اين روزها وقتي پدر و مادرها كتابهاي درسي فرزندانشان را ورق ميزنند، آهي ميكشند و با خود ميگويند «حيف شد كه درسهاي جذابي چون «حسنك كجايي» و «كوكب خانم» حذف شد»؛ اين افسوس و علامت سؤال را بهانهاي قرار داديم و به گفتوگو با معاون پژوهشي وزير آموزش و پرورش نشستيم.
به گزارش باشگاه خبري فارس «توانا»، از گذشته تاكنون «كتاب درسي» نقش همراه و كمككار دانشآموزان را در جريان تعليم و تربيت برعهده داشته است؛ هرچند نقش «معلم» در اين ميان با هيچ عنصر ديگري قابل مقايسه نيست؛ اما نقش كتاب و خاطرات صفحه صفحه آن را نميتوان ناديده گرفت.
تغييرات محتوايي يا شكلي كتابهاي درسي، تعداد و حجم آنها و نيز تأثيرات اين موارد بر آموزش كودكان و نوجوانان از مهمترين مسائلي است كه در رابطه با نقش و جايگاه كتابهاي درسي همواره مورد توجه كارشناسان بوده است.
خوگرفتن دانشآموزان نسل پيشين با داستانهايي مانند «حسنك كجايي»، «كوكب خانم» و «تصميم كبري » از نمونه اين موارد است و اين انس تا حدي است كه حتي اظهار تأسف از حذف اين داستانها در كتابهايي درسي توسط والدين وجود دارد.
اما گذر زمان و تغيير و و تحولات جامعه همگام با تكنولوژي روز، همانطور كه در پيرامون ما به چشم ميخورد به كتابهاي درسي نيز وارد شده است بگونهاي كه اين روزها نه تنها محتواي كتب درسي به سمت تغيير اساسي ميروند بلكه جنس كاغذي كتابها به سوي الكترونيكي شدن پيش ميرود.
به رغم تمام اين دانستهها، به سراغ معاون وزير آموزش و پرورش و رئيس سازمان پژوهش و برنامهريزي آموزشي رفتيم و در گفتوگوي با وي به تشريح چرايي رفتن داستانها و مطالبي مانند «حسنك كجايي» و «كوكب خانم» از ميان دانشآموزان امروز پرداختيم.
*فارس: آقاي محمديان، بحثي كه مخصوصاً از سوي دانشآموزان نسلهاي قبل در رابطه با كتابهاي درسي مطرح ميشود، وجود برخي درسهاي شيرين با عناوين به يادماندني در كتابهاي گذشته به ويژه فارسي دوره ابتدايي است و اين سؤال مطرح ميشود كه چرا آن درسها حذف يا كمرنگ شدهاند؟* حجتالاسلام محمديان: برخي از عناوين درسهاي قديمي كه براي ما حالت "نوستالُژيك " (داراي احساس دروني شيرين) داشته است امروز ديگر شايد چنين حالتي را نداشته باشد يعني اگر امروز آن عناوين مطرح شود، تنها براي ما و شما آن حالت شيريني را دارد و به خاطر همين حالت شيريني است كه گفته ميشود چرا امروز اين درسها در كتابهاي دانشآموزان وجود ندارند.
پاسخ اين سؤال و دغدغه اين است كه اگر آن درسها همچنان وجود داشته باشد، امروز ديگر براي بچهها مفهوم نيست؛ براي توضيح بهتر اين مسئله به چند درس از كتابهاي فارسي دوره ابتدايي اشاره ميكنم، مثلاً درس «حسنك كجايي» حكايت يك بچه روستايي بود كه به مدرسه رفته اما ديركرده است، حالا گاو او يونجه و گوسفندش علف ميخواهد و همه حيوانات منتظر او هستند تا بيايد و به آنها رسيدگي كند.
خوب الان ديگر آن سبك زندگي روستايي وجود ندارد كه دانشآموزان با اين مفاهيم ارتباط برقرار كنند يا بعضي از بازيهاي كه درآن موقع مرسوم بود امروز ديگر وجود ندارد همچنين شرايط زندگيهاي تشريح شده در درسهايي مثل «كوكب خانم» در آن زمان براي ما موضوعيت داشت و امروز كه به ياد آن ميافتيم هنوز براي ما شيرين است.
آن زمان درسهاي وجود داشت كه با حال و هوا و فضاي زندگي آن روز تنظيم شده و نوشته شده بود اما امروز آن فضا ديگر وجود ندارد، به طور كلي، امروز تعاملاتي در زندگي دانشآموزان وجود دارد كه در كتابهاي گذشته وجود نداشته و البته اين تعاملات جديد در كتابهاي امروز دانشآموزان نيز وارد نشده است و بايد براي آنها فكري شود.
لطفا با مثالي توضيح دهيد؟در رابطه با تغيير نوع تعاملات زندگي امروز، ميتوان به داستان «خانواده آقاي هاشمي» در كتاب تعليمات اجتماعي سوم ابتدايي نيز اشاره كرد؛ اين كتاب و داستان آن، بيانگر شيوه زندگي در دهه 60 و 70 است اما در حال حاضر كه از دهه 80 رد شده و به دهه 90 وارد شدهايم، در طي اين 10 سال اتفاقات و تحولاتي در روابط جامعه روي داده است كه ديگر در محتواي اين درس وجود ندارد.
مثلاً اين خانواده در مسير حركت خود از كازرون به تهران تا نيشابور، سوار اتوبوس و قطار شدهاند و با پُست و تلفن نيز سر و كار داشتهاند. ديدنيهاي آنها نيز همانهايي است كه در آن سالها در شهر تهران بوده است اما امروز در سال 90 علاوه بر نمادهايي مانند "مترو و برج ميلاد "، مردم تهران نيز مثل هرجاي ديگري با ايميل و اينترنت سر و كار دارند يعني از وسايل ارتباطي جديد بهرهمند شدهاند، بنابراين اگر در آن زمان به دنبال اين بودهايم تا به دانشآموز مفهوم نامه نوشتن و ارسال از طريق پُست براي «درخواست كردن» را ياد بدهيم، امروز چون در فضاي دولت الكترونيك قرار داريم، براي ارائه اين مفهوم بايد از مفهوم ايميل و امثال آن استفاده كنيم.
اين فضاهاي كاري جديد بايد وارد كتابهاي درسي شود كه البته كمبود آنها احساس ميشود و اين كمبود نيز به خاطر محتوايي است كه به نظر ميرسد بايد وارد كتابها كنيم، اما واقعيت اين است كه تغييراتي از اين دست كمتر اتفاق افتاده است.
به نظر شما اين تغييرات تنها در سبك زندگي و تعاملات روزمره بوده است؟ و آيا نبايد در كتابهاي درسي نگاه اينچنيني باشد؟البته بايد بگويم اينگونه هست و ما به اين موضوع در تمام كتابهاي درسي توجه داريم. بگذاريد به درس «رياضيات» اشاره كنم مثلاً الان برخي از پايههاي معادلاتي ما به صورت "محاسبهاي " است يعني اگر در سالهاي دانشآموزي ميخواست عدد يك رقمي را بياموزد.
براي مثال به او مي گفتند كه «فلاني پنج ريال داشت و دو عدد مداد خريد؛ اگر بخواهد چهار تا مداد بخرد به چند ريال احتياج دارد؟» اما بايد توجه داشت كه امروز ديگر پنج ريال در عُرف معاملاتي ما ارزش اعتباري ندارد و دانشآموز امروزي در فضاي ذهني ديگري است و او نيز ميداند كه با پنج ريال خودكار و مداد نميدهند و اصلاً اين سكهها در خريد و فروشهاي امروز وجود ندارد، از طرفي نميتوانيم عدد موجود در مثالها را بالاتر ببريم و بگوييم «فلاني 100 ريال داشت» چون مفهوم دهگان و صدگان براي دانشآموز اول ودوم ابتدايي ناشناخته است.
بنابراين بايد در اين كتابها نيز تغييراتي متناسب با ويژگيهاي زندگي امروز ايجاد كنيم كه البته تاكنون اين تغييرات ايجاد نشده است اما بايد به اين سمت حركت كنيم.
از نظر استانداردهاي سازمان پژوهش و برنامهريزي آموزشي يك كتاب درسي هرچند سال يكبار بايد تغيير اساسي و محتوايي داشته باشد؟
براساس استانداردي كه چندسال پيش در جريان تدوين «طرحواره فرايند توليد كتاب» پيشبيني شده است، هركتاب درسي بايد هر پنج سال يكبار تغيير يابد؛ به گونهاي كه هر پنج سال يكبار بايد يك ارزشيابي كلي از فرايند تدوين كتابهاي درسي داشته باشيم و پس از نهايي شدن كار نيز در داخل كتاب قيد كنيم كه اين كتاب تا پنج سال اعتبار دارد؛ البته اين موضوع نميتواند براي همه كتاب ها مصداق داشته باشد چرا كه در رابطه با هر كتاب بايد ملاحظاتي صورت گيرد كه اين ملاحظات بر اساس نيازهاي جامعه دانشآموزي و ميزان پاسخگويي آن كتاب به اين نيازها صورت ميگيرد.