برنامه این هفته راز که به همت نادر طالب زاده از شبکه چهارم سیما پخش می شود این بار درباره نهادی انقلابی بود که به تاریخ پیوسته است. نهادی که روزگاری در ایران کارهایی را به انجام رسانیده بود که هیچ حساب و کتاب معمول و مادی امکان وقوع آنها را تایید نمی کرد اما قدرت ایمان و اراده حرف دیگری می زد.
به گزارش مشرق، برنامه شب گذشته راز تا ساعات اولیه بامداد ادامه داشت و بخش عمده آن به روایت یکی دو کار بزرگ از صدها و یا هزاران پروژه ای اختصاص یافت که نیروهای جهاد با کمترین امکانات و تنها با قدرت اعتقاد و ایمان انجام داده بودند،کارهایی که اگر ثبت آنها در تاریخ نبود به افسانه می مانست و روابتشان به شعار شبیه بود؛ اما این اتفاقی است که افتاده و واقعیت یا بهتر بگوییم حقیقت را نمی شود با بست چشم ها از عرصه پاک کرد.
احداث جاده خاکی بر روی رودخانه خروشان بهمن شیر آن هم در کمتر از سه روز و بزرگراه سید الشهدا(ع) بر روی هور،آب و باتلاق تنها نمونه هایی است برای اینکه این سوال بزرگ را طرح کند که چنین نهادی با چنین انرژی عجیب و خلاف آمد عادتی را که نه بر دلار نفتی و شهوت پست و مقام پاداش مدیریت که بر اعتقاد و اشک و زیارت عاشورا ساخته شده را چه کسی و برای چه باید حذف و نابود کرده باشد؟
اینجاست که "ابوالفضل حسن بیگی" از فرمانده یکی از قرارگاه های مهندسی رزمی جهاد سازندگی و نماینده مجلس سوم بارها به تلخی در طول برنامه تاکید می کند که این ضد انقلاب بود که به دنبال حذف نهادهای برآمده از انقلاب اسلامی بود و نام بنی صدر، سید مهدی هاشمی و دولت موقت را به عنوان طلایه داران این حرکت ذکر کند.
حرف های تلخ پایانی حسن بیگی به مجلس سوم و "کمیته ادغام" منتهی می شود و پایان کار جهاد سازندگی.
درباره برنامه این هفته راز نکته های زیادی وجود دارد که به زودی به آنها خواهیم پرداخت؛ اما آنچه در این مجال کوتاه به میان آمد از آن جهت بود که برنامه راز شبی که گذشت برگی از تاریخ انقلاب را پیش چشم گذاشت که مفسر بسیاری از اتفاقات تلخ و شیرین صدر و امروز انقلاب است و قطعا اهمیتی چندین برابر نسبت به تفسیرهای فوتبالی و یا حتی تحلیل های سیاسی انتخاباتی دارد.
خصوصا در دوره ای که بسیاری از رسانه ها و شخصیتها پس از فراخوان رهبر معظم انقلاب تنها اصطلاح"جهاد اقتصادی" لقلقه زبان کرده اند بدون این که بویی از جهاد برده باشند؛ برنامه دیشب راز برای این دسته نیز دیدنش خالی از فایده نیست. جهاد یعنی لحظه نشست گلوله ها بر سینه سنگر ساز بی سنگر!