سرویس «تابناک» اجتماعی ـ با بررسی اجمالی و گذار در صفحات روزنامه هاو همچنین اخبار رسانه های مجازی، آنچه به چشم می خورد تحلیل ها و اخبار گوناگون در رابطه به پرونده های تجاوز به عنف است که باعث بروز شوک روحی شدید به جامعه شده که هر روز مشخص می شود پرونده هایی بوده که تا کنون هیچ خبری از آنها نبوده است.
آنچه مشخص است، ریشه یابی و بررسی علل وقوع چنین جرایم وحشیانه و حیوانی است؛ امر مهمی که هیچ گاه در کشور ما و از سوی مسئولین مورد توجه قرار نگرفته و همواره پس از وقوع جنایت های جدید و هولناک، آنان کاسه چه کنم به دست گرفته و در اقدامی ضربتی به دنبال حل یکباره این معضل هستند.
در میان تحلیل های گوناگون درباره علل وقوع چنین جنایتی (تجاوز به عنف)، دكتر علي نجفي توانا با رویکردی متفاوت و جالب به ریشه یابی این جرم پرداخته است.
این متخصص حقوق جزا و جرمشناسي و استاد دانشگاه، تجاوز به عنف را محصول يك اختلال شخصيتي و ناشي از دوران كودكي و نوجواني مرتكب برشمرد و مشكلات اقتصادي، فرهنگي، روحي و رواني را از جمله مهمترين عوامل آن عنوان كرد.
دكتر علي نجفي توانا در تحليل جرمشناختي پديده تجاوز به عنف با بيان مقدمهاي تصريح كرد: جرايم جنسي، عمدتا ارتباط تنگاتنگي با شرايط سني، فرهنگي و اقتصادي مرتكبان دارد؛ البته اين نوع جرايم در بیشتر كشورهاي جهان هست.
وي ادامه داد: تجاوزات جنسي و به طور مشخص، تجاوز به عنف از جمله جرايمي هستند كه از دیرباز (زماني كه بشر زندگي جمعي خود را آغاز كرد) تا به امروز بوده و هماكنون نيز در كشورها و جوامع با انگيزههاي متفاوت تکرار می شود.
اين استاد دانشگاه افزود: در واقع تجاوز جنسي، نوعي انحراف جنسي است كه شخص به اين دليل كه نميتواند از راه های عادي و با ايجاد رابطه انساني، مشروع و قانونمند نيازهاي خود را برطرف كند، با دست آویختن به زور و جبر و خلاف ميل طرف مقابل، به تماميت جنسي وي تعرض ميكند.
نجفي توانا گفت: تجاوز جنسي به عنوان يك بزه، معمولا به گونه های گوناگون در قالب كودكآزاري از نوع آزار جنسي، زناي با محارم، ساديسم جنسي، پورنوگرافي و عورتنمايي انجام ميشود و در دو حالت ماسوخيسم و يا ساديسم يعني خودآزاري و ديگرآزاري خودنمايي ميكند.
وي اظهار كرد: افرادي كه دست به تجاوز جنسي ميزنند، صرفا كساني نيستند كه نميتوانند رابطه جنسي با جنس مخالف يا حتي با جنس موافق برقرار كنند، بلكه حتي در ميان افرادي كه داراي همسر و فرزند هستند، اين نوع جرايم ديده ميشود.
اين حقوقدان خاطرنشان كرد: مطالعه پروندههايي كه به صورت سريالي منجر به مرگ افراد ميشود، در كشورهاي اروپايي و آمريكايي و حتي ايران، نشاندهنده اين است كه مهاجم پس از شناسايي قرباني در فرصتي مناسب ضمن تعرض جنسي، ايذا و اذيت و حتي ربايش قرباني، او را به قتل ميرساند؛ بنابراین، در يك جمعبندي كلي، ميتوان گفت تجاوز جنسي محصول يك اختلال شخصيت و ناشي از دوران كودكي و نوجواني فرد بوده و در واقع به نوعي در دوران رشد رواني وي يعني دوران دهاني، دفعي، سالوس، نهفتگي و بلوغ در او پديد آمده است و در زمان جواني و ميانسالي خودنمايي ميكند.
نجفي توانا تصريح كرد: ما ميتوانيم درباره بسياري از افراد كه اقدام به تعرضات جنسي كردهاند ـ چه به جنس مخالف و چه به جنس موافق ـ پس از آسيبشناسي، اطلاعاتي جمع آوري كنيم كه دقيقا مويد ريشههايي است كه گفته شد. نمونه بارز آن مجرماني مانند بيجه، خفاش شب و افراد ديگري هستند كه در دوران كودكي مورد تعرض قرار گرفته بودند. البته در ميان تعرضكنندگان، گاهي پيدا ميشوند افرادي كه به دليل خشونتورزي نسبت به آنها از سوي والدين به ويژه مادر يا نامادري، كينه زنان را به دل گرفته و ميكوشند با تعرض و تجاوز به زنان در دوران جواني، اين كينه را كه در ضمير ناخودآگاه آنان به صورت يك اهريمن پنهان وجود دارد، متجلي كنند و سپس با كشتن زنان، عطش پنهاني خود را خاموش و خود را ارضا كنند.
وي اظهار كرد: متأسفانه گاهي هم ديده شده كه تحت عنوان عقايد و باورهاي ديني و اعتقادي، اشخاصي مبادرت به تعرض جنسي و جسمي كرده و افراد را به قتل ميرسانند كه نمونههاي آن در قتلهاي زنجيرهاي خراسان و جنوب كشور و در تهران خودنمايي كردهاند. البته لزوما تعرضات جنسي منجر به قتل يا ضرب و جرح افراد نميشود، بلكه گاهي تعرضات براي خاموش کردن عطش جنسي و در مواقعي با سرقت اشياي متعلق به قرباني همراه است؛ جنايات باند باغ خرمالو در كرج نمونه بارزي از اين دست است كه چند نفر با هماهنگي يكديگر، دختران و زنان را در تهران يا كرج ميربودند و به آن باغ معروف ميبردند و در آنجا پس از گرفتن وسايلشان به آنها تجاوز كرده و بعد آنها را در خيابان يا جاي خلوتي پياده ميكردند.
اين وكيل دادگستري گفت: در همه اين موارد، مطالعات نشان داده است كه اين اشخاص از شخصيت ثابت و متعادلي برخوردار نيستند. در رابطه با مرتكبان باغ خرمالو، از مطالعاتي كه شخصا با عدهاي ديگر از روانشناسان و جرمشناسان روي اين افراد انجام داديم، اين نتيجه به دست آمد كه اين افراد با اينكه خود متأهل بوده و فرزند داشتهاند، معمولا از يك ميل سيريناپذير تعرض به زنان برخوردار بودهاند و به نوعي با تعرض به زنان و دختراني كه عمدتا افراد خانهدار و بهنجار بودند، عطش دروني خود را خاموش مي كردند و جالب اينكه درباره زنان شوهردار با رفتاري متفاوت عمل ميكردند كه اين را ناشي از باور خود ميدانستند.
نجفي توانا ابراز عقيده كرد: متأسفانه، آمارها به ويژه در كشور ما با واقعيات هماهنگي ندارد، زيرا قربانيان اين جرايم معمولا تمايلي به شكايت ندارند. در مورد همان حادثه باغ خرمالو شايد از هفده تا بیست نفر كه اين اشخاص به تجاوز به آنها اقرار كرده بودند، چيزي نزدیک چهار تا پنج نفر آن هم بعد از دستگيري متهمان براي شكايت مراجعه كردند.
وي ادامه داد: البته آرام آرام دختران و زنان جامعه با توجه به اثرات مخرب اطلاع ندادن از اين جرايم بيشتر با نيروهاي انتظامي و قضايي مشاركت ميكنند و بعد از وقوع حادثه، شمار افرادي كه مايل به اعلام گزارش و جرم هستند رو به افزايش است.
اين استاد دانشگاه تأكيد كرد: در مجموع بايد گفت تعرضات جنسي توسط افرادي انجام ميشود كه از لحاظ شخصيتي و رواني متعادل نيستند يا خود، قربانيان خشونت جنسي در دوران كودكي توسط افراد فاميل يا غريبه بودهاند يا اينكه مورد ضرب و شتم پدر و مادر قرار گرفتهاند و از جنس مخالف كينه به دل دارند يا به دليل آموزهها يا آموزشهاي اعتقادي و باورهايي كه نادرست به آنها منتقل شده، با ديد اين كه جامعه را از اين مفاسد پاك كنند، دست به ارتكاب اين جرايم ميزنند.
نجفي توانا با اشاره به حادثه خمينيشهر نيز يادآور شد: ما در حادثه خمينيشهر با يك تراژدي روبه رو هستيم. بايد اينجا اعلام خطر كنم كه اين قبيل بزهكاران چون به صورت جمعي و باندي عمل ميكنند، جرأت و جسارت ارتكاب چنين اعمالي را بيشتر به خود راه ميدهند و اين رخدادی است كه معمولا در كمتر جوامعي ديده ميشود.
وي افزود: هرچند گاه ديده شده افرادي مسلح به ميهمانيها حمله كرده و عدهاي را كشتهاند يا اموال آنها را به سرقت بردهاند، اما به اين شكل كه عدهاي جوان و ميانسال با هماهنگي وارد يك محوطهاي بشوند، مردان را دستگير كنند و به زنان تجاوز كنند، نشاندهنده جرأتي است كه بزهكاران در كشور ما پيدا كردهاند و به اين علت است كه سياست كيفري ما در برخورد با بزهكاران موفق نبوده و عوامل ارتكاب اين اعمال را بايد در مشكلات اقتصادي، فرهنگي، روحي و رواني جستوجو كرد و صرفا با ابزار مجازات و سركوب نميتوان با بزهكاري و نابهنجاري در كشور مبارزه كرد، زيرا اگر چنين بود با توجه به مجازات اشدي كه تجاوز به عنف دارد؛ يعني مجازات مرگ، بايد كمتر افرادي جرات ميكردند دست به آدمربايي و سپس تجاوز به نواميس مردم بزنند.
وي گفت: بايد با نگاهي علمي به آسيبشناسي وقوع اين جرايم بپردازيم و صرفا با ابزار مجازات به جنگ اين نوع بزهكاري كه ريشه در شخصيت و ضمير ناخودآگاه افراد دارد، نرويم زيرا قطعا بينتيجه و بی اثر خواهد بود.
اين حقوقدان توصيه كرد، به جاي مجازات سريع اين افراد، اكيپي از جرمشناسان، روانشناسان، روانكاوان و مددكاران اجتماعي با مطالعه دقيق اين قبيل بزهكاران نه تنها در خمينيشهر بلكه در بیشتر نقاط كشور از جمله تهران نسبت به شناسايي شخصيت آنها و دريافت وجوه مشترك متجاوزان به عنف اقدام كنند و سپس با توجه به اطلاعات تحصيلي در قالب پيشگيريهاي عمومي و اختصاصي و حمايت از بزهديدگان بالقوه مثل زنان و دختران خانهدار، زنان و دختراني كه كار ميكنند و زنان و دختراني كه مجبورند مسافرت بروند و در ترمينالها يا در داخل شهر قرباني تعرض اين افراد بيمار شوند، در قالب يك سياست جنايي تعريف شده نسبت به مبارزه با همه جرايم سازمان يافته اقدام شود.
نجفي توانا در پايان در گفت وگو با ایسنا، اظهار كرد: وقوع تجاوز به عنف، آن هم به اشكالي كه به تازگی ميبینيم، در كشوري كه اعتقادات ديني و مذهبي در آن از ديرباز وجود داشته، نشان ميدهد كه بزهكاران ما مرزهاي عرفي بزهكاري را درنورديدهاند و از هيچ مجازاتي ترس ندارند. پس مجازات تنها راه چاره و درمان درد پديده بزهكاري نيست و بايد در جستوجوي راه معقولتري بود.