سرویس «تابناک اجتماعی» ـ اگر این روزها رسانهها را نگاه کنید و مطبوعات را ورق بزنید، این نامها غریبه نیستند؛ «شاهزاده ویلیام و کیت میدلتون». ما در کشوری هستیم با کیلومترها فاصله از بریتانیا، کشورمان بارها از ناحیه استعمار پیر لطمات سهمگینی خورده، کودتای 28 مرداد، آنقدر دور نیست که فراموشش کرده باشیم. با این حال، انقدر که تصویر شاهزاده جوان بلند با همسرش در ذهن ایرانیان نقش بسته، حتی نام اقوام عیاش او در ذهن ما وجود ندارد! در همین کشور خودمان، بریتانیا با دعوت از مقام رسمی جمهوری اسلامی ایران و پاسخ رد طبیعی آن مقام رسمی به این دعوت، نام خود و خبر ازدواج شاهزاده خاندان سلطنتی خود را به صفحات بنیادگراترین نشریات ایران نیز رساند.
وقتی مراسم عروسی شاهزاده انگلیسی بتواند حتی در صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران مطرح شود و اغلب رسانههای رسمی کشورمان را درگیر کند، صدها صفحه وبلاگ در محیط مجازی به راه بیندازد و... باید پذیرفت که بریتانیا هنوز هم میتواند افکار عمومی را در تسلط داشته باشد.
چپها منتظر کوچکترین گزک از این مراسم هستند، ولی حتی اوباما و همسرش، سارکوزی و خانواده و... هیچ کدام از متحدان موثر بریتانیا به این جشن دعوت نمیشوند و خبر آن در همه رسانهها منتشر میشود و به جای این سیاستمداران که مخالفان زیادی در افکار عمومی جهان دارند، از دیوید بکهامی دعوت میشود که کمتر مخالفی در جهان دارد. البته شاید اتفاقی باشد، در این صورت اتفاق حساب شدهای بوده!
در حالی که رسانههای داخلی، مشغول حساب و کتاب هزینههای برگزاری این جشن بودند، برگزارکنندگان و ذینفعان این مراسم، سود خود را میبردن؛ سودی که از مطرح شدن این موضوع حتی در رسانههای جمعی دشمنترین کشورها نیز عاید آنان میشد؛ سودی که از صدها هزار نفر گردشگر به دست آوردند و سودی که از محل پخش مستقیم و غیرمستقیم مراسم از شبکههای تلوزیونی جهان به دست آوردند.
از همه مهمتر، بهبود چهره خاندان سلطنتی بریتانیا که از 1992 به این سو، در طول نزدیک به دو دهه، هرگز روی آرامش را ندیده و همواره نامش با حاشیههای شرم آور گره خورده بود.
اینجاست که باید بار دیگر سخن چرچیل مشهورترین سیاس جهان را که دست بر قضا انگلیسی نیز هست، بار دیگر به یاد بیاوریم: «روزی در جهان تنها پنج پادشاه باقی میماند، یکی پادشاه بریتانیا و چهار پادشاه ورق».
سرانجام بریتانیا برنده این مسابقه رسانهای شدبرآوردهای عجیب و غریبی از هزینههای این جشن منتشر شدند. در حالی که رسانههای ایران، هزینههای برگزاری آن را تا 120 میلیون دلار برآورد کردند، «بی.بی.سی» بنگاه خبری بریتانیا اعلام کرده است، این مراسم دست کم دو میلیون پوند هزینه روی دست بخشهای عمومی این کشور گذاشته است. رقم هر چه باشد، بیشک انگلیسیها از این رخداد سود خود را بردند.
از اسفند ماه سال گذشته، رسانههای ایران درگیر این ماجرا هستند، بماند که در جهان چند وقت است رسانهها درگیر این موضوع شدند. یک کمپانی میباید چند هزار میلیون دلار هزینه میکرد، تا این چنین در صدر اخبار باقی بماند و افکار عمومی را تسخیر کند؟ رقمی برای آن نمیتوان متصور شد! از حراج لباس نامزد شاهزاده انگلیس که در یک عکس دیده شده، تا خانه کودکی وی و... گرفته تا حراج لباس عروس و حق پخش مراسم همگی درآمدهایی بودند که این مراسم در پی داشت.
تنها در اواخر فروردین ماه سال جاری، خانه دوران کودکی کیت میدلتون، همسر شاهزاده انگلستان به حراج گذاشته با قیمت پایه هشتصد هزار دلار به حراج گذاشته شد. این حراج مدیون داغی خبر ازدواج کیت و شاهزاده ویلیام بود.
هنوز آمار رسمی از شمار گردشگرانی که برای دیدن مراسم عروسی به بریتانیا سفر کرده بودند، مشخص نشده است، ولی یک روز پیش از آغاز مراسم، سازمان گردشگری بریتانیا برآورد کرده بود، دست کم یک میلیون و صد هزار نفر توریست برای دیدن این مراسم در لندن حضور داشته باشند. این میزان توریست، یعنی مبلغی بیش از پنجاه میلیون پوند درآمد برای بریتانیا!
اگر تنها نیمی از این تعداد، دو روز بیشتر در لندن بمانند، درآمدی برابر با صد میلیون پوند به لندن سرازیر شده است.
این تنها نیست، پس از برگزاری مراسم یورو نیوز اعلام کرد، بر پایه برآوردی که داشته، از هر چهار نفر در دنیا، یک نفر این مراسم را دیده است. صدها شبکه تلویزیونی این مراسم را مستقیم پخش کردند. البته این مراسم قابل مقایسه با پخش یک مسابقه فوتبال نیست، چراکه مخاطبان آن به مراتب بیشتر از مسابقات فوتبال بودند؛ حال مقایسه میکنیم!
شبکه پولی BSKyB در انگلیس، برای پخش هر مسابقه فوتبال در لیگ انگلستان، حاضر است بیش از 6.3 میلیون یورو به باشگاهها پرداخت کند. با همین میزان، تصویر کنید تنها اگر این مراسم دست کم در صد شبکه فراگیر پخش شده باشد، ارزش آن بیش از 630 میلیون یورو خواهد بود.
از سوی دیگر، ازدواج در خانواده سلطنتی، یک فرصت استثنایی را برای شرکتهای تجاری پدید آورده تا با ابداعاتی منحصر به فرد، مشتریان بیشتری جذب کنند. برای نمونه، شرکت آلمانی «تی موبایل» ویدئو کلیپی با مضمون مراسم جشن ازدواج مزبور تهیه کرده که تنها در سه روز، پنج میلیون بازدیدکننده اینترنتی داشته است.
این حجم مخاطب در دنیای امروز، ارزشی به مراتب بیش از هزینههای برگزاری این جشن ازدواج داشتند. دولت بریتانیا شاید با صرف دهها برابر این هزینه، نمیتوانست تا این اندازه توجه جهان را به خود جلب کند.
بهبود چهره خاندان بحران زده سلطنتیمردم بریتانیا بیش از حد علاقه به سرک کشیدن در زندگی مشاهیرشان دارند. همواره درز اخبار و اطلاعات ـ به ویژه خانوادگی و خیانت ـ افراد سرشناس در صدر اخبار و توجه مخاطبان بریتانیایی بوده است.
اگر نگوییم خاندان سلطنتی بریتانیا، همه مسئولیت این مهم را در سالهای اخیر به دوش کشیدند، دست کم نیمی از آن بر عهده این خاندان بوده است. تنها در بیست سال گذشته، چندین رسوایی بزرگ در این خانواده رخ داده است.
سال ۱۹۹۲ سالی نه چندان خوش برای خاندان سلطنتی بریتانیا بود.
به گزارش خبرگزاری رسمی آلمان، در ماه مارس شاهزاده «اندرو» از همسرش «سارا فرگوسن» جدا شد.
چند ماه پس از جدایی، عکسهایی نیمهبرهنه از «سارا فرگوسن» به همراه مشاور مالیاش در کنار یک استخر به روزنامهها راه یافت. در ماه آوریل همان سال، شاهزاده «آن» طلاق گرفت و چند ماه بعد در دسامبر، سرانجام شاهزاده «چارلز» و لیدی «دایانا» پس از سالها اختلاف، جدایی خود را رسما اعلام کردند.
ملکه الیزابت دوم چهلمین سال تاجگذاریاش را به دلیل همین حواشی که مطبوعاتی شدند و چهرهای نامطلوب از خاندان سلطنتی بریتانیا را در ذهن مخاطب به جای گذاشتند، «سالی بد» لقب داد.
جدایی چارلز از دایانا ضربه محمکی به وجهه خاندان سلطنتی بریتانیا وارد کرد. کوتاه مدتی پس از آن، درز مکالمات تلفنی چارلز با کامیا پارکر، معشوقه چندین سالهاش، به روزنامهها سر و صدای زیادی را به راه انداخت و موجب شد که بسیاری از مردم چندان رغبتی برای به سلطنت رسیدن شاهزاده چارلز نداشته باشند.
«سوفی وسکس»، همسر شاهزاده «ادوارد»، عضو بعدی خاندان سلطنتی بود که در سال ۲۰۰۱ خبرساز شد.
خبرگزاری آلمان گزارش داد، وی که در آن زمان یک دفتر مطبوعاتی را اداره میکرد، در دام خبرنگاری افتاد که با لباس مبدل خود را به عنوان یکی از مشتریان جا زده و مکالماتش با او را ضبط کرده بود. در این مکالمه، «سوفی وسکس» با لحن تحقیرآمیزی نسبت به ملکه مادر، دایانا، چارلز و حتی نخستوزیر وقت، تونی بلر، صحبت کرده بود. شدت این رسوایی تا اندازهای بود که مطبوعات آن را رسوایی «سوفی گیت» خواندند.
در این میان، نه تنها اعضای خاندان سلطنتی، بلکه اطرافیان نزدیک آنها نیز بودهاند که جزییاتی از آنچه را درون این خانواده میگذرد، به بیرون منتقل کردهاند. در سال ۲۰۰۳ «پاول برل»، خدمتکار شخصی لیدی «دایانا»، کتابی منتشر کرد و در آن پرده از بحران زندگی زناشویی «چارلز» و «دایانا» برداشت. هر چند مشخص نیست، آنچه «برل» در این کتاب نوشته تا چه اندازه به حقیقت نزدیک است، ولی در هر حال، این کتاب در صدر پرفروشترینها قرار گرفت.
شاهزاده هری، برادر جوانتر شاهزاده ویلیام نوه ملکه الیزابت، به دلیل روابط عاشقانه متعددش با زنان، حضور در مهمانیهای گوناگون و انتشار عکسهایی از او در حالت مستی، لقب «شاهزاده مهمانی» را از رسانهها دریافت کرد. انتشار عکسی از او در یونیفورم نازیها نیز تا مدت ها خبرساز بود.
حاشیههای دردسر ساز سلطنتیپس از سده 18 میلادی، تا اواسط سده 19، کشورها یکی یکی به دنبال تغییر رژیمهای سیاسی رفتند. یا رژیمهای سیاسی که اغلب پادشاهی بودند، به کلی سرنگون میشدند و اعضای خاندان آنان (حتی کودکان) چون خاندان سلطنتی روسیه تزاری به وحشتناکترین شکل ممکن کشته میشدند، یا چون خاندان سلطنتی ایران فراری میشدند. در این میان، راه سومی نیز بود. برخی رژیمها با دادن امتیازهای گسترده، چون تعهد دخالت نکردن خاندان سلطنتی در مسائل سیاسی تا همیشه تاریخ، به بقای خود به شکل ظاهری ادامه میدادند. به این حکومتها، مشروطه سلطنتی گفته میشود؛ همانند رژیمی که در دوران قاجاریه نیز در ایران پیاده شد، ولی با دخالت دولتهای غربی از جمله انگلستان، دولت مستعجل شد!
در جهان امروز، کم نیستند خاندانهای سلطنتی؛ در نقشه زیر نقاطی از جهان را که در آن خاندان سلطنتی حضور دارد، میبینید.
اکنون نزدیک 39 خاندان سلطنتی در جهان هستند. برخی از آنها همانند خاندان سلطنتی بریتانیا، هلند، نروژ، سوئد و... با سوابق چند صد ساله هستند و برخی دیگر چون کشورهای نوپای عربی حاشیه خلیج فارس مثل بحرین عمرشان خیلی کوتاه است.
هرچند این خانوادهها در قدمت، تأثیر یا عدم تأثیرگذاری در مسائل سیاسی و... با یکدیگر تفاوتهایی دارند، همگی در یک موضوع مشترکند؛ حاشیههای مقبول عوام.
«مری دونالدسون»، همسر استرالیایی ولیعهد دانمارک، «لتیسیا اورتیس روکازولانو» همسر ولیعهد اسپانیا، «ماکسیما زورگویتا» همسر آرژانتینی ولیعهد هلند، و «مت ماریت» همسر ولیعهد نروژ، همگی دخترانی از خانوادههای عوام بودند که به کاخهای سلطنتی راه یافتند.
نکته قابل توجه در این میان، پیشینه هر کدام از آنها به جز مری دونالدسون بود که در زمان ازدواج بحثهای فراوانی پدید آورد.
«لتیسیا» پیش از ازدواج با شاهزاده فیلیپ، یک بار ازدواج کرده بود و باکره نبود (باکره بودن دختران برای ازدواج در بیشتر خاندانهای سلطنتی یکی از اصول به شمار میرود) پدر «ماکسیما»، جزو یکی از مقامات بلندپایه دولت خورخه رافائل ویدلا، دیکتاتور آرژانیتی بود که همین هم باعث شد تا خانواده سلطنتی هلند، شرط ازدواج وی را با ولیعهد، حضور نداشتن والدینش در جشن عروسی عنوان کنند.
دست آخر، همسر ولیعهد نروژ که از ازدواج پیشینش صاحب یک پسر بود، سابقه استفاده از مواد مخدر را داشت و عکسهای فراوانی از او در مهمانیها در روزنامهها به چاپ رسیده بود.
چهرهای موجه برای توجیه خاندان استعمار پیر
در کشورهای غربی، خبرنگاران از عکس مجالس تا آفتاب گرفتن کنار استخر خصوصی را رصد میکنند و کافی است یک نقطه تاریک در خاندان سلطنتی بیابند.
این خانوادهها، بازماندگان سدهها ظلم در اروپای قرون وسطی هستند؛ دورانی سیاه که هر اندیشمند امروزی از آن بیزار است. طبیعی است که بیشتر تحصیلکرده های اروپایی در خوشبینانهترین حالت، اگر با دیده نفرت به این خانوادهها نگاه نکنند، با دیده شک آنها و افعال و رفتارشان را به نظاره بنشینند.
وانگهی، گروههای چپ، پایبندان به سلوک مارکس و مکاتب انتقادی و... همواره در پی رصد کردن کوچکترین نقطه سیاهی در خانوادههای سلطنتی هستند تا آنها را به جنجالی رسانهای بدل سازند.
اگر نویسنده «تابناک» از حاشیههای خاندان سلطنتی بریتانیایی آگاه است، حتما ملکه الیزابت نیز اینها را خوب میداند؛ بنابراین، یک زوج آبرومند که دست کم، عکس نیمه برهنه از آنها در سایتها نباشد، مست و لایعقل در خیابان در لباس افسران نازی از آنها عکس گرفته نشده باشد و... بهترین چیزی است که میتواند چهره این خاندان را که در بیست سال گذشته همواره مایه شرم بودند، بهبود بخشد.
بنابراین، شاهزاده ویلیام از راه میرسد. با کیت میدلتون، دختری از عوام ازدواج میکند که پدر و مادرش از راه تأسیس شرکتی پستی ثروتی به هم زدند و دختر نیز دست کم در پنج سال گذشته، نقطه سیاهی در کارنامه نداشته، اگر چنین نقطهای وجود داشت، رسانههای بریتانیا یا رسانههای کشورهای چپ اروپایی، آن را آنچنان پررنگ میکردند که ماه عسل را به کام شاهزاده زهرمار کنند.
شاهزاده ویلیام مثل آن قوم خویش نیست که در لباس افسران نازی (که مردم بریتانیا از آنها تنفر دارند) مست و لایعقل عکسی از او گرفته شده باشد.
او به ارتش رفته و در جنگ افغانستان حضور داشته (حضور در جنگ افغانستان برای کشورهای آزاد نوعی ضد ارزش است، ولی در داخل بریتانیا، نوعی ارزش تلقی میشود) نه در مافیای مواد مخدر بوده، نه رشوه و فساد مالی از او منتشر شده است و دست بر قضا، بر خلاف بسیاری از پسران خاندانهای سلطنتی، رسانهها از او عکسی ندارند که حاکی از شرکتش در محفل خوشگذرانی یا در کنار مدلی نیمه برهنه باشد؛ این بهترین انتخاب برای این خاندان به شمار میرود.
بنابراین، مراسمی برگزار میشود و از هر چهار نفر در جهان، یک نفر آن را میبیند. صدها شبکه تلویزیونی آن را مستقیم پخش میکنند؛ مراسمی که از سه تا چهار ماه پیش، افکار عمومی با اخبار حاشیهای نسبت به آن خوب حساس شده است.
افکار عمومی منتظر شنیدن رسوایی جدیدی هستند، اما جز دایی عروس که نامش چند بار در کنار شبکههای فروش مواد مخدر مطرح شده است، نقطه سیاه دیگری نمی یابند.
برخی رسانهها با شور و شوق از هزینههای بالای این جشن میگویند و در دام سرایت اخبار این جشن میافتند، غافل از اینکه این خبر میتواند تنها با بخشیدن درآمد به دست آمده از حراج لباس عروسی، دسته گل، لباس دامادی، کراوات شاهزاده و... به یک خیریه تلطیف شود.
به هر حال، هرچند خبر مربوط به رسواییهای خاندان سلطنتی را مردم داخل بریتانیا و حداکثر مردم اروپا و قشر خاصی از مردم جهان شنیدند، خبر این ازدواج را، به ویژه با حاشیههایی مانند گرسنگی کشیدن دختر مکزیکی برای حضور در مراسم را همه دنیا دیدند.
خاندان سلطنتی استعمار پیر، بار دیگر با حقهای، خود را با چهرهای موجه بر سر زبانها انداخت. آنها حتی حساب پس از عروسی را نیز کردند!
شبکه تلویزیونی استرالیایی «ای.بی.سی» می خواست روز گذشته 29 آوریل، از مراسم ازدواج پرنس بریتانیا برنامهای طنزآمیز تهیه و پخش کند. برای این کار قرار بود از تصاویری که «بی.بی.سی» از این مراسم پخش میکند، استفاده شود.
اما به گزارش «بی.بی.سی» فارسی و خبرگزاری آلمان، دو روز پیش، «بی.بی.سی» قراردادی جدید روی میز مدیران تلویزیون «ای.بی.سی» گذاشت، که بر پایه آن استفاده از تصاویر مراسم ازدواج «ویلیام و کیت» برای برنامههای طنز مجاز نیست.
اگر اینها همگی رخدادهای خوب و مسلسلوار پس از دو دهه رسوایی بودند، باید گفت اینها «اتفاقات مسرت بخش و حساب شده خاندان کهنسال سطلنتی استعمارگر پیر بودند».
اکنون در 39 کشور از جهان خانوادههای سلطنتی حضور دارند، در این نمایه مناطقی از جهان که خاندان سلطنتی در آنها حضور دارند را میبینید.شاهزاده ویلیام در جنگ افغانستان حضور داشته و تصمیم دارد حضور در نیروی نظامی را ادامه دهد.خاندان سلطنتی بریتانیا از 1992 تاکنون، درگیر حاشیههای نامطلوب بودند، این حاشیهها از انتشار تصویر نیمه برهنه همسر یکی از شاهزادگان در کنار مشاور مالیاش تا انتشار تصویر مست یکی دیگر از شاهزادگان در لباس افسران نازی را شامل میشود. ایشان امیدوارند این مراسم چهره آنها را در بین افکار عمومی بهبود بخشد.کیت و ویلیام از معدود زوجهای خانوادههای سلطنتی در سالهای اخیر هستند که حاشیههایی نظیر فساد مالی یا اخلاقی نداشتند. آنها از مدتها پیش زیر ذره بین رسانهها هستند.تصویری از کلیسای «وست مینستر» که مراسم ازدواج در آن انجام شد. هزاران تصویر از زوایای گوناگون این کلیسا، پیش از انجام مراسم عروسی در اینترنت و نشریات منتشر شد.لباس عروس دیگر سوژهای بود که جو روانی افکار عمومی را پیش از عروسی داغ کرد. این لباس توسط کمپانی الکساندر مک کوئین طراحی و تولید شده است. میلیونها تصویر از این لباس در اینترنت بازنشر شده است. هم صاحب لباس و هم طراح آن، سارا برتون جاذبههای خبری خوبی برای درگیر کردن افکار عمومی جهان بودند.الیزابت چاوز، دختر نوزده ساله مکزیکی، شانزده روز اعتصاب غذا کرد تا در مراسم جشن عروسی شرکت کند. تصاویر او تیتر یک بسیاری از رسانههای جهان شد. پس از شانزده روز گرسنگی و نشستن جلوی سفارت بریتانیا در مکزیکو سیتی، سرانجام، اجازه حضور در این مراسم به او داده شد. همین اجازه تأثیر بسیاری در داغ شدن خبر این جشن داشت و البته چهرهای انسان دوستانه از خاندان سلطنتی در افکار عمومی تصویر کرد.تصویری از کارت دعوت به مراسم جشن پرنس بریتانیا، سفیر جمهوری اسلامی ایران، تنها ایرانی دعوت شده به این جشن بود که حاضر نشد در این جشن حضور یابد.تصویر توریستهایی را میبینید که ساعتها در مسیر حرکت عروس و داماد به انتظار ماندند تا شاهزاده تشریف فرما شود! تنها در یک پارک، در حاشیه مسیر، پانزده هزار نفر ساعتها تجمع کردند، در این تصویر خواب آلودگی توریستها را می بینید.