي كه همسر و فرزندانم خانه نبودند، «اكبر» و دوستش به مزرعه آمدند اما ناگهان بين ما درگيري لفظي رخ داد و من هم با يك ميله آهني ضربهاي به سرش كوبيدم و در حياط با چاقو چند ضربه ديگر هم زدم.
همان موقع با ابراز پشيماني از دوستش «حميد» خواستم كمكم كند تا «اكبر» را به بيمارستان برسانيم كه قبول كرد اما در بين راه ناگهان متوجه شدم «اكبر» مرده. بنابراين براي مخفي ماندن راز جنايت، حميد را نيز كشتم! اجساد را نيز در چاههاي كشاورزي رها كرده و با خودروي مقتول به خانه بازگشتم.»
بازپرس دانشور با تشكر از زحمات كارآگاه نريماني براي افشاي راز اين دو جنايت، گفت: متهم در حال حاضر در بازداشت موقت به سر ميبرد و تحقيقات از او همچنان ادامه دارد.