زوج موسفید دزد جواهرات عروسکهای شهر
با حمایت شوهرم در کوچه پس کوچههای محدوده میدان خراسان، اتابک، میدان شوش و خیابان خاوران پرسه میزدیم و با دیدن دختربچههایی که دور از چشم پدر و مادرهایشان با همسن و سالان خود بازی میکردند و جواهراتی در دستان، گردن و گوش داشتند سراغشان رفته و به آنها پول میدادیم تا برای خود خوراکی بخرند...
تاریخ انتشار: ۰۸ تير ۱۳۹۰ - ۱۰:۳۵ 29 June 2011
کد خبر: ۱۷۳۸۳۷
| ۰۸ تير ۱۳۹۰ - ۱۰:۳۵ 29 June 2011
| وطن امروز: زوج موسفید که گرفتار شیشه شده بودند به کمین عروسکهای شهر نشستند تا به سرقت جواهرات کودکانه بپردازند.
راز این زن و شوهر زمانی فاشد شد که گروهی در تماس با پلیس 110 ادعا کردند آنان دزدان حرفهای هستند و آرامش مردم را به هم زدهاند.
اواخر خردادماه سالجاری بود که ماموران تجسس کلانتری بیسیم در جریان فعالیت تبهکارانه زن و مردی به نامهای «ناهید» و «مهدی» قرار گرفتند.
با دستور دادیار خاکفر از شعبه اول دادسرای ناحیه 14 تهران پاتوق این زن و شوهر در اتابک و خیابان 17 شهریور جنوبی تحتنظر گرفته شد تا اینکه پلیس برای دستگیری آنان اقدام کرد.
ناهید و مهدی که هر دو 40 سالهاند روز 30 خردادماه سالجاری در حالی که در خانهشان شیشه میکشیدند غافلگیر شده و به دام افتادند و این زمانی صورت گرفت که آنها فرصتی برای پنهان کردن لوازم دزدی بویژه ضبط خودرو و مدارک شناسایی مالباختهها پیدا نکرده و غافلگیر شده بودند.
وقتی زوج تبهکار در اختیار تیمی از پایگاه 6 پلیس آگاهی قرار گرفتند، کارآگاهان به بررسیهای اطلاعاتی پرداختند و پی بردند مهدی از مجرمان قدیمی در سرقت لوازم داخل خودرو و موتوسیکلت است که انگیزهاش تهیه هزینه مواد مخدر بوده و هربار با تحمل زندان و پرداخت جریمه از زندان آزاد شده و باز به دنیای دزدان بازگشته است.
همزمان مشخص شد که ناهید نیز شیشهای است و کارآگاهان در حالی که مطمئن بودند یک زن و شوهر مجرم پیشرویشان نشستهاند آنان اصرار به بیگناهی کرده و از وجود اموال سرقتی در خانهشان اظهار بیاطلاعی کردند.
مهدی که میدید هر لحظه راز بیشتری از سرقتهایش فاش میشود خیلی زود پذیرفت چندبار به داخل خودروها و مغازهها دستبرد زده است و ناهید که هنوز اصرار به بیگناهی داشت وقتی دختر بچهها و شاهدان سرقتهای وی در برابرش صف کشیدند، چارهای جز اعتراف ندید.
این زن گفت: «با حمایت شوهرم در کوچه پس کوچههای محدوده میدان خراسان، اتابک، میدان شوش و خیابان خاوران پرسه میزدیم و با دیدن دختربچههایی که دور از چشم پدر و مادرهایشان با همسن و سالان خود بازی میکردند و جواهراتی در دستان، گردن و گوش داشتند سراغشان رفته و به آنها پول میدادیم تا برای خود خوراکی بخرند، وقتی آنها از دوستانشان دور شده و تنها میماندند با حمله به سمتشان جواهرات را میدزدیدم و به همراه شوهرم فرار میکردیم».
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.