سال گذشته در آستانه تحریمهای اعمالی علیه کشورمان، گفتوگویی داشتیم با فرمانده نامآشنای هشت سال دفاع مقدس و ایشان با تشریح فضای حاکم بر کشور در زمان جنگ، پیشرفتهای آن زمان را حاصل تلاشهای جوانان و متخصصان همین مرز و بوم عنوان و با اشاره به آغاز جنگی دیگر با نام «جنگ تحمیلی اقتصادی»، اراده و توان ملت ایران را ظرفیتی قوی برای خنثیسازی تحریمهای آمریکا خواند.نامگذاری سال جاری به سال «جهاد اقتصادی» از سوی رهبر معظم انقلاب، بهانهای شد تا بار دیگر به سراغ دکتر محسن رضایی برویم و دیدگاههای وی را درباره ابعاد و مختصات این جهاد جویا شویم.* همانگونه که میدانید، مقام معظم رهبری، سه سال متوالی را با عناوینی اقتصادی نامگذاری کردند؛ سال اصلاح الگوی مصرف، سال همت مضاعف، کار مضاعف و سال جهاد اقتصادی. چه نکاتی از این امر میتوان دریافت کرد؟ـ به نظر من، دلیل اصلی این امر، به دو حادثه همزمان در ایران برمیگردد که محور هر دو، مسائل اقتصادی است؛ یکی مسأله تحول اقتصادی است که رهبری با ابلاغ سند چشمانداز در سال 1384 شروع کردند و پس از آن، سیاستهای اصل 44 و الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت. از سوی دیگر، یک جنگ اقتصادی هم علیه ایران آغاز شده که محور این جنگ هم مسائل اقتصادی است؛ بنابراین، در چنین فضایی، طبیعی است که رهبر انقلاب، سه سال متوالی اقتصاد را محور اصلی نظام قرار دادهاند.
* فکر میکنید بحث جهاد اقتصادی به عنوان یک رویکرد محوری نسبت به عبور از تحریمها مطرح شده یا یک راهکار است برای حل مسائل و معضلات اقتصادی کشور؟ـ به نظر میرسد، جهاد اقتصادی پیام روشنی دارد و آن اینکه موضوعات اقتصادی، امسال باید به طور جدی مورد توجه قرار بگیرد. این موضوعات اقتصادی چه مربوط به تحریم باشد و چه مربوط به تحول اقتصادی، هر دو مورد نظر رهبر انقلاب است، چراکه جهاد اقتصادی هم میتواند در دستیابی به اهداف سند چشمانداز مؤثر و هم از سوی دیگر، میتواند خنثیکننده فشارهای اقتصادی علیه ایران باشد.
جهاد اقتصادی، دو پیام روشن دارد؛ یک پیام، فنی است که باید تلاشها و اقدامات کشور در امر تولید ملی افزایش یابد. در حقیقت، باید تلاش مجاهدانهای داشته باشیم و بهرهوری و رشد اقتصادی را ارتقا دهیم و لازمه این کار، تلاش بیشتر افراد و فعال شدن ظرفیتهای خالی تولید است. سه سال است که رشد اقتصادی کشور بنا به دلایل فراوانی، کمتر از 3 درصد شده است؛ باید اثر این جهاد را در رشد اقتصادی ببینیم.
پیام دوم هم آن است که فضای اقتصاد ملی یک فضای ارزشی شود؛ یعنی ایثارگری، فداکاری و هماهنگی، بیشتر شده و روشهای اسلامی به جای روشهای غربی در دستور کار قرار گیرد. در حقیقت زمانی که بحث جهاد اقتصادی مطرح میشود، بسیاری از نگاهها و رویکردها باید عوض شود و این هم چیزی جز فرهنگیسازی و ارزشیسازی اقتصاد ملی نیست.
* گویا برای جهاد اقتصادی، یک مدل اقتصادی مورد نیاز است؟!ـ در حقیقت میتوانیم اینگونه بیان کنیم که رهبر انقلاب، مدتی است به یک بازنگری در این روشهای بیست سال گذشته روی آوردهاند و دلیل آن هم بسیار روشن است، چون همه روشهای تکنوکراتی و لیبرالی که در این بیست سال گذشته آزمایش شد، با وجود توفیقاتی که داشت، نتوانست سطح انتظارات ملی و انقلابی را پاسخ دهد؛ بنابراین، نزدیک پنج سال است که رویکرد تحولی رهبر انقلاب، نوعی خداحافظی با رویکردهای لیبرالی و تکنوکراتی است؛ یعنی در یک سیر تاریخی به این نتیجه رسیدیم که روش سازندگی و روش اصلاحات نمیتواند کشورمان را به همه آرمانهایش برساند. به همین دلیل است که رهبر انقلاب، الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت را مطرح کردند.
در جهاد اقتصادی هم حتما باید یکی از دستاوردها همین توجه به الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت باشد؛ یعنی حرکت به سوی این الگو میتواند یکی از اهداف جهاد اقتصادی باشد، چراکه هرچه بیشتر به این الگو نزدیک شویم، بهتر میتوانیم پرسشهای پاسخ داده نشده در سطح جامعه و نظام را حل کنیم.
* متولیان این مدلسازی و الگوسازی چه کسانی هستند؟ـ در اینجا به نظر من، نخبگان نقش اول را به عهده دارند. چه نخبگان حکومت مثل نخبگان قوای سهگانه و مجمع و چه نخبگان بیرون از حکومت مثل دانشگاه، حوزه علمیه و صاحبنظران و حتی صاحبنظران ایرانی خارج از کشور.
نخبگان میتوانند با شرکت در یک گفتمان ملی، به سوی دستیابی به یک الگوی اسلامی ایرانی تلاش کنند.
* آقای دکتر! اشاره داشتید به اینکه روشهای تکنوکراتها یا لیبرالها در سالهای گذشته، نتوانسته راهگشا باشد. لطفا یک بازخوانی داشته باشید از فرمایشات مقام معظم رهبری در این باره و نکاتی که ایشان از سالهای دهه 70 در رویارویی با چنین رویکردهایی مطرح میکردند؟ـ یادم هست که در زمان آقای هاشمی، حضرت آقا فرمودند که سازندگی میتواند یک جهاد فی سبیل الله باشد اما دنبال این اندیشه گرفته نشد.
* یعنی مقام معظم رهبری از همان زمان بر جهاد اقتصادی تأکید داشتند؟ـ بر جهاد فی سبیل الله تأکید میکردند که به عبارتی، همان جهاد اقتصادی است و این عبارت مربوط میشود به سال 70 یا 71؛ یعنی نزدیک نوزده سال پیش اتفاقی که افتاد، این بود که در اداره کشور نوعی فرهنگزدایی صورت گرفت و این فرهنگزدایی جامعه را در مقابل تهاجم فرهنگی غرب آسیبپذیر کرد.
در آن زمان مسائل بسیاری رخ داد که امروز کسانی که بخواهند صادقانه با گذشته برخورد کنند، باید به اشتباهات گذشته خود اعتراف کنند و صادقانه در این مسیر جدیدی که رهبر انقلاب آغاز کرده، تجمع کرده و انرژیها را متراکم کنند تا بیشتر از گذشته آسیب نبینیم. ما راههای گذشته را پشست سر گذاردهایم و به این نتیجه رسیدهایم که اشتباهاتی در این راهها بوده و نباید فرهنگ از اقتصاد جدا میشد. چون اقتصاد نمیتواند بدون فرهنگ باشد. زمانی که فرهنگ را از اقتصاد جدا میکنیم، یک فرهنگ دیگر جایگزین آن میشود و به همین دلیل در برابر تهاجم فرهنگی، آسیبپذیر شدیم.
* در سالهای بعد یعنی در دوره اصلاحات، از نظر فرهنگی چه اتفاقاتی افتاد؟ـ در زمان اصلاحات، متأسفانه این اتفاقات بدتر شد؛ یعنی زاویهای که در زمان سازندگی آغاز شده بود، شدیدتر شد و از نظر فرهنگی اداره کشور از ارزشهای انقلاب فاصله بیشتری گرفت.
سیر نظریات رهبری را که نگاه میکنیم، هیچگاه ایشان موافق جداسازی فرهنگ از اقتصاد و سیاست نبودهاند. حال جهاد اقتصادی هم که ایشان مطرح کردهاند، کاملا با این بازخوانی گذشته سنخیت دارد. ایشان از یک سو میخواهند یک جهشی در اقتصاد کشور به وجود بیاید ولی یک جهت دیگر این فرمایش هم اخلاقی کردن یا فرهنگی ساختن فضای کسب و کار اقتصاد ملی کشور است که فرهنگ و ارزشهای انقلاب در اقتصاد بیشتر راه پیدا کند.
البته این دو بخش دارد؛ چون از سوی دیگر، ناچاریم که برخی خرافات را که به نام اسلام وارد محیط اقتصادی کشورمان شده، خارج کنیم.
* به طور مثال، چه مسائلی؟ـ یکی از این نمونهها «زهد» است. الان یک تفسیر نادرستی از زهد وجود دارد. تصویری که از زاهد در اذهان شکل گرفته به صورت فردی است که اصلا کاری با دنیا ندارد. در حالی که زاهد از نظر اسلامی، یعنی فردی که در عین حالی که متمکن است، دنیاگرا نیست.
در حقیقت، باید یک پاکسازی فرهنگی هم داشته باشیم. هماکنون تفسیری که از عدالت میشود، بیشتر در قالب عدالت توزیعی ثروت است. در حالی که عدالت تولیدی هم باید وجود داشته باشد؛ یعنی فرصتهای اشتغال و تولید را برای همه فراهم کنیم. عدالت توزیعی منهای عدالت تولیدی به معنای تقسیم کردن فقر است. یعنی تقسیم عادلانه فقر. اما وقتی عدالت تولیدی هم باشد، ثروت تولید میشود و با عدالت توزیعی، ثروت به طور عادلانه توزیع میشود. برای تولید ثروت باید فرصتهای تولیدی و اشتغال را در اختیار همه قرار دهیم. اسلام هر دو را میبیند. یعنی عدالت در اسلام، مثل سرمایهداری تنها توزیعی نیست یا مثل سوسیالیسم، تنها تولیدی نیست؛ اسلام هم عدالت تولیدی دارد، هم عدالت توزیعی.
در جهاد اقتصادی باید ارزشهایی که در جامعه نادرست تفسیر شده، یک بار دیگر بازنگری و آنها را بازسازی کرد.
* رویکرد دولت آقای هاشمی و آقای خاتمی را به طور گذرا مرور کردید. نگاهی هم داشته باشید به رویکرد اقتصادی دولت آقای احمدینژاد و اینکه آن بستر فرهنگی که در دولتهای گذشته، بنا بر فرمایش شما تا حدودی دچار انحراف شد، هماکنون در چه وضعیتی قرار دارد؟ـ من شعار جهاد اقتصادی را یک شعار فرهنگی اقتصادی میدانم و به آن به عنوان یک شعار صرفا اقتصادی نگاه نمیکنم. در دوره آقای احمدینژاد هم بیش از جنبههای تولیدی به جنبههای مصرفی توجه شده است. یارانههای نقدی، نخست به مردم داده شده و هنوز آن کمک لازم به بنگاههای تولیدی صورت نگرفته، اما وعدههایی در این زمینه داده شده است؛ بنابراین، بحث تولید و توزیع هر دو باید مورد توجه قرار گیرد.
* آقای دکتر! شما به عنوان فردی که در قالب یکی از مهرههای کلیدی و یکی از فرماندهان ارشد جنگ، در زمان هشت سال دفاع مقدس نقش مهمی را بر عهده داشتید، فکر میکنید فرماندهان جهاد اقتصادی باید دارای چه ویژگیهایی از نظر علمی، فقهی و تجربی داشته باشند؟ـ به نظر من، مدیران و فرماندهان جهاد اقتصادی باید دو ویژگی مهم داشته باشند؛ یکی اینکه اقتصاد را خوب بفهمند، چه در عمل به صورت تجربی و چه به صورت تئوریک. مسأله دوم اینکه بتوانند محیط را فرهنگی کنند؛ یعنی اقتصاد را با فرهنگ و فرهنگ را با اقتصاد پیوند دهند که این خود یک مهارت دیگری است. در حقیقت فرهنگی کردن اقتصاد، یک فن و مهارت است.
* جایگاه اقتصاد اسلامی در این دیدگاه چیست؟ـ اگر این انگیزه به سمت جهادی کردن سوق پیدا کند، اقتصاد اسلامی الگوسازی و پیاده میشود. چون هماکنون ممکن است اقتصاد اسلامی الان ممکن است به صورت تدوینشده وجود نداشته باشد.
* آقای دکتر! مشخصات فرماندهان جهاد اقتصادی را فرمودید؛ مقر فرماندهی این جهاد باید کجا باشد؟ـ من فکر میکنم، همانگونه که امام در زمان جنگ خودشان فرماندهی کل قوا را بر عهده داشتند، هماکنون نیز رهبر انقلاب میتوانند به خوبی این نقش را ایفا کنند.
* قبول دارید که در زمان جنگ هم با وجود مدیریت قوی و اشراف کامل امام خمینی(ره)، گاه ناهماهنگیهایی بین نیروهای سپاه، ارتش و بسیج روی میداد. امروز برای جلوگیری از بروز آن ناهماهنگیها در بین قوای سهگانه و دیگر نهادهای مسئول در جهاد اقتصادی، نباید یک مقر فرماندهی دیگر در طول نظارت عالیه مقام معظم رهبری وجود داشته باشد؟ـ باید یک ساز و کار دیگری برای این کار شکل بگیرد. من معتقدم که آن خیمه انقلاب که پس از جنگ برچیده شد، باید بار دیگر به موازات دولت شکل بگیرد و کشور با هر دو ظرفیت بتواند جامعه را اداره کند.
* چقدر معتقدید، اگر بیست سال آینده تلاشهایی را که در راستای جهاد اقتصادی انجام خواهد شد، بازخوانی کنیم، با یک کارنامه موفق از این جهاد روبهرو میشویم؟ـ ما الان به اندازه کافی تجربه داریم؛ افزون بر اینکه وقتی این دوره را با گذشته مقایسه کنیم، میتوانیم از آن درس بگیریم. رفتارشناسی ملت ایران نشان میدهد که همواره موج نخست اقدامات این ملت، یک موج اصلاحی است؛ اما پس از اینکه به نتیجه نمیرسد و این موج جواب نمیدهد، این موج وارد یک انقلاب میشود. هماکنون موج اصلاحات در زمینه فرهنگ و اقتصاد جواب نداده و ما باید وارد یک موج جدیدی بشویم که به نظر من، رهبر انقلاب، این موج فرهنگی اقتصادی را حدود پنج سال است آغاز کردهاند، ولی این باید ساختار و متولی پیدا کند و جبهه و عقبه خودش را در جامعه بشناسد.
الان مشخص شده است که در بیست سال گذشته، ساختارهای حکومتی به تنهایی پاسخ نداده و نیاز به یک ساختار و اقداماتی جهادی است.
منبع: هفتهنامه پنجره