ایران: سرنوشت دختر 6 ساله كه دو خانواده مدعي بودند او فرزندشان است با انجام آزمايشهاي پزشكي قانوني مشخص شد.
آرامش زندگي «يگانه كوچولو» كه 6 سال در كنار پدر و مادرخواندهاش زندگي كرده و عاشقانه به آنها دلبسته بود چندي قبل با شكايت زن و مرد جواني كه مدعي بودند، «يگانه» دخترشان است به هم ريخت.
زن جوان كه در حضور قاضي سليماني از شعبه دوم دادياري دادسراي جنايي تهران ايستاده بود هنگام تسليم شكايتش گفت: 6 سال قبل در يكي از بيمارستانهاي تهران زايمان كردم و پس از به هوش آمدن، پرستار، دختركوچولويم را نشانم داد و لحظاتي بعد هم او را با خود برد. اما صبح روز بعد در كمال ناباوري به من اعلام كردند دخترم بر اثر بيماري فوت كرده است. البته اين ادعاي پرستار بيمارستان بود. همان روز هم با ناراحتي فراوان به خانه بازگشتم. اما چند سال بعد متوجه شدم يكي از كاركنان بيمارستان در زمينه خريد و فروش نوزاد فعاليت ميكرده است. بنابراين احتمال دادم دختر من را هم فروخته باشد. به همين خاطر تصميم به شكايت گرفتم.
قاضي سليماني پس از شنيدن اظهارات زن جوان دستور تحقيق در اينباره را صادر كرد. تا اينكه مدتي بعد، شاكي با مراجعه به اداره آگاهي، در حالي كه نشاني يك خانواده را در شهرستان قزوين به پليس ميداد گفت: «مطمئنم دخترم نزد اين خانواده است!»
از سوي ديگر مأموران با تحقيقات پليسي دريافتند زوج جوان، 6 سال قبل نوزادي را به فرزندخواندگي پذيرفتهاند. بنابراين بلافاصله دستور احضار زوج صادر شد. از آنجا كه احتمال ميرفت دختر كوچولو فرزند واقعي شاكي باشد قاضي او را به طور موقت به بهزيستي سپرد و دستور انجام آزمايشهاي تخصصي لازم را صادر كرد. حال آنكه يگانه كوچولو به دليل وابستگي شديد به پدر و مادرخواندهاش بشدت بيتابي ميكرد و حاضر به جدايي از آنها نبود.
سرانجام پس از 14 روز پردلهره و در حالي كه لحظات سنگين زندگي براي زوج جوان به كندي ميگذشت جواب آزمايش پزشكي قانوني اعلام و ادعاي شاكي رد شد.
بدينترتيب قاضي سليماني بلافاصله دستور تحويل «يگانه» به پدر و مادرخواندهاش را صادر كرد و صبح ديروز در حالي كه زوج جوان بيصبرانه منتظر تحويل يگانه كوچولو بودند، همراه قاضي پرونده به اتاق سرپرست دادسرا رفته و «يگانه كوچولو» را از مددكاران بهزيستي تحويل گرفتند.
پدر و مادر خوانده «يگانه» به محض مشاهده دختر كوچولو با چشمان اشكبار او را در آغوش كشيدند. يكي از مددكاران نيز به مسئولان قضايي گفت: در اين 14 روز «يگانه» بشدت بيتاب بود و دلتنگي ميكرد. او با هيچكس حرف نميزد و فقط بهانه پدر و مادرخواندهاش را ميگرفت. اگر هم اين جدايي چند روز ديگر طول ميكشيد يگانه بشدت بيمار ميشد.
قاضي «اميرآبادي» - سرپرست دادسراي جنايي تهران – نيز در اينباره گفت: در اين پرونده با توجه به اينكه سرنوشت يك دختربچه و چند تن ديگر در ميان بود و نيز به خاطر وابستگي شديد دخترك به پدر و مادرخواندهاش، از مسئولان پزشكي قانوني خواستيم در اعلام نتايج آزمايشها سرعت به خرج دهند كه خوشبختانه اين كار با پيگيريهاي قاضي پرونده در كوتاهترين زمان ممكن صورت گرفت.