نجات قاتل پس از كابوس پنج‌ساله

پنج سال از به قتل رساندن برادرم مي‌گذرد و طي اين روزها خواب و آسايش نداشته ام. تا كنون بارها برادرم به خوابم آمده و از من به خاطر اين جنايت گله كرده است. ‌اي كاش هيچ وقت خودسر دست به اين كار نمي‌زدم و براي حفظ آبرويم آدم نمي‌كشتم.
کد خبر: ۱۵۸۴۳۲
|
۲۵ فروردين ۱۳۹۰ - ۰۹:۰۰ 14 April 2011
|
3672 بازدید
تهران امروز: رضايت دختر 14 ساله مقتول، قاتل را از اعدام نجات داد. به گزارش خبرنگار تهران‌امروز شامگاه 27 مرداد 85 پليس ورامين از مرگ مردي ميانسال در خانه خود مطلع شد.

با حضور ماموران پليس در محل حادثه آنها دريافتند مقتول مردي به نام حسن نام دارد كه بر اثر وارد آمدن ضربات چاقو به گردنش جان داده است. پليس با پرس و جو از همسايگان دريافت كه چند ساعت پيش برادر جوان تر مقتول با حالتي پريشان از منزل وي خارج شده و ديگر هم آن طرف‌ها آفتابي نشده است.

ماموران بلافاصله اين مرد كه بهنام نام داشت را تحت تعقيب قرار داده و وي را بازداشت كردند. بهنام پس از انتقال به اداره آگاهي تهران با صراحت قتل برادرش را پذيرفت و گفت اين جنايت را به خاطر فساد اخلاقي وي مرتكب شده است.

مقتول مشكل اخلاقي داشت

بهنام به ماموران گفت: حسن از مدتها پيش به انجام كارهاي ناشايست مشغول بود. او با رفتاهاي زشت و خارج از اخلاقي كه در بين در و همسايه مرتكب مي‌شد آبروي ما را پيش در و همسايه برده بود.همسر وي پس از اينكه ديد اميدي به اصلاح شوهرش نيست طلاقش را از وي گرفت و به همراه دختر 14 ساله‌اش به خانه پدري‌اش برگشت.

اما اين پايان ماجرا نبود هر روز از طريق همسايه‌ها از كارهاي خلاف مرحوم مطلع مي‌شدم و جلوي آنها بيش از پيش سر افكنده مي‌شدم. چند بار اين موضوع را به وي تذكر دادم و از او خواستم دست از رفتارهاي انحرافي‌اش بردارد اما وي زير بار نمي‌رفت و مي‌گفت ربطي به تو ندارد و مسئله‌اش مسئله‌اي شخصي است. حسن پس از جدايي از همسرش زندگي مجردي را پيشه كرده بود و به ندرت با ما رفت و آمد داشت. شب حادثه به خانه وي رفتم تا بار ديگر از وي بخواهم كه به راه صلاح برگشته و توبه كند اما وقتي شروع به صحبت با او كردم وي شروع به پرخاشگري كرده و خواست مرا از خانه بيرون كند كه بينمان درگيري پيش آمده و با چاقو ضرباتي به او زدم.من به خاطر حفظ آبروي خانوادگي مان دست به اين جنايت زدم.

تاييد فساد اخلاقي از سوي همسر سابق

با اين اعترافات پرونده اين مرد به شعبه 74 دادگاه كيفري فرستاده شده و وي روز 6 تير ماه سال گذشته توسط قاضي تردست و چند همكار وي محاكمه شد. پدر و مادر مقتول و قاتل در ابتداي جلسه با اعلام رضايت خود از خون فرزندشان گذشتند اما دختر 14 ساله مقتول با صراحت تقاضاي قصاص يا پرداخت ديه توسط عموي خود را مطرح كرد. اين دختر نوجوان گفت به‌رغم تمام اين حرف‌ها به پدر خود علاقه وافري داشته است و نمي‌تواند به اين راحتي از خون وي بگذرد. سپس متهم در جايگاه حاضر شده و با تكرار ادعاهاي خود در بازجويي بي‌آبرويي ناشي از اقدامات مقتول را سبب جنايت خود اعلام كرد.وي همچنين گفت پولي براي پرداخت ديه مقتول ندارد. سپس همسر سابق مقتول به جايگاه آمده و در سوال قاضي مبني بر فساد اخلاقي مقتول اين موضوع را تاييد كرده و علت جدايي خود از وي را نيز همين موضوع اعلام كرد. در حالي كه دادگاه رو به پايان بود و آخرين دفاعيات از متهم اخذ مي‌شد وي حرف خود را عوض كرده و به قاضي پرونده گفت تلاش مي‌كنم با كمك پدرم ديه برادرم را به فرزندش داده واز مگر نجات پيدا كنم اما اين حرف متهم واكنش شديد پدر وي را به همراه داشت و پير مرد با عصبانيت گفت هيچ كمكي در پرداخت ديه به وي نخواهد كرد. به همين خاطر دادگاه متهم را به قصاص محكوم كرد.

پنج سال خواب پريشان

اما مدتي بعد دختر نوجوان به دادگاه آمده و از خون پدر خود گذشته و اعلام رضايت كرد.صبح امروز جلسه محاكمه قاتل از جنبه عمومي جرم برگزار و متهم اين طور گفت: پنج سال از به قتل رساندن برادرم مي‌گذرد و طي اين روزها خواب و آسايش نداشته ام. تا كنون بارها برادرم به خوابم آمده و از من به خاطر اين جنايت گله كرده است. ‌اي كاش هيچ وقت خودسر دست به اين كار نمي‌زدم و براي حفظ آبرويم آدم نمي‌كشتم. در خاتمه اين جلسه هم قاضي تردست بعد از مشورت با مستشاران دادگاه متهم را به تحمل 10 سال حبس با احتساب ايام گذرانده حبس محكوم كرد كه 5 سال آن تعليقي خواهد بود. به موجب قانون مربوط به حبس تعليقي دراره اين متهم اگر وي پس از آزادي از زندان مرتكب جرمي شود، به غير از مجازات جرمي كه مرتكب شده است، بايد مدت 5 سال حبس تعليقي را هم بگذراند.

اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما تبلیغ پایین متن خبر
برچسب منتخب
# قیمت طلا # مهاجران افغان # حمله اسرائیل به ایران # ترامپ # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سردار سلامی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
عملکرد صد روز نخست دولت مسعود پزشکیان را چگونه ارزیابی می کنید؟