سرویس ورزشی
«تابناک» ـ شاید تنها ممکن است در ایران، موفق ترین مربی به دلیل بی
علاقگی برخی مقامات به وی از کار برکنار شود و فدراسیون فوتبال ادعا کند
که بهترین مربی فوتسال جهان را بیرون کرده است تا یک مربی مطرح خارجی را
برای مربیگری تیم ملی فوتسال استخدام کند!
به گزارش «تابناک»، این در حالی است که قرارداد حسین شمس، سرمربی تیم ملی
فوتسال ایران ـ که در چند سال گذشته، حتی لقب بهترین مربی فوتسال جهان را
از آن خود کرده ـ تمدید نشده است تا مربی که باعث شد، ایران پس از سال ها
در جام جهانی برزیل بازی هایی در شأن نام ایران انجام دهد، در کمال ناباوری
از تیم ملی فوتسال جدا شود.
بنا بر این گزارش، آنچه از ظاهر امر و مصاحبه های حسین شمس پیداست، مخالفت
علی سعیدلو، رئیس سازمان تربیت بدنی ـ که بنا بر قانون، هم اکنون باید دیگر
وجود خارجی نداشته باشد ـ با وی، باعث شده است که فدراسیون فوتبال،
قرارداد وی را تمدید نکند.
اما نکته جالب این که مسئولان سازمان تربیت بدنی، در توجیه برکناری حسین
شمس از مربیگری تیم ملی فوتسال، بر این باورند که دوره مدیریت های ورزشی و
غیر ورزشی در ایران، چهار یا پنج ساله است و اکنون حسین شمس، دوره پنج ساله
اش پایان یافته و باید از مربیگری تیم ملی فوتسال ایران خداحافطی کند؛
موضوعی که بیشتر به بهانه ای شبیه می ماند، چه، آنانی که با کمترین الفبای
مربیگری آشنا هستند، می دانند که برنامه ریزی درازمدت، یکی از عوامل موفقیت
در تیم های ورزشی است و مربیگری در ورزش، اساسا با پست هایی که از طریق
رفت و آمدهای سیاسی به دست می آید، قابل مقایسه و از یک جنس نیست.
بنابراین، اگر مدیران ورزشی ایران، نگاهی کوتاه به تجربه مربیگری در
کشورهای صاحب فوتبال داشته باشند ـ برای نمونه ـ این نکته را می توانند در
تدوام مربیگری همراه با موفقیت، کسانی چون الکس فرگوسن در منچستر یونایتد،
آرسن ونگر در آرسنال، آنجلوتی در ای سی میلان، گواردیلا در بارسلونا
و...ببینند، مگر اینکه این مربیان، پیشنهادهای بهتری از تیم های دیگر داشته
باشند که تیم های موفق خود را ترک کنند.
از سویی، آنچه مشخص است، یکی از مهمترین مسائلی که باعث شده تا حسین شمس از
مغضوبین قرار بگیرد، مصاحبه های وی برای احقاق حقوق خود و بازیگران تیم
ملی فوتسال بوده و گویا، مسئولان سازمان تربیت بدنی در این باره گفته اند
که مربی «غرغرو» نمی خواهند.
این در حالی است که هرچند برخی مربیان دیگر تیم های ملی فوتبال برای احقاق
حق خودشان به اندازه حسین شمس مصاحبه نکرده اند، مستقیم شکایت خود را تقدیم
نهادهای بین المللی کرده و به چشم بر هم زدنی، خواستار حقوق خود شده اند.
از سوی دیگر، گویا دیر یا زود، حسین شمس، مربیگری یکی از تیم های رقیب
ایران را بر عهده خواهد گرفت و ایران هم با یک مربی خارجی ـ که نمونه آن را
در چند سال گذشته و در هنگام انتصاب یک مربی برزیلی بر مسند تیم ملی
فوتسال دیدیم ـ به توافق خواهد رسید؛ مربی برزیلی که در هنگام مربیگری وی،
تیم ایران، پنج گل از رقیب همیشه بازنده خود در آسیا، یعنی ژاپن خورد.
نکته آنکه مسئولان سازمان تربیت بدنی، نباید گمان کنند که مردم نمی فهمند، و
تنها به بهانه اینکه دوره مدیریت چهار یا پنج ساله است، قید حسین شمس یا
امثال او را زده و در خیال خود، گمان کنند هیچ کس متوجه نشده است که مشکل
آنان با شمس به دلیل رک گویی و صراحت وی و مطالبه گری وی برای احقاق حقوقش
بوده است.
آیا گمان می کنید در این اوضاع، کسی بتواند به شما بگوید بالای چشمتان
ابروست حتی اگر به جای اینکه بگویید دوره مدیریت محدود است، بگویید آستانه
تحمل ما از شنیدن سخن حق محدود است؟!
حال بماند که بنا بر قانون، تا زمان تشکیل وزارت ورزش و جوانان، فعلا شما
از اساس مسئولیتی ندارید که بر مبنای آن بخواهید اعمال نفوذ هم بکنید.
اکنون قطعا این پرسش در ذهن افکار عمومی خواهد ماند که چرا ما برای سه سال
به یک مربی خارجی، میلیاردها تومان پول پرداخت می کنیم، اما برای صد میلیون
تومان حق الزحمه و پاداش های بهترین مربی فوتسال جهان، توان پرداخت
نداریم؟
البته تقریبا مثل روز روشن است که فدراسیون فوتبال، عزمش را جزم کرده که
همچنان غیر مستقل باقی بماند و انتقادات دلسوزان نیز در این زمینه، هیچ
تأثیری ندارد و گویا فدراسیون در استقلال نداشتنش مصمم تر هم شده است.
به راستی، باید تا کجا مباحث ملی و میهنی را فدای منافع شخصی، سیاسی و
جریانی کنیم؟