قدس: راز مرد نقابدار که در حمله به سوپرمارکت دوستش دست به انتقامگیری عجیبی زده بود در تجسسهای پلیسی فاش شد.
در فیلم دوربین مداربسته، دزدی دیده میشد که صورت خود را با کلاه بافتنی سیاهرنگی پوشانده بود و با عصبانیت مشغول تخريب مغازه بود.
ساعت 16 عصر 4 بهمنماه سال 89 مردی با جثه متوسط وارد یک سوپرمارکت در خیابان کمیل تهران شد. این مرد که لباس تیره به تن داشت یک نقاب بافتنی روی چهرهاش کشیده بود و با در دست داشتن قمه به عربدهکشی ميكرد.
مشتریان سوپرمارکت که شاهد رفتارهای خشونتآمیز مرد عربدهکش بودند، دیدند که وی با چرخاندن قمه به تخریب شیشهها و وسایل مغازه دست زده است.
دزد نقابدار با تهدید مرد بقال پولها و تراولچکهای گاوصندوق را برداشت و با قمه و قداره صندوق پول و دخل را شکست. این مرد غافل از اینکه دوربین مداربسته حرکات و رفتارهای وی را به ثبت میرساند از مغازه پا به فرار گذاشت.
5 بهمنماه سال جاری مردی سراسیمه به دادسرای هاشمی ناحیه 10 مراجعه کرد و پرده از یک اقدام انتقامجویانه برداشت. این مرد بقال به بازپرس پرونده گفت: با یکی از دوستانم به نام اکبر از مدتها پیش به ساخت و ساز مشغول بودیم، سهم هر کدام در این ساخت و ساز نصف بود تا اینکه در یکی از خرید و فروشهای زمین با مشکل مواجه شدیم. اکبر ادعا داشت که پول بیشتری پرداخته پس باید سهم بیشتری بگیرد. سر این موضوع با هم درگیر شدیم و من دیگر جواب تماسهایش را ندادم.تا اینکه روز گذشته مرد نقابداری وارد مغازهام شد و با برداشتن پولهای دخل و گاوصندوق، شیشهها و وسایل مغازه را شکست و با عربدهکشی مرا تهدید به مرگ کرد.
صدای مرد نقابدار را میشناختم؛ هرگز تصور نمیکردم که وی همان اکبر باشد که به خاطر انتقامگیری دست به این اقدام شوم زده باشد. با ادعاهای مرد بقال، اکبر به دادسرای هاشمی احضار شد و در بازجوییها خود را بیگناه دانست اما وقتی فیلم دوربین مداربسته سوپرمارکت بررسی شد و مشخص شد تنها مظنون پرونده، متهم اصلی این نقشه هولناک است، اکبر چارهای جز اعتراف ندید و به بازپرس پرونده گفت: از مدتها پیش با محمد وارد کار بساز و بفروش شدیم. روزهای نخست کار خوب بود و توانستیم سود زیادی کنیم ولی کمکم با یکدیگر مشکل پیدا کردیم و محمد تنها به خودش فکر میکرد و اصلا منطقی نبود.
وی میخواست با سرمایه کم سود زیادی به جیب بزند و با یکدیگر اختلاف پیدا کردیم و محمد پول زیادی را برداشت و دیگر پاسخگوی تلفنهایم نبود و هر روز از دادن پول طفره میرفت. میخواستم بترسانمش به همین خاطر نقشه تخریب مغازهاش را کشیدم. تصور میکردم مرا نمیشناسد به همین خاطر با قمه وارد مغازهاش شدم و اثاثیه و صندوقش را شکستم و پولهایش را به سرقت بردم.
با ادعاهای مرد نقابدار پرونده با صدور قرار مجرمیت و با تایید اظهارنظر دادیار هادی جهت صدور رای به دادگاه ارسال شد.