همه به احترام اشک‌های «حاجی مایلی» بایستیم

اشک‌های حاجی مایلی درد مشترک همه کسانی بود و هست که از وضع موجود و سقوط شتاب‌آلود اخلاق و ارزش‌های اخلاقی رنج می‌برند و به اقلیتی در برابر کسانی تبدیل شده‌اند که ریا، تزویر، دروغ، هتاکی به نوامیس را بی‌محابا در جامعه نشر می‌دهند.
کد خبر: ۱۶۵۲۶۴
|
۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۰ - ۰۱:۲۸ 18 May 2011
|
52537 بازدید
|
روزهای پایانی لیگ برتر، همیشه حساسیت‌های ویژه خود را داشت و رخدادهایی که در نوع خود جدید است؛ اما هفته سی و سوم لیگ، رخدادی را رقم زد که نه تنها بیان‌کننده دردی مهلک در ورزش، بلکه تلنگری بود به جامعه‌ای که گویی ره گم کرده است.

به گزارش «تابناک»، اشک‌های «محمد مایلی کهن» در کنفرانس مطبوعاتی پس از بازی تراکتورسازی با سایپا، اشک‌های مقدسی بود که متأسفانه کمتر دیده شد؛ اشک‌هایی که جا داشت تیتر یک همه روزنامه‌های ورزشی و غیرورزشی باشد.

پیش از پرداختن بیشتر به موضوع، شاید شرح آنچه اشک مایلی کهن را در برابر خبرنگاران و دوربین‌ها درآورد، مفید فایده باشد. در کنفرانس مطبوعاتی بازی حساس تراکتورسازی ـ سایپا که با نتیجه مساوی دو، دو به پایان رسید، محمد مایلی‌کهن، پس از توضیحات فنی سراغ انتقاد از جو ورزشگاه یادگار امام(ره) تبریز رفت و آنگاه که خواست دشنام‌های بینندگان به داور مسابقه را نکوهش کند، بغضش ترکید و با جملاتی همراه با اشک ابراز داشت که به چه جرمی آنان از پیش از آغاز مسابقه، محسن قهرمانی و خانواده‌اش را با بدترین دشنام‌ها مورد هتک حرمت قرار دادند؟

«حاجی مایلی» با سخنی تأثربرانگیز یادآور شد: مگر ناموس قهرمانی به عنوان یک هم‌وطن و هم‌نوع، ناموس همه ما به شمار نمی‌رود؟

او در حالی که کنترلی بر بغض ترکیده‌اش نداشت، فریاد زد: غیرت مردم غیور تبریز را چه شده که عده‌ای این ‌گونه به ناموس و شرف آدم‌ها تعرض می‌کنند و آنها به راحتی از کنارش می‌گذرند؟

آنچه در بالا اشاره شد، مضمونی بود از سخنان سرمربی سایپا که به دنبال حادثه تلخ ورزشگاه یادگار امام تبریز گفته شد.

این نوشتار فارغ از اینکه سابقه و عملکرد محمد مایلی کهن در ورزش کشور چه بوده و هست و این ‌که از نظر فنی داور مسابقه چگونه رفتار کرده است، تنها به احترام یک اصل اخلاقی در جامعه و سخنان بحق و دردمندانه یک انسان نگاشته شده که واقعیت تلخ جامعه امروز ماست؛ واقعیتی که نه تنها در جو ورزشگاه‌ها رخ می‌دهد، بلکه با ابراز تأسف، باید بگوییم به رویه‌ای عرفی در مجامع عمومی تبدیل شده است.



عفت در کلام، رعایت احترام متقابل، حرمت ناموس و خانواده، اینها ارزش‌های عمیقی است که در فرهنگ و تمدن ایرانی و آموزه‌های دینی ایرانیان، چه پیش و چه پس از اسلام همواره به عنوان شاخصه‌های فرهنگی و هویتی مطرح بوده است.

کمی به مرور وقایعی که در پیرامون ما در حال گذر است، بنگرید؛ شعارهایی که در ورزشگاه‌ها از سوی بیننده های باشگاه‌ها علیه یکدیگر، بازیکنان، هویت باشگاه‌ها، مربی‌ها و داوران مسابقات داده می‌شود، کلمات و جملاتی که در دعوای لفظی میان دو شهروند در حادثه‌ای مانند یک تصادف جزیی رد و بدل می‌شود، الفاظ و تشبیه‌هایی که طرفداران جریان‌های سیاسی رقیب به یکدیگر نسبت می‌دهند و...، مروری گذرا بر چنین برخوردهایی، به خوبی نشان می‌دهد که ارزش‌های اخلاقی نزد عموم به چه میزان کاهش پیدا کرده است.

براستی، جامعه ما را چه شده است؟ شاید بی‌ربط نباشد که اشک‌های از سر درد و دغدغه حاجی مایلی درباره هتاکی به ناموس یک هم‌نوع، هم‌وطن و هم‌کیش خود را استعاره‌ای بگیریم از فرمایش پندآموز مولا علی(ع) آنگاه که فرمودند: اگر مسلمانی از غصه درآوردن خلخالی از پای زنی یهودی در بلاد اسلامی، دق کند و بمیرد، جا دارد.

فارغ از این‌که محمد مایلی کهن، همواره حاشیه‌های خبرسازی داشته، هر شهروند ایرانی که سخنان وی در آن کنفرانس مطبوعاتی را شنیده باشد، به خوبی می‌تواند شهادت دهد که به واقع، اشک‌های او از سر درد بود تا دستاویزی برای رسیدن به مقصود شخصی‌اش.

باید بپذیریم که جو امروز ورزشگاه‌ها، محیط‌های عمومی و فرهنگ عامه، نه بیان‌کننده فرهنگ ایرانی ماست، نه نشان‌دهنده ارزش‌های دینی.

غم بارتر اما آن‌که رسانه‌های ما از همه حرف‌های «حاجی مایلی» تنها و تنها تصویر متفاوت او را که در حال گریه بود، منتشر کردند، به گونه‌ای که در نگاه نخست، پنداشته می‌شد اشک‌های او برای مظلومیت باشگاهش و یا احیانا خورده شدن حقش بود و متأسفانه برخی افراد و رسانه‌ها به جای آن‌ که این درد بزرگ را تیتر یک رسانه‌ هایشان کنند، حتی به کنایه رفتار او را به تمسخر گرفتند.

اف بر آنها و اف بر همه کسانی که این درد مشترک را ندیدند و یا نادیده گرفتند.

اشک‌های حاجی مایلی، درد مشترک همه کسانی بود و هست که از وضع موجود و سقوط شتاب‌آلود اخلاق و ارزش‌های اخلاقی رنج می‌برند و به اقلیتی در برابر کسانی تبدیل شده‌اند که ریا، تزویر، دروغ، هتاکی به نوامیس را بی‌محابا در جامعه نشر می‌دهند.

آری، همه باید بایستیم به حرمت و احترام اشک‌های «حاجی مایلی» که درد مشترک کسانی را فریاد کشید که هنوز باور دارند، هویت و فرهنگ ایرانی- با همه تنوع قومیتی اش -  و آموزه‌های دین مبین اسلام، رفتار چنین جامعه‌ای را برنمی‌تابد. مردم، در سراسر ایران، برای خانواده و حریم خصوصی یکدیگر احترامی در حد تقدس قائلند. اشک های مایلی کهن، بانگ بلند اما روشن این تقدس بود!
اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳
بلیط هواپیما تبلیغ پایین متن خبر
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۲۶
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۶۷۸
فرهاد
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۱:۳۵ - ۱۳۹۰/۰۲/۲۸
به شخصه اقای مایلی کهن رو پاکترین مربی حاضر در لیگ ایران میدونم.
اشک های ایشون واقعا به شخصه من رو هم غمگین کرد.
امير
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۱:۴۰ - ۱۳۹۰/۰۲/۲۸
ميدونم نظرم را منتشر نمي كنيد ولي باور كنيد ماهم بغض تو گلويمان شكسته
توهين و فحش وناسزا به هر دليل و منطقي محكوم و باطل هست والسلام اما بايد بپذيريم كه ايراني جماعت همان مقدار كه بافحش و ناسزا مخالف هست تشنه عدالت و عدالتخواهي هم هست
هموطن
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۱:۵۲ - ۱۳۹۰/۰۲/۲۸
مسئله فقط فوتبال نیست.
بی اخلاقی و فحاشی و هتاکی ناموسی در کل جامعه شایع شده و انکار کردنش مثل پارچه سیاه کشیدن روی خورشید هست .
فرهنگ عمومی ما که این همه داد ایرانی با فرهنگ و افتخارات کهن و سنگ اسلامی و دینی بودنش رو به سینه زدیم امروزه به شدت افت ارزشی پیدا کرده و متاسفانه حساسیتهای عمومی هم روی این قضیه کم شده.
گریه مایلی کهن و فریاد اعتراضش نماد همه بغش خفته کسانی هست که به نوعی در جای جای این کشور و با مسئولیتهای مختلف و حتی در گذر عادی از کوچه پس کوچه ها بارها مجبور شدن این بی اخلاقی هارو بشنود و سکوت کنند.
امير
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۱:۵۴ - ۱۳۹۰/۰۲/۲۸
توهين و فحش به هر دليلي محكوم و مذموم هست به نظر من آقاي قهرماني بيچاره تاوان اشتباه آقاي عسگري راداد كه تيم داوري تراكتور وصبارا به جاي توبيخ بهترين تيم داوري انتخاب كرد آقاي عسگري چرا با احساسات مردم بازي مي كني؟ اين يعني دهن كنجي به ميليونها انسان كه اشتباهات مكرر داور را در زمين فوتبال و در برنامه نود ديدند اما آقاي حسين عسگري نديدند اين يعني اينكه فقط حسين عسگري ميفهمد وبقيه هيچي نمي فهمند بايد فيفا به داد اين فوتبال ما برسد كاش آقاي مايلي كهن هم اشكهاي تبريزهاروهم ميديد كه هيچ دوربيني ثبت نكرد وقتي 3 امتياز گسترش فولاد تو روز روشن خورده ميشود و تراكتور را بخاطر پرسپو.ليس در برابر صبا ميبازونند ديگر چي بگيم؟ بميرم برايت اي عدالت كه فقط مال مركز نشينها هستي و با ما غريبي ميكني / قرار نيست تراكتور همه تيما را ببرد چنانچه به سپاهان هم تو تبريز باخت اما آب از آب تكان نخورد
علی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۱:۵۹ - ۱۳۹۰/۰۲/۲۸
خجالت می کشم که این حرف ها رو بر زبان بیاورم ولی باید گفت..
بنده دانشجوی دانشگاه صنعتی شریف هستم و در خوابگاه زندگی می کنم

متاسفانه چند سالی است که جو مسموم فحاشی ورزشگاه ها به سالن تلویزیون خوابگاه هم کشیده شده، به نحوی که بنده از تماشای بازی های فوتبال شرم دارم

در سالن تلویزیون خوابگاه دانشگاه صنعتی شریف آنچنان فحش های رکیکی رد و بدل می شود و آنچنان شعار های زشتی سر داده می شود که دل انسان را به درد می آورد

پس شعور دانشجویی چه شده؟ کجا رفته؟
وقتی در دانشگاهی مثل شریف هم این شعار ها داده می شود، چه انتظاری از تماشاگران داریم؟؟
متاسفانه این بحث مختص ورزشگاه نیست و یک مشکل اساس است
گویا چوب حراج به غیرت مان زده ایم
فحاشی برای ما به یک امر عادی تبدیل شده است
روزی نیست که در جامعه چندین و چند بار شاهد این امر نباشم

غیرت ایرانی اسلامی ما کجا رفته؟
ناشناس
|
Turkey
|
۰۲:۰۲ - ۱۳۹۰/۰۲/۲۸
چاپ نمیکنی ولی میگم این اشکا واصه اینه که تیمش بازی رو مساوی کرد این هفته ام خورده به سپاهان که میبازه یه راس سایپا رو میفرسته دسته اول...میگی نه جمعه ببین
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۲:۱۴ - ۱۳۹۰/۰۲/۲۸
درود بر شرافت آنها که دلشان برای انسانیت می تپد
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۲:۱۴ - ۱۳۹۰/۰۲/۲۸
عفت کلام تو ایران از بین رفته... قبح این کار از بین رفته....
اعظم سبحاني
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۲:۵۱ - ۱۳۹۰/۰۲/۲۸
ناله را هر چند مي خواهم كه پنهاني كنم / سينه مي گويد كه من تنگ آمدم ! فرياد كن !
البته اگر گوش شنوايي باشد .
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۳:۰۳ - ۱۳۹۰/۰۲/۲۸
مرگ بر منافق!
برچسب منتخب
# قیمت طلا # مهاجران افغان # حمله اسرائیل به ایران # انتخابات آمریکا # ترامپ # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سردار سلامی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
عملکرد صد روز نخست دولت مسعود پزشکیان را چگونه ارزیابی می کنید؟