ایران: كليد حل معماي قتل مرموز مرد ناشناس در دستان پسر راننده تاكسي بود.
رسيدگي به پرونده جنايت هولناك از صبح يكشنبه - 15 اسفند 89 - و به دنبال تماس مرد جواني در دستور كار تيم جنايي پايتخت قرار گرفت. وي با صداي لرزان و وحشتزده از كشف جسد سوخته مرد ناشناسي در جوي آب مقابل خانهاش در شرق تهران خبر داد.
مأموران كلانتري 126 تهرانپارس پس از حضور در محل مورد نظر و بيرون كشيدن جسد مرد ناشناس دريافتند صورت وي بهطور كامل با اسيد سوزانده شده است.بازپرس شاهنگيان - از شعبه دوم دادسراي امور جنايي تهران - كه همراه تيمي از كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي سرگرم تحقيق درباره جنايت بودند، با مشاهده وضعيت جسد دريافتند مرد ناشناس قرباني انتقامجويي مرگبار شده است. نخستين بررسيها حاكي از آن بود عاملان جنايت قرباني را در محل ديگري به قتل رسانده و پس از سوزاندن صورتش با اسيد، جسد را در تاريكي شب داخل جوي آب رها كردهاند.
از آنجا كه هيچ سرنخي در صحنه بهدست نيامد، بازپرس كشيك قتل دستور انتقال جسد به پزشكي قانوني را صادر كرد.از سوي ديگر در بررسي پرونده افراد گمشده دريافتند صبح روز كشف جسد، پسر جواني با مراجعه به پليس از ناپديد شدن پدر 60 سالهاش خبر داده است. از آنجا كه مشخصات مرد ناپديد شده با مقتول شباهت زيادي داشت، شاكي به پزشكي قانوني رفت و بلافاصله نيز جسد پدرش را شناسايي كرد.
«پدرم راننده تاكسي بود و در يك شركت هم كار ميكرد، اما چندي قبل با شركت تسويه حساب كرد و حدود 3 ميليون تومان هم پول گرفت. او صبح روز شنبه - 14 اسفند - سوار بر تاكسي از خانه خارج شد و گفت يك مسافر دربستي براي شهرستان دارد و شب هم برميگردد، اما ديگر خبري از او نشد.»تجسسهاي ويژه جنايي در چند شاخه ادامه داشت كه كارآگاهان خودروي مقتول را كنار خياباني در محله قيطريه يافتند.يكي از مغازهداران محل نيز به كارآگاهان گفت: «چند روز قبل مرد ميانسالي را ديدم كه تاكسي را كنار خيابان پارك كردو رفت. »
كارآگاهان نيز با كمك وي چهره اين مرد را در اداره آگاهي ترسيم كردند. از سوي ديگر پسر مقتول با مشاهده چهرهنگاري گفت: «اين مرد شبيه فرهاد است. پدرم چند ماهي راننده سرويس مدرسه فرزندانش بود. البته از مدتي قبل پدرم و فرهاد اختلاف پيدا كرده و درگيريهايي داشتند.»
بنابراين بازپرس پرونده دستور بازداشت فرهاد را صادر كرد و سرانجام صبح هشتم فروردين كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي او و همسرش را در ورامين دستگير كردند، اما زن و شوهر منكر اطلاع از سرنوشت يعقوب شدند..
فرهاد گفت: يعقوب از 2 سال قبل راننده سرويس مدرسه بچههايمان بود، اما اين اواخر براي همسرم مزاحمتهايي ايجاد كرده بود كه با هم درگير شديم، ولي از ماجراي قتلش بيخبر هستيم!
اما وقتي افسر پرونده درباره علت سوختگي شديد دستان مريم - همسر فرهاد - پرسيد، او مدعي شد دستهايش با روغن سوخته است، اما در ادامه تحقيقات مشخص شد سوختگي بر اثر ريختن اسيد بوده است.
سرانجام مرد جنايتكار پس از چند روز در تحقيقات تخصصي به قتل راننده تاكسي اعتراف كرد و گفت: وقتي متوجه شدم «يعقوب» دست از مزاحمتهايش برنميدارد، نقشه قتل او را طراحي و با همدستي همسرم اجرايش كرديم. روز حادثه - يكشنبه 14 اسفند - يعقوب را به خانه كشانده و او را با كارد زدم، سپس صورتش را با اسيدي كه از قبل خريده بودم، سوزانديم. وقتي هوا تاريك شد، جسد را با تاكسي خودش به حوالي خيابان «استخر» در منطقه تهرانپارس برده و در جوي آب رهايش كرديم. صبح روز بعد هم خودرويش را در يكي از خيابانهاي شمال شهر رها كرده و به خانه برگشتم.مريم نيز به همدستي در قتل اعتراف كرد.
زوج جنايتكار با قرار بازداشت از سوي بازپرس شاهنگيان، براي تحقيقات بيشتر همچنان در اختيار كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي هستند.